«عشق» که در فارسی «اِشق» تلفظ میشود، در ادبیات و عرفانِ فارسی جایگاهی برجسته دارد. شاید بتوان گفت که شاعرانِ گوناگون فارسیزبان کمتر واژهیی را به اندازۀ عشق بهکار برده باشند. با این حال، چنین مینماید که تا کنون چندان...
ادامه مطلب...«ساعتها» با خودكشى «ويرجينيا وولف» آغاز و با مرگ «ريچارد» (شاعر) پايان مىيابد. «مايكل كانينگهام» با دستمايه قرار دادن زندهگى ويرجينيا وولف و نگاهى به رمان «خانم دالووى» او همچنين تكثير فضا و ايدۀ «وولف» بر ديگر افراد رمان به...
ادامه مطلب...تاریخها، افسانهها آتش گرفتند با خندهات دیوانهها آتش گرفتند یک شب تو در میخانههای شهر گشتی آنشب همه میخانهها آتش گرفتند با ساز تانگو رقص کردی بین میدان سرها بروی شانهها آتش گرفتند آواز تو بر شاخههای سرو پیچید گنجشکها در لانهها آتش گرفتند اول تمام خانهها ویرانه...
ادامه مطلب...«... یلدوز، افسانهییتر شده بود؛ جادوییتر شده بود. میپنداشتم که او وزن ندارد. میپنداشتم که در هوا راه میرود. میپنداشتم که از در و دیوار میگذرد... میپنداشتم که نیرویی شگفت و جادویی دارد. میپنداشتم که میتواند با یک اشاره، جوی...
ادامه مطلب...رمان مسخ از آنجایی آغاز میشود که گرهگوار سامسا از خواب آشفتهیی میپرد و خود را در حالی مییابد که به حشرهیی تمامعیار تبدیل شده است. گرهگوار آشفته و پریشان از ظاهر وحشتناک خود به اطراف نگاه میکند تا از...
ادامه مطلب...