احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۱ دلو ۱۳۹۹
احمد شفایی ـ خبرنگار بی بی سی
با ابراز نظر رئیس مجلس نمایندهگان کشور، دربارۀ نگهداری گنجینۀ باختری در یک کشور امن، بار دیگر این گنجینۀ گرانبها را خبرساز کرد.
با اینکه ارگ ریاست جمهوری در واکنش به این ابراز نظر، سخنان آقای حمانی را «غیر مسوولانه و مایۀ تأسف» خواند، گفت که این گنجینه سرمایۀ ملی ومعرف هویت و تاریخ این کشور بوده و باید در همینجا از آن محافظت میشود.
گنجینه باختر از زمان کشف تاکنون روزهای پر خطری را سپری کرده است. در روزهای پائیزی سال ۱۳۵۷ که این مجموعه توسط گروهی از باستانشناسان افغانستان و روس تحت سرپرستی باستانشناس معروف روس “ویکتور ایوانویچ سیریانیدی” در منطقۀ طلا تپۀ ولایت جوزجان در شمال افغانستان کشف شد، افغانستان کودتایی را پشت سرگذاشته و هنوز به آرامش کامل نرسیده بود.
وقتی این آثار به کابل منتقل شد، نیز چند سال بعد از آن نیروهای شوروی از افغانستان خارج و کابل، پایتخت و محل نگهداری این آثار شاهد درگیری خونین میان طرفهای درگیر بود. بعد از سقوط حکومت چپگرای افغانستان دوباره خلاء قدرت در کابل ایجاد شد. ورود نیروهای مجاهدین در سال ۱۳۷۱ و شکست حکومت مجاهدین توسط طالبان در سال ۱۳۷۵ نیز باعث خلاء قدرت در کابل شد. در این دوران بحرانی نیز این گنجینه تاریخی به یغما نرفت و مصوون ماند.
سرنوشت این آثار سالها نقل مجلس بود. حکایتهای زیادی از نحوۀ نگهداری و اینکه این آثار تاریخی چطور دست نخورده باقی ماند، وجود دارد. بی اطلاعی از سرنوشت این آثار باعث شد که در زمان حکومت نجیبالله، شایعه شود که نیروهای شوروی با خروج از افغانستان، این آثار را با خود برده یا اینکه آنها را ذوب کرده است.
همچنین حکایتی وجود داشت که نجیب الله، این آثار را به موزیم بانک مرکزی منتقل و در صندقی گذاشته شده که هفت کلید داشته است. قفلهای این صندوق زمانی قابل باز شدن بود که از هفت کلید همزمان کار گرفته میشد. حتی گفته شده که طالبان نیز در دوران حکومتش به دنبال این آثار بودهاند ولی قادر نشده که هفت کلید را همزمان پیدا کند.
گنجینه باختر در این سالها کجا بود؟ چطور در دوبار خلاء قدرت ایجاده شده، مصون باقی ماند؟ گنجینه باختر بعد از انتقال از شمال افغانستان در موزیم ملی افغانستان در منطقۀ دارلامان در غرب کابل نگهداری میشد. با سقوط حکومت چپگرا این منطقه خط مقدم جنگ میان گروهای مختلف مجاهدین شد ولی چه شد که گنجینه طلای باختر مصوون ماند؟
عمرا خان مسعودی، رییس پیشین موزیم ملی افغانستان دربارۀ سرنوشت آن روزهای گنجینه باختر میگوید که در سال ۱۳۶۷ نیروهای شوروی از افغانستان خارج شدند. در سال ۱۳۶۸ کارمندان انور کتوازی، وقتِ موزیم ملی افغانستان نگران بودند که با خروج نیروهای شوروی اگر خلاء قدرت در کشور پیش بیاید، چه بر سر آثار باستانی افغانستان خواهد آمد؟
به گفته آقای مسعودی رهبری موزیم ملی افغانستان به این فکر شدند که شماری از آثار موزیم ملی افغانستان را به یک مکان امن منتقل کنند. موضوع با بشیر رویگر، وزیر وقت اطلاعات و فرهنگ افغانستان در میان گذاشته شد. به گفته او، وزیر اطلاعات و فرهنگ موضوع را با نجیبالله، رییس جمهوری وقت مطرح کرد و او نیز به انتقال آن از موزیم موافقت کرد. با موافقت رییس جمهور، هیأت رهبری موزیم ملی افغانستان به دنبال جستجوی مکان امن بودند که بانک مرکزی بهعنوان یکی از گزینهها مطرح میشود.
او میگوید «در آن زمان به ذهنم رسید که بانک مرکزی میتواند محل خوب باشد» نجیبالله دو اتاق کوچک را در بانک مرکزی در اختیار کارمندان موزیم ملی گذاشت. آثار طلای باختر، آیخانم، مندیگگ، بامیان ، بگرام و… در سال ۱۳۶۸ به بانک مرکزی منتقل شدند.
آقای مسعودی میگوید که حکومت نجیب بعد از خروج نیروهای شوروی سه سال دوام یافت. در آن زمان نیز شایعات زیادی دربارۀ گنجینۀ باختر مطرح شد. از انتقال آن به شوروی سابق گرفته تا داستان ذوب شدن آن دهن به دهن میشد.
