احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۷ حمل ۱۳۹۲
افغانستان طی چند دهۀ اخیر، حوادث تلخ و تکاندهندۀ فراوانی را تجربه کرده است. بهرغم آنکه همواره همۀ گروهها و جریانهای سیاسی، شعار عدالتخواهی و رسیدن به صلح و تشکیل یک نظام سیاسیِ کارا را سر دادهاند، ولی خواسته یا ناخواسته، خود روز به روز به عمقِ اختلافها و نابهسامانیها افزودهاند.
هرچند دهۀ گذشته، استثناییترین دهه در حیات سیاسیِ ما بود و فرصتهای بیشماری را در اختیارمان قرار داد؛ ولی شوربختانه آن نیز در بطالت و خلای برنامه سپری گشت و اینک ما با انبوهی از مشکلات، در آستانۀ خروج نیروهای بینالمللی و انتخابات ریاستجمهوری قرار داریم. بنابراین، باید زمان و موقعیت را دقیق در نظر گرفت، نقشۀ راه را از هماکنون مشخص ساخت و برای آیندهها طرحی نو درانداخت.
با فرا رسیدن سال ۲۰۱۴، جامعۀ جهانی کشورِ ما را ترک میکند و توقع این است که افغانستان با برگزاری یک انتخابات سالم، وارد یک مرحلۀ جدید از حیات سیاسیاش شود و در فرآیند آن، روی پای خود بایستد. اما بیگمان با ورود به این مرحله، در چهار بخش عمدۀ سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی، به اقدامات جدی و فوری ضرورت داریم تا بتوانیم با عبور از این مرحلۀ حساس، به ثبات نسبی دست یابیم و پروسۀ نظامسازی و دولت ـ ملتسازی را ادامه دهیم.
اما مشکل اینجاست که در حال حاضر کانال مطمینی برای گذرِ موفقانه از این مرحله وجود ندارد. ضعف شدید دولت در ابعاد مختلف باعث گردیده: مشروعیتِ آن شدیداً لطمه ببیند و وجه اعتباریِ آن بسیار پایین آید. تفاهم عمومییی که در ابتدای ایجاد حکومت آقای کرزی در داخل کشور و همچنان میان کشورهای منطقه و جهان وجود داشت، کاملاً کمرنگ شده و در حال حاضر حکومت به یکی از مراکز قدرت در میان چندین مرکز قدرت دیگر در کشور تقلیل یافته و هیچ جایگاهی به عنوان مرجع اعتماد ملی ندارد تا افغانستان را از مرحلۀ نگرانکنندۀ امروز، به فردای باثبات برساند. کشورهای منطقه نیز هر یک بر اساس منافع و استراتژی خود، آمادهگیهای لازم را گرفتهاند تا در دور دیگرِ بازیهای بسیار بزرگترِ منطقهیی و جهانی، در میدان افغانستان به رقابت بپردازند.
آقای احمد ولی مسعود با الهام از قانون اساسی افغانستان، برنامهیی را زیر عنوان آجندای ملی که جوهرۀ آن معطوف ساختنِ تمام نگاهها به یک برنامۀ ملی برای مهار بحرانهاست، پیشنهاد کرده است. تلاش و عزم طرح آجندای ملی این است که بنبست و سردرگمیِ موجود در کشور را بشکند، روند بحران را متوقف سازد و اعتماد ملی را بهباور آورد. در این طرح، پنج مرحله به ترتیب گنجانده شده است: ۱ـ راهاندازی دیالوگ بینالافغانی؛ ۲ـ تفاهم روی دیدگاههای مشترک و اتخاذ استراتژی واحد سیاسی؛ ۳ـ پروسۀ اعتمادسازی؛ ۴ـ تشخیص و تفاهم روی اصول و پایههای حکومت وحدت ملی؛ ۵ـ راهاندازی ریفورم سیاسی. هر یک از این مراحل نیز توضیحات لازمِ خود را دارند که همه در رسالهیی زیر عنوان «آجندای ملی؛ ریفورم سیاسی و ایجاد صلح پایدار در افغانستان» به گونۀ مفصل آمدهاند.
شایسته است که نخبهگان و سیاستمردان افغانستان با عبرت گرفتن از سالها بیبرنامهگی و نابهسامانی سیاسی، به چنین طرحی توجه کنند و با مشارکت در آن و ارایۀ دیدگاههای خویش، بر موثریت و غنای آن بیافزایند. نخبهگانِ ما باید با عنایت به این طرح، افکار و ایدههای خود را در یک دیالوگ مستمر بینالافغانی، به معرض نمایش بگذارند و با یکدیگر به تفاهم برسند و بدانند که بقای افغانستان و مردمش، در تمسک به یک برنامۀ ملی و ایجاد اعتماد و برگزاری یک گفتمان ملی و سرتاسری در کشور است. همهگی باید در یک چارچوب مشترک، روی مسایل ملی مکث نماییم تا تفکر ملی به وجود آید و زمینههای صلح پایدار، عدالت اجتماعی، عدالت سیاسی مساعد گردد.
از همینرو، قرار است بهزودی کنفرانس ملی نخبهگان افغانستان در محوریتِ آجندای ملی تدویر شود و این شروعی نو در حرکت به مسیری تازه در حیات سیاسیمان باشد. و این مسوولیت وطنی، فریضۀ دینی و ارزش انسانیِ تک تکِ ماست که از برنامههای ملی و نو استقبال کنیم و برای رسیدن به آیندهیی روشن، تلاش و پشتکار به خرچ دهیـم.
Comments are closed.