کرزی برای صلح به دوحه نمی‌رود!

گزارشگر:احمد عمران - ۰۹ حمل ۱۳۹۲

رییس‌جمهور کرزی در حالی برای سفر به دوحه و احتمالاً گفت‌وگو با برخی نماینده‌گانِ طالبان آماده می‌شود که دفتر سیاسی نماینده‌گی سازمان ملل، ضمن استقبال از این سفر، اظهار امیدواری کرده که سفر آقای کرزی بتواند نقش موثری در روند صلح و گفت‌وگو با مخالفان مسلح داشته باشد؛ همان گروه‌هایی که در بیش از ده سال گذشته، بر مواضعِ خود تأکید کرده و خواهانِ سقوط دولت فعلی‌اند.
البته در این میان، به سفر جان کری وزیر خارجۀ امریکا به کابل نیز باید توجه کرد. جان کری این‌بار نه به عنوان سناتور، بل به عنوان وزیر خارجۀ قدرت‌مندترین حامی سیاسی و اقتصادی افغانستان، وارد کابل شد. میان آقای کری و کرزی، از گذشته نیز روابطی وجود داشته است؛ از جناس نامی گرفته تا رسمیت دادن به دومین دور پیروزیِ آقای کرزی در انتخابات سال ۲۰۰۹ میلادی، که جنجال‌های فراوانی را خلق کرد و حتا ظنِ آن می‌رفت که آقای کرزی برندۀ این انتخابات نباشد. ولی با آمدن آقای کری به افغانستان، همه چیز شکلِ دیگری به‌خود گرفت و آقای کرزی در حالی که عرق شرم بر جبین داشت، دور دوم ریاست‌جمهوری را پذیرفت.
در این‌که آقای کرزی تلاش‌ و تمهیداتِ لازم را برای پیروزی در انتخابات دوم انجام داده بود، هیچ تردیدی وجود ندارد. ولی اتفاق‌های بعد از انتخابات، او را به‌شدت خسته و سراسیمه ساخت. سراسیمه ساخت به این دلیل که مبادا نتایج انتخابات به نفع رقیب انتخاباتیِ او اعلام شود و نقشه‌هایش برای ۵ سال دیگر نقش برآب شوند. آقای کرزی در آن زمان نگران آینده و سرنوشت افغانستان و مردمِ آن نبود و نه هم دم از صلح و مذاکره می‌زد. او جان کری را وارد میدان کرد تا برای او خلق مشروعیت کند؛ سیاست‌مدارِ همان کشوری که حالا آقای کرزی نظری انتقادی و حتا مخالف با آن دارد، چرا که این‌بار امریکایی‌ها با پیام‌های دیگری آقای کرزی را ملاقات کرده‌اند.
گفته می‌شود یکی از بحث‌های اصلی در دیدار آقای کری با آقای کرزی، مسالۀ انتخابات بوده است. در این خصوص به گفتۀ آگاهان سیاسی، امریکایی‌ها نگرانی‌های ویژه‌یی دارند و به این باور رسیده‌اند که احتمالاً با ناامن کردنِ بیشتر مناطق جنوب و شرق کشور، آقای کرزی از برگزاری انتخابات به این بهانه صرف‌نظر می‌کند. گفته می‌شود یکی از اصلی‌ترین پیام‌های آقای کری به رییس‌جمهوری افغانستان، برگزاری انتخابات شفاف، عادلانه و سالم بوده است. در این خصوص حتا برخی آگاهان سیاسی باور دارند که امریکا از شرکت اعضای خانوادۀ آقای کرزی در انتخابات بعدی، چندان استقبال نمی‌کنند.
