احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۸ حمل ۱۳۹۲
موافقتنامۀ بن در دسمبر ۲۰۰۱ ارادۀ جامعۀ جهانی را برای پایان بخشیدن جنگ غم انگیز و ترویج مصالحۀ ملی، صلح و ثبات پایدار و احترام به حقوق بشر در افغانستان اعلام کرد.با گذشت بیشتر از یک دهه، افغانستان هنوز هم با چالشهای بزرگی دست و گریبان است. هرچند دسترسی به خدمات صحی و آموزشی بهبود یافته است، حکومت مرکزی در کابل به پیمانۀ زیاد آلوده به فساد و عاری از قابلیت برای ادارۀ کشور باقی مانده است.از سوی دیگر، نیروهای امنیتی افغان به پیمانۀ زیاد مرتکب بدرفتاری شده و دستخوش انقسامهای درونی گردیده است. طالبان و سایر گروههای شورشی هنوز هم به مثابۀ تهدید بزرگی برای افغانستان پنداشته میشوند.ماموریت ساختن یک دولت کارآ در افغانستان و زدودن تندروان بومی، به یک مبارزۀ پرخرچ و زمانگیر با درگیرشدن شمار بیش از حد نیرو مبدل شد، در حالی که هدف ایالات متحده از جنگ در افغانستان مبارزه با دهشت افگنی یا روشنتر، از کار انداختن القاعده و توبیخ طالبان بود.چه نا درستی در کار بود؟ آیا قانون گذاران امریکایی در پاییز ۲۰۰۱ کدام کاری را به گونۀ متفاوت انجام دادند؟ آیا مقامهای ایالات متحده این ماموریت را به سمت پیمان بزرگ بازسازی مدنی و مساعدتهای درازمدت انکشافی جهت دادند؟ آیا نمیشد که ایالات متحده بدون حضور گسترده برای ملت سازی، به هدف امحای القاعده دست مییافت؟آزمونهای بزرگراجیف چندراس کرن، گزارشگر ارشد و ویراستار در روزنامۀ واشنگتن پست و نویسندۀ کتاب «جنگ در درون جنگ برای افغانستان» حکومات کابل و واشنگتن را شریک وضعیت موجود در افغانستان میداند. او میگوید که یکی از عوامل عمدۀ مشکلات در افغانستان قانون اساسی آن کشور است که همه صلاحیتها را در اختیار رییس جمهور قرار میدهد.آقای چندراس کرن اضافه میکند که ایالات متحده به زعم خود شریک وضعیت کنونی در افغانستان است، زیرا میتوانست با نفوذی که در آن زمان داشت افغانها به تغییر و تعدیل قانون اساسی کنونی آن کشور وادار سازد و یک قانون حامی حکومت غیر مرکزی را جاگزین آن کند.آقای چندراس کرن به روزهای نخست جنگ در سال ۲۰۰۲ اشاره میکند که در آن زمان حامد کرزی، رییسجمهور افغانستان خواستار افزایش شمار نیروهای ناتو در ولایتهای افغانستان شد تا از آن طریق حکومت بر نفوذ گروههای شورشی چیره شود و یک حکومت تکنوکرات به میان آید.او می افزاید که در بخش مساعدتهای ملکی، ایالات متحده بیشتر از ظرفیت جذب افغانستان، کمکهای مادی را به آن کشور سرازیر ساخت، اقدامی که به گفتۀ وی دامنۀ فساد را گسترده تر ساخت.اما جیمز دبینس، رییس مرکز امنیت بینالمللی و سیاست دفاعی در نهاد پژوهشی رند و نمایندۀ ایالات متحده در کنفرانس نخست بن برای افغانستان با نگاه کاملاً متفاوت میگوید که ایالات متحده منابع ناکافی را برای افغانستان اختصاص داد. او اضافه میکند که پس از سال ۱۹۴۵ ایالات متحده کمترین سویۀ منابع را برای بازسازی پس از جنگ، به افغانستان اختصاص داده است.تکرار تجارب ناکامآقای دبینس میگوید که وضعیت کنونی افغانستان را نباید با آرزومندیها بلکه با آنچه مقایسه کرد که یازده سال پیش جریان داشت. اما او نیز وجود کنشهای نادرست را تایید کرده میگوید که با وصف تجارب ناکام ایالات متحده در زمینۀ ملت سازی به گونۀ مثال در سومالیا، ویتنام و بوسنیا این اشتباه بار دیگر در افغانستان تکرار میگردد.از رهگذر استراتیژی، دبینس در حاشیه قرار گرفتن کشورهای همسایه را نیز به عنوان سدی بر سر راه تلاشهای ایالات متحده در افغانستان تلقی میکند. او استدلال میکند که باید کشورهای همسایه نه تنها در بخش حفظ صلح بلکه در جنبههای سیاسی نیز دخیل ساخته میشد.آقای دبینس اضافه میکند که در سالهای نخست، پاکستان از پشتیبانی طالبان دست کشید و ایران نیز در ائتلاف جهانی از در همکاری با افغانستان پیش آمد، اما به باور وی سیاستهای نادرست ایالات متحده سبب شد تا پاکستان دوباره حامی طالبان شود و همکاری تهران با جامعۀ جهانی برای ایجاد صلح و ثبات در افغانستان رنگ ببازد.جیمز دبینس میگوید که دلیل عدم ازیاد نیروهای در سالیان نخست جنگ این بود که واشنگتن میخواست با حضور کمتر نظامی، خود افغانها را به تحرک انداخته و سبب شود تا آنها به زودی به مرز خود کفایی برسند.جیان جنتایل، افسر ارتش ایالات متحده و آموزگار در اکادمی نظامی وست پاینت امریکا میگوید که دلیل دخالت ایالات متحده در جنگ افغانستان که همانا مبارزه با دهشت افگنی بود، از آغاز روشن بود. به باور این نظامی، استراتیژی ایالات متحده در نفس خود مشکل بزرگی نداشت، اما مشکل عمده روشی بود که با آن جنگ به پیش رفت و تلاشها در جهت ملت سازی سوق یافت.این همه چالش در حالی وجود دارد که افغانستان در آستانۀ دو روند عمدۀ انتقال قرار دارد. یکی انتقال کامل امنیتی از نیروهای بین المللی به سربازان افغان و دوم انتقال سیاسی از حکومت کرزی به حکومتی که انتخابات سال ۲۰۱۴ آن را مشخص خواهد ساخت.
Comments are closed.