گزارشگر:تمیم عاصی - ۰۷ عقرب ۱۳۹۸
حکومت افغانستان در نبود نتایج انتخابات ریاستجمهوری و خلای مشروعیت سیاسی یک طرح هفت فقرهیی از صلح را ترتیب و تنظیم کرده است که آنرا بدیلی به طرح زلمی خلیلزاد و امریکا دانسته و خواهان مذاکره بالای این طرح با سیاسیون افغانستان و جامعۀ بینالمللی است.
سوال اینجاست که طرح صلح ژنیو و دهها طرح گذشته چه شد؟ چرا باید هر طرح را نیمکاره رها کرده و بهطرف یک طرح دیگر برویم. اساساً بسیاری این طرحها تراوشها فکری یک شخص و گروه بوده و مقبولیت و مشروعیت فراخ ملی و منطقهیی نداشته و روی همین ملحوظ است که باید هر بار یکی آنرا نیمه کاره رها کنیم و به سراغ دیگر آن برویم. اما زمان طرح این برنامه جدید صلح خیلی جالب و قابل تامل است!
این طرح صلح چند مشخصه بارز دارد:
۱. این طرح حرف و محتویات جدید ندارد. اساساً جمع و تفریق طرحهای گذشته است. مذاکرات مستقیم حکومت با طالبان، روشنسازی رابطۀ طالبان با پاکستان، مذاکره با امریکا برای آمادهگی پس از خروج و امثالهم گپهای جدید نیستند. محتویات این طرح برگرفته شده از پلان عمل صلح نشستهای چهارجانبه، گفتوگوهای قطر و پروسۀ مسکو میباشد. تنها این بار در یک چارچوب تنظیم شده است.
۲. زمان طرح این برنامه صلح خیلی جالب است – دقیق در میان هیاهوی انتخاباتی و گمانهزنیها از دور دوم رفتن انتخابات است. این طرح در یک زمانی مطرح میگردد که حکومت اساساً خلع مشروعیت بوده و در یک حالت انتقالی قرار دارد. پس ابزار خوبی برای چانهزنی و امتیازگیری انتخاباتی از جوانب داخلی و شرکای بینالمللی افغانستان است.
۳. این برنامۀ هفت فقرهیی صلح رقیب و بدیل طرح صلح زلمی خلیلزاد است. دقیقاً این طرح زمانی به میدان آورده شده است تا تلاشهای صلح زلمی خلیلزاد را به چالش بکشاند.
۴. حکومت افغانستان هم از نگاه سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی در داخل، منطقه و جهان در آن وضعیت و جایگاه قرار ندارد تا بتواند دوباره با امریکا و پاکستان و یا جهان اسلام به مذاکره روی جنگ و صلح و یا حتا روابط دوجانبه خود بنشیند. یک حکومت ضعیف، تجرید شده و با قاعدۀ خیلی منحصر به چند جوان از غرب برگشته باید جای خود را بشناسد. شما در جایگاه سیاسی و نظامی قرار ندارید تا روی روابط افغانستان با کشورهای منطقه و جهان روی میز مذاکره بنشینید. یکی از دوستهای منطقهیی من طرح جدید را خندهآور و تمسخرآمیز تعریف کرد چونکه در اوج مشروعیت و قدرت حکومتهای افغانستان نتوانست روابط طالبان را با پاکستان و یا منطقه تعریف کند و حالا یک حکومت تقریباً سرپرست چگونه و روی کدام مشروعیت میتواند این روابط را با توجه به اینکه طالبان حالا در یک وضعیت بهتر سیاسی و نظامی قرار دارند، تعریف کند.
۵. خواست آتشبس از طالبان را تنها امریکاییها از پاکستانیها خواسته میتواند. این لوی درستیز اردوی پاکستان بود که آتشبس قبلی را محقق ساخت و این بار هم او خواهد توانست این کار را به کرسی بنشاند. آدرس را غلط گرفتهاید.
۶. در این طرح وزارت صلح، شورای عالی صلح، شورای عالی مصالحه و دهها ادارت مصرفی بیربط صلح کجاست؟
کمی به خود بیایید – خودشناسی خداشناسی است!
Comments are closed.