- ۱۱ سنبله ۱۳۹۱
داکتر محمدخالد نسیمی
یک مجموعه ممکن است ارتباطات را تشویق کند و یا مانع برقراریِ آن گردد. در بعضی محیطها مردم میتوانند آزادانه مخالفت خود را ابراز کنند، حال آنکه در برخی دیگر از محیطها، مردم در ابراز مخالفتها محدودیتهایی دارند. به عنوان نمونه برخی از استادان، دانشجویان را وادار میکنند که از فلسفه و تفسیرهای آنها پیروی کنند. در این گونه موارد، دانشجویان سریعاً خود را با آن قوانین وفق میدهند؛ زیرا در غیر این صورت، نمرات آنها کم میشود و یا مورد اهانت قرار میگیرند.۲:ص ۶۶
مقصودی که شما از برقراری ارتباط دارید نیز میتواند محدودیتهایی را برای سیستم ارتباطی ایجاد کند. وقتی تلاش میکنید فقط اعتقادات خود را به کسی بگویید، با وقتی که تلاش میکنید همان فرد را به انجام کاری تشویق کنید که مطابق میل شماست، تفاوت بسیار دارد. در ارتباطات انسانی، پس از اینکه سیستمی جا افتاد و شروع به کار کرد، هرگونه تلاشی جهت تغییر آتی سیستم و چارچوب قوانین آن، غالباً به سیستم آسیب وارد میسازد و موجب توقف فعالیت آن میگردد. این مطلب به معنای آن نیست که همۀ بخشهای سیستم که در حال کار کردن میباشند، مناسب هستند؛ بلکه به این معنی است که وقتی سیستم در حال کار کردن است (چه مشارکتکنندهگان از آن سیستم راضی باشند و چه نباشند) حداقل درکی از چهگونهگی فرایند ارتباط بین افراد در آن سیستم وجود دارد. مثلاً وقتی بدانید که رییس شما به نظرات دیگران وقعی نمینهد، شما یا با آن سیستم کنار خواهید آمد و یا از آن کنارهگیری خواهید نمود.
ممکن است سیستمی که به خوبی کار نمیکند، نتیجۀ خوبی بدهد؛ زیرا آگاهی از یک مشکل ممکن است یک سیستمِ منفی را متوقف کند. به عنوان مثال، اگر یک عضوی از یک خانواده مورد سوءاستفادههای غیرفیزیکی و لفظی قرار گیرد، هرگونه تلاش برای توقف این سوءاستفاده ممکن است به تغییرات ضروریتری منجر شود و این سیستم منفی را از کار بیاندازد.
هنگامی که قوانین موجود از بین میروند یا آشفته میگردند، ممکن است هرجومرج را در سیستم ایجاد کند. عدم توانایی جهت هماهنگ و سازگار شدن در یک دورۀ زمانی مناسب، غالباً عامل اصلی اختلافها و مشاجرهها میباشد. در فرایند پیچیدۀ ارتباطات انسانی