ریشۀ پارسی واژۀ عشـق

ریشۀ پارسی واژۀ عشـق

«عشق» که در فارسی «اِشق» تلفظ می‌شود، در ادبیات و عرفانِ فارسی جایگاهی برجسته دارد. شاید بتوان گفت که شاعرانِ گوناگون فارسی‌زبان کمتر واژه‌یی را به اندازۀ عشق به‌کار برده باشند. با این حال، چنین می‌نماید که تا کنون چندان...

ادامه مطلب...
نگـــاهى  به رمان «ساعت‌ها» نوشتۀ مایکل  کانینگـهام

نگـــاهى به رمان «ساعت‌ها» نوشتۀ مایکل کانینگـهام

«ساعت‌ها» با خودكشى «ويرجينيا وولف» آغاز و با مرگ «ريچارد» (شاعر) پايان مى‌يابد. «مايكل كانينگهام» با دست‌مايه قرار دادن زنده‌گى ويرجينيا وولف و نگاهى به رمان «خانم دالووى» او هم‌چنين تكثير فضا و ايدۀ «وولف» بر ديگر افراد رمان به...

ادامه مطلب...
شعری از رامین مظهر

شعری از رامین مظهر

تاریخ‌ها، افسانه‌ها آتش گرفتند با خنده‌ات دیوانه‌ها آتش گرفتند یک شب تو در می‌خانه‌های شهر گشتی آن‌شب همه می‌خانه‌ها آتش گرفتند با ساز تانگو رقص کردی بین میدان سرها بروی شانه‌ها آتش گرفتند آواز تو بر شاخه‌های سرو پیچید گنجشک‌ها در لانه‌ها آتش گرفتند اول تمام خانه‌ها ویرانه...

ادامه مطلب...
جهانی از تخیل و جهانی از واقعیت/ نگاهی به رمان درویشِ پنجم

جهانی از تخیل و جهانی از واقعیت/ نگاهی به رمان درویشِ پنجم

«... یلدوز، افسانه‌یی‌تر شده بود؛ جادویی‌تر شده بود. می‌پنداشتم که او وزن ندارد. می‌پنداشتم که در هوا راه می‌رود. می‌پنداشتم که از در و دیوار می‌گذرد... می‌پنداشتم که نیرویی شگفت و جادویی دارد. می‌پنداشتم که می‌تواند با یک اشاره، جوی...

ادامه مطلب...
نقدی بر رمان “مسخ” اثر کافکا

نقدی بر رمان “مسخ” اثر کافکا

رمان مسخ از آن‌جایی آغاز می‌شود که گره‌گوار سامسا از خواب آشفته‌یی می‌پرد و خود را در حالی می‌یابد که به حشره‌یی تمام‌عیار تبدیل شده است. گره‌گوار آشفته و پریشان از ظاهر وحشتناک خود به اطراف نگاه می‌کند تا از...

ادامه مطلب...