قطعنامۀ نخستین نشست مشورتی طرح اجندای ملی: از طرح اجندای ملی حمایت می‌کنیم

- ۲۶ اسد ۱۳۹۲

بخش پایانی

اشراق حسینی:
شکی وجود ندارد که تکثر هم می‌تواند به عنوان یک امکان و هم به عنوان یک تهدید مطرح باشد و این مساله مربوط به این است که اگر تکثر در مسیر تبعیض به پیش برود، یک تهدید است و اگر در مسیر به رسمیت شناسی وارج‌گذاری و تأمین مناسبات مدنی شکل می‌گیرد، به یک فرصت تبدیل می‌شود.
نظری پریانی:
با سلامِ دوباره!
من می‌خواهم در این جلسه مشورتی یک مشوره بدهم که در بحث‌های آینده، چون اجندای ملی پنج محور مشخص دارد؛ بنابراین خوب خواهد بود تا در پنج جلسۀ مشورتی دیگر، یک، یک محور مطرح شود تا به نتیجه برسیم.
قطعنامه:
بسم الله الرحمن الرحیم!
نخستین نشست مشورتی آجندای ملی به روز دهم سرطان ۱۳۹۲ خورشیدی برابر با اول جولای ۲۰۱۳ میلادی در هوتل کابل سرینا تدویر یافت.
در این نشست در حدود ۲۰۰ نفر از نخبه‌گان، فعالان سیاسی و جامعۀ مدنی افغانستان شرکت داشتند.
در نشست سخنرانان اصلی و شرکت‌‎کننده‌گان دیدگاه‌های خود را پیرامون پنج مرحلۀ ارایه شده در مسودۀ طرح آجندای ملی ابراز کردند، پس از گفتمان و بحث‌های آزاد که با تفاوت وتنوع آرأ و در فضای مساعد صورت گرفت، شرکت کننده‌‎گان بر مواد آتی به عنوان نتایج نشست توافق به عمل آوردند:
۱- حمایت از طرح اجندای ملی که محورهای آن در نشست امروز مطرح و بحث شد.
۲- نشست‌های مشورتی بر سر طرح آجندای ملی در جهت غنامندی و تکمیل بیشتر طرح مذکور ادامه یابد.
۳- ایجاد یک مرکز دیالوگ بین‌الافغانی به منظور بحث مداوم در مورد مسایل کلان کشوری جهت توسعه و تکمیل آجندای ملی.
اشراق حسینی:
این سه موردی است که ما و شما در نشست امروز روی هم رفت به آن توافق داشتیم و با وجود این‌که تفاوت و تنوع دیدگاه و آرا نیز وجود داشت.
احمد ولی مسعود:
ضمن تشکر از دوستانی که این حوصله‌مندی را به خرج دادند و تا پایان روز در این نشست حضور داشتند.
من می‌دانم که برنامه یک مقدار خسته کن بود و دراین شکی نیست؛ اما این‌که تا پایان برنامه حضور داشتند، قابل ستایش است و دوستانی که رفتن، من مطمین هستم که انشاالله در برنامه‌های دیگر از آنان دعوت می‌کنیم تا به خاطر موضوعات بسیار مهم و تهدابی افغانستان یک مقدار حوصله‌مندی داشته باشند.
توجه داشته باشید که اگر ما با مسایل افغانستان این گونه برخورد کنیم، مطمیناً که به جای نخواهیم رسید، طور مثال: در بیرون هر کدام از شما بزرگان متوجه شده اید که کسانی هستند که می‌خواهند در دولت سهم داشته باشید و یا سیاست کنند، می‌گویند که برادر این آجندای ملی بسیار طولانی مدت است؛ بنابراین «دم نقد را گپ بزن» و منظور از دم نقد این است که تو چه‌کاره می‌شوی و من چه‌کاره خواهم شد؛ ولی باید توجه داشت که این مساله که تو چه‌کار می‌شوی و من چه‌کاره می‌شوم، در طول قرن‌ها ما را به جای نرسانده و حتا تا کنون هم به جای نرسیدیم.
