احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران/ یک شنبه 22 دلو 1396 - ۲۱ دلو ۱۳۹۶
نیروهای امریکایی پس از گذشتِ بیشتر از یک دهه، یک بار دیگر حملاتِ مرگبارشان را علیه مواضع طالبان در افغانستان از سر گرفتهاند. به گفتۀ مقامهای نظامی، این حملات به هدفِ درهم شکستن توان نظامیِ طالبان صورت میگیرد. بر اساس گزارشها، تا به حال در چندین حملۀ جنگندههای بی ۵۲، مراکز طالبان در بدخشان، هلمند و بخشهایی از تخار مورد هدف قرار گرفته است.
امریکا پس از حملاتِ یازدهم سپتمبر به این کشور، برای انتقام گرفتن از گروه القاعده و حامیانش که متهم به حمله به امریکا بودند، به افغانستان حمله کرد. در این حملات، امریکا برای نخستینبار از جنگندههای بی ۵۲ مجهز به موشکهای هوشمند استفاده کرد، که موفق به درهم کوبیدنِ مواضع طالبان شد و رژیم این گروه را در افغانستان با شکست روبهرو ساخت. امـا پس از سقوط رژیم طالبان و روی کارآمدن نظام سیاسی جدید در افغانستان، بر اثر اجماع جوانب مختلف در کنفرانس بن، کمتر نیروهای امریکایی در مبارزه با طالبان مسلح و دیگر گروههای شورشی از جنگندههای بی ۵۲ استفاده کرد. در آن زمان، ضرورت استفاده از چنین جنگندههایی در جنگ افغانستان که به دلیل متواری شدن طالبان چندان تهدید زیادی از این گروه به مشاهده نمیرسید، تقریباً منتفی به نظر میرسید. ولی اکنون به نظر میرسد که با شدت گرفتن ناامنیها در افغانستان و حمایت روشن پاکستان از بیثباتی در این کشور، امریکا بر اساس راهبرد جدید دونالد ترامپ، یک بار دیگر استفاده از جنگندههای بی ۵۲ و شرکت مسـتقیم در جنگ افغانستان را از سر گرفته است.
اگر نیروهای امریکایی و ناتو از آغاز گروههای دهشتافکن را دستکم نمیگرفتند و مغرور بادۀ پیروزی نمیشدند، بدون شک امروز وضعیت افغانستان چیز دیگری میبود و طی این همه سال، این همه قربانی از شهروندان بیگناه افغانستان گرفته نمیشد. امریکا حالا چه از سرِ تعمد و چه از سر بیغوری، اشتباهی را مرتکب شده که تاوانِ آن را شهروندان افغانستان میپردازند. در آن زمان ظاهراً گفته میشد که جنگ افغانستان پایان یافته است و دیگر طالبان ماشین جنگیِ خود را برای از سر گیری حملات از دست داده اند. اما دیری نگذشت که ابطال این پیشبینی در حملات لجامگسیخته طالبان به نیـروهای خارجی خود را نشان داد.
در آن زمان که تازه نیروهای کمک به امنیت یا آیساف برای تأمین امنیتِ شهرها و مناطق دورافتادۀ افغانستان و تا موعدِ ایجاد ارتش و پولیسِ نوین به این کشور آمده بودند، تقریباً هر هفته با حملاتِ مرگبار طالبان مواجه بودند. نیروهای بینالمللی مجبور شدند که در این جنگ تازه، حتا نوعیتِ موترهای زرهیِ خود را تغییر دهند و زرهپوشهای تازهیی را وارد جنگ افغانستان سازند تا در برابر حملاتِ انتحاری امنیتِ بیشتری داشته باشند. به مرور زمان و به دلیل بیتفاوتی جامعۀ جهانی و به ویژه امریکا نسبت به پایگاههای اصلی طالبان که در آن سوی مرزهای افغانستان قرار داشت، جنگ افغانستان دامنۀ گسـتردهتری به خود گرفت و منجر به اعزام سربازان بیشتر به این کشور شد. این تصمیم را بارک اوباما رییس جمهوری پیشینِ امریکا گرفت و اعلام کرد که کار طالبان و القاعده را تمام میکند و به زودی تمام نیروهای این کشور را به خانه فرا میخواند.
سیاست افزایش سربازان امریکایی نیز نتیجۀ مثبت در پی نیاورد و با انتقادهای تند رهبران افغانستان و به ویژه حامد کرزی که در آن زمان رییس جمهوری کشور بود، مواجه شد. آقای کرزی که مشکلاتِ دیگری نیز با رهبری تازۀ امریکا داشت، بحث جنگ را بهانه قرار داد و به انتقاد از متحدان بینالمللی افغانستان آغاز کرد. بارک اوباما هرچند در دورۀ حاکمیتش موفق شد که بن لادن رهبر شبکۀ القاعده را در خاک پاکستان در پی یک عملیات برقآسا بازداشت و نابود سازد، ولی به جنگ و ناامنیهای افغانستان پایان داده نتوانست؛ جنگی که به گفتۀ تحلیلگران، طولانیتر از جنگ ویتنام و پُرخرچتر از جنگ دوم جهانی برای امریکا ثابت شده است. اشتباه اوباما هم این بود که نمیخواست و یا نمیتوانست که به نقش مخربِ پاکستان و برخی از کشورهای دیگر منطقه در جنگ افغانستان اعتراف کند و ریشـههای ناامنیها را در مراکز اصلی آنها بخشکاند.
اما اکنـون به نظر میرسد که دونالد ترامپ با تغییر رویکرد میخواهد در جنگ افغانستان چهرهنمایی کند. راهبرد جدید امریکا، پاکستان را به عنوان حامی اصلی تروریسم معرفی میکند و این کشور ظاهراً در حال اتخاذ تصمیمهای شدیدتر در برابر حکومت پاکستان است. مقامهای امریکایی در روزهای اخیر حرفهای امیدوارکنندهیی مطرح کرده اند و فعلاً با وجود آنکه تغییر خاصی در جنگهای مخالفان مسلح به مشاهده نمیرسد و هنوز تبعات حملاتِ تازه مشخص نیست، این امیـدواری بیشتر شده است که قاطعیتِ ترامپ سرانجام بتواند آرامش و امنیت را به افغانستان برگرداند. اما این آرزو زمانی میتواند صورتِ عملی بیابد که واقعاً آقای ترامپ به ریشهها و حامیانِ تروریسم و طالبان توجه و حساسیت نشان دهد. در غیر این صورت، بازهم امریکا در برنامهها و مأموریتِ خود در افغانستان مواجه با شکست خواهد شد؛ چیزی که حالا بیشتر کشورهای منطقه به آن اشاره دارند و از آن به عنوان مستمسکی برای انتقاد از سیاستهای امریکا بهره میبرند.
آقای ترامپ میگوید که طالبان و پاکستان فرصت بیپایان در اختیار ندارند تا موضعشان را در قبال جنگ افغانستان روشن کنند. این سخن را شهروندانِ افغانستان نیز میتوانند به آدرس آقای ترامپ بگویند که امریکا نیز فرصت بیپایان در اختیار ندارد که موفقیتِ خود در جنگ با تروریسم و حامیانِ آن را ثابت کند!
گذشتِ زمان و سیر حوادثِ بعدی، نشـان خواهد داد که چقدر رییسجمهورِ تازۀ امریکا دونالد ترامپ، در مواضع و اظهاراتِ تندوتیزش صداقت و قاطعیت دارد.
Comments are closed.