موضوع دیگری که در گفت‌وگوهای ارگ میان وزیر خارجۀ امریکا و رییس‌جمهوری افغانستان مطرح بوده، بحث امضای توافق‌نامۀ امنیتی میان دو کشور است. گویا این‌بار خلاف گفته‌های آقای کرزی که برای امضای چنین توافق‌نامه‌یی جانب افغانستان عجله‌یی ندارد، جانب امریکا به آقای کرزی گفته که بهتر است چنین توافق‌نامه‌یی با رییس‌جمهوری آینده به امضا برسد. این سخنان دقیقاً زمانی مطرح می‌شوند که یکی از اعضای گروه آقای کرزی، در سخنرانی اخیر خود، از امضای پیمان امنیتی با امریکا به‌شدت انتقاد کرده و این کشور را کشوری اشغال‌گر خوانده است. این مقام ارشد دولتی گفته است که افغانستان خوب است توافق‌نامه‌های امنیتی را با کشورهای همسایه امضا کند که خواهانِ اشغال کشور نیستند. اکنون مشخص نیست که به نظر این مقام بلندپایه، کدام‌یک از کشورهای همسایه چنان توانی را دارد که با افغانستان پیمان امنیتی ببندد و در عین حال در پی اشغالِ آن نباشد.
گفته می‌شود که این سخنان، مواضعِ شخصِ کرزی بوده که در هنگام سفر جان کری وزیر خارجۀ امریکا، از زبان یکی از اعضای گروهِ او به هدف وارد کردنِ فشار بر این کشور ابراز شده است. در همین حال، بحث گفت‌وگوهای صلح نیز در محراق توجه آقای کری و آقای کرزی قرار داشته است.
امریکا نگرانی‌های خاصی در این خصوص دارد؛ به ویژه این‌که آقای کرزی تلاش دارد به زعم خود، روند گفت‌وگوها را مدیریت کند و با طالبان پشت میز مذاکره بنشیند.
آقای کرزی در نشست خبری رسمی خود با آقای کری، گفت که دستاوردهای ده‌سالۀ کشور که به کمک مالی و نظامی جامعۀ جهانی به‌دست آمده، در چنین مذاکراتی قابل مصادره نیست و نه هم دولت افغانستان بر سر قانون اساسی و ارزش‌های پذیرفته شدۀ دموکراتیک، با گروه‌های مخالف صحبت خواهد کرد. اما این یک بُعد قضیه است. آقای کرزی نه تنها حاضر است بر سرِ دستاوردهای ده‌سال گذشته معامله کند، حتا حاضر است که قانون اساسی را نیز با در نظرداشتِ دیدگاه‌های طالبان حک و اصلاح کند، آن‌هم به این شرط ساده که طالبان چیزی به‌نام قانون اساسی را قبول داشته باشند. زیرا گروه طالبان در شش سال حاکمیت خود، چیزی به‌نام قانون اساسی را به رسیمت نمی‌شناخت و برای تدوین آن کاری نکرد، بل به گونۀ آشکار، قانون اساسیِ کشورها را برآمده از تفکر غیراسلامی می‌دانست.
از جانب دیگر، آقای کرزی به دوحه به این دلیل می‌رود که کشورهای حوزۀ خلیج را نسبت به سیاست‌های ضد غربیِ خود مطمین کند و از این کشورها بخواهد که زمینۀ بقای او را در قدرت، در همکاری و حمایت گروه‌های شورشی فراهم کنند.
آقای کرزی که خود زمانی از مخالفان گشایش دفتری برای گروه طالبان در قطر بود، حالا حتا حاضر است که به این گروه رسمیت سیاسی نیز ببخشد. گروه طالبان نیز در پی چنین فرصتی، لحظه‌شماری می‌کند تا با افتتاح دفتر قطر، حداقل مشروعیت سیاسی را از جامعۀ جهانی حاصل کند و آن‌گاه به تسویه‌حساب با افراد داخلی و از جمله تیم آقای کرزی بپردازد.
البته آن‌چه که زیر نام تلاش‌های صلح از جانب دولت صورت می‌گیرد، بیشتر از آن‌که واقعاً تلاش‌هایی برای تأمین صلح و پایان دادن به جنگ باشد، بازی‌های سیاسی‌یی است که در آستانۀ انتخابات سال ۲۰۱۴ از سوی آقای کرزی و اطرافیان او انجام می‌شوند. آقای کرزی می‌خواهد نگرانی‌های خود را نسبت به آیندۀ سیاسی و مدنیِ خود پس از این سال، از حالا ضمانت کند و لااقل این تضمین را در اختیار داشته باشد که مورد بازخواست عدلی و قضایی قرار نخواهد گرفت.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.