ما در ابتدأ یک گفتمان قرار داریم و من بسیار خوشحالم است، هرچند تفاوت دیدگاه نیز وجود داشت؛ اما یک مساله بسیار مهم بود و دوستان و بزرگان به یاد دارند که پیش از این زمانی‌که یک یا دو نفر چنین بحث‌ها را مطرح می‌کردند، جنگ و مشاجره لفظی بلند می‌شد؛ اما حالا دیده شد که با وجود این‌که از طیف‌های مختلف در این نشست حضور داشتند، ولی این تحمل را داشتند که حرف‌های همدیگر را بشنوند که این عمل دوستان غنیمت بسیار کلانی است.
غنمیت کلان دیگر این‌که ما همدیگر را می‌شناسیم و مفکورۀ همدیگر را نیز می‌دانیم و مفکورۀ شناختن سبب ایجاد اعتماد می‌گردد.
ما از این نشست یک انتباه خوب و یک انتباه منفی گرفتیم و می‌خواهم که در رفع انتباه منفی تلاش همه باهم کنیم.
می‌خواهم جلسات بعدی ما که انشالله آن را برگزار خواهیم کرد، از صبح تا ظهر باشد تا کسی خسته نشود و مساله دیگر این‌که روی اصل موضوع صحبت شده و بالاخره به یک نتیجۀ مثبت برسیم.
اگر خدا خواسته باشد و با توافق شما دوستان خانۀ دیالوگ بین‌الافغانی در دو بخش کار کند، یکی بخش اکادمیک و علمی و کسانی‌که حوصله‌مندی، استعداد و علم اش را دارند صحبت‌ها و بحث‌های خود را در این خانه ادامه بدهند و خانه فکر ایجاد کنند و دوم بخش سیاسی و اجتماعی است که بتوانیم موضوعاتی را که روی آن تفاهم صورت می‌گیرد را به مردم برسانیم.
آخرین حرف من این است که در گذشته‌ها تصور ما این بود که بزرگان کاری می‌کنند؛ اما حالا متیقن شدیم که بزرگان خود شماها هستید و شما که نخبه‌گان کشوری هستید باید کاری کنید.
در اروپا از میان دولت‌های ملی ملت‌ها بیرون شدند و به وجود آمدند، یعنی دولت‌های ملی به حیث یک الگو ملت وجود داشت و ملت‌ها از این درس گرفتند که اگر بزرگان شان می‌توانند درمحور یک تفکر ملی جمع شوند، پس آنان هم می‌توانند احساس هم بسته‌گی کنند؛ اما در افغانستان متأسفانه بسیاری از سیاست‌مداران قوم را بدنام کرده و به‌نام قوم تجارت می‌کنند؛ اما من متوجه نشدم که تفاوت یک پنجشیری با یک پکتیاوال در زنده‌گی در چی است.
من غربتی را که در بامیان می‌بینیم در سایر مناطق نیز وجود دارد؛ اما یک تعداد از کسانی هستند که به‌نام قوم تجارت می‌کنند و در حال حاضر هم زد و بند های دارند، ولی نمی‌خواهم دراین قسمت زیاد صحبت کنم چرا که شاید حساسیت برانگیز باشد؛ بنابراین از همه شما تشکر می‌کنیم و در پایان باید بگویم که ما یک مسوده تحت عنوان طرح چهار چوب آجندای ملی آماده کردیم و آن را به تمام شما دوستان خواهیم فرستاد که انشالله شما آن را مطالعه خواهید کرد و هر خواهر یا برادری که بخواهد در یک تفاهم ملی شریک باشند، می‌توانند همکاری شان را ادامه بدهند.
با سپاس فراوان از همه دوستان عزیز و گرامی که در نشست امروزی حضور یافتند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.