با ادامه جنگهای میان گروههی مجاهدین، موزیم ملی افغانستان تخریب و آثارش به غارت رفت؛ اما ۳۰ هزار قطعه آثار طلایی به شمول گنجینۀ باختر و هشت هزار آثار غیرطلایی مصوون ماندند. طلای باختر در بانک مرکزی و هشت هزار اثر دیگر در ساختمان وزارت اطلاعات فرهنگ جا داده شد. از انتقال طلای باختر به بانک مرکزی، شماری محدودی از کارمندان موزیم ملی و تعداد انگشت شماری از کارمندان ارشد وزارت اطلاعات و فرهنگ و بانک مرکزی خبرداشتند.
دست اندرکاران موزیم ملی افغانستان بهصورت مخفیانه این آثار را دستهبندی و در صندقهای سربسته به دو اتاق بانک مرکزی منتقل کردند. خود آنان نیز سالها دندان روی جگر گذاشتند و به هیج کسی دربارۀ این آثار سخن نگفتند. حتا به سایر کارمندان ارگ و بانک مرکزی هم گفته نشده بود که در صندوقها چه چیزی پنهان شده است.
هیات رهبری موزیم کابل نیز دسترسی منظم به آثار و بانک مرکزی، محل نگهداری این آثار بعد از انتقال آنها نداشتند. کلیدهای صندوق به گفته آقای مسعودی «بهدست حاجی ظاهر، خزانهدار پنجشیری بانک بود». هیأت رهبری موزیم نیز خود مترصد اوضاع بودند که چه بر سرآثار خواهد آمد.
به گفته آقای مسعودی بازار جنگ سرد نیز در آن زمان داغ بود و غارتگران نیز در پیدستیابی به آثار طلاتپه و پیداکردن سرنخی برای محل نگهداری آثار بودند. به گفتۀ او رسانههای غربی و عربی از تاراج این آثار مینوشتند و در نهایت در سال ۱۹۹۱در زمان ریاست جمهوری نجیبالله، برای جواب به این روزنامهها تعداد اندکی از این آثار بدون ذکر محل نگهداری، یک روزه در کوتی باغچه ارگ به نمایش گذاشته شد.
بهگفتۀ او هیأت رهبری موزیم ملی کابل دوبار دیگر نیز به دیدار این آثار رفتند. در دوران حاکمیت برهانالدین ربانی در اواخر سال ۱۹۹۲ و بار دیگر در دوران حاکمیت طالبان در سال ۱۹۹۸.
آقای مسعودی میگوید که هیأت مرکب از ریاست جمهوری، اطلاعات و فرهنگ و شماری از نهادهای دیگر تشکیل شد ولی «ما در هر دو مرحله بدون نامبردن از گنجینۀ طلا تپه در پیشنهاد خود نوشته بودیم که یک تعداد آثار موزیم ملی در بانک مرکزی وجود دارد و از نظر اقیلمی و تخنیکی (فنی) نیاز داریم که بررسی کنیم که این آثار در چه وضعیت قرار دارد».
او میگوید که در زمان نجیبالله که آثار را به بانک بردیم، پول فیزیکی در بانک بود ولی در دو مرحلۀ دیگر پولی در بانک نگهداری نمیشد و همین موضوع هم باعث شده بود که بانک زیاد مورد توجه قرار نگیرد. بهگفتۀ او وقتی هر دوبار رفته صندوقها دست نخورده باقی مانده بود و بعد از حصول اطمینان دوباره هیأت برگشته بود. ولی اعضای هیأت سالها در این باره سکوت کردند. حتا بعد از سقوط طالبان و ایجاد حکومت موقت و انتقالی کسی سخن نگفته بود. تا اینکه در سال ۲۰۰۳ این موضوع به حامدکرزی، رئیس جمهوری پیشین افغانستان اطلاع داده شد و بعد این گنج پنهان رونمایی شد.
به گفتۀ او هیأت رهبری موزیم ملی کابل دوبار دیگر نیز به دیدار این آثار رفتند. در دوران حاکمیت برهانالدین ربانی در اواخر سال ۱۹۹۲ و بار دیگر در دوران حاکمیت طالبان در سال ۱۹۹۸. آقای مسعودی میگوید که هیأت مرکب از ریاست جمهوری، اطلاعات و فرهنگ و شماری از نهادهای دیگر تشکیل شد ولی «ما در هر دو مرحله بدون نام بردن از گنجینۀ طلا تپه در پیشنهاد خود نوشته بودیم که یک تعداد آثار موزیم ملی در بانک مرکزی وجود دارد و از نظر اقیلمی و تخنیکی (فنی) نیاز داریم که بررسی کنیم که این آثار در چه وضعیت قرار دارد».
او میگوید که در زمان نجیبالله که آثار را به بانک بردیم، پول فیزیکی در بانک بود ولی در دو مرحله دیگر پولی در بانک نگهداری نمیشد و همین موضوع هم باعث شده بود که بانک زیاد مورد توجه قرار نگیرد.
به گفته او وقتی هر دوبار رفته صندوقها دست نخورده باقی مانده بود و بعد از حصول اطمینان دوباره هیات برگشته بود. ولی اعضای هیأت سالها در این باره سکوت کردند. حتی بعد از سقوط طالبان و ایجاد حکومت موقت و انتقالی کسی سخن نگفته بود. تا اینکه در سال ۲۰۰۳ این موضوع به حامدکرزی، رئیس جمهوری پیشین افغانستان اطلاع داده شد و بعد این گنج پنهان رونمایی شد.
Comments are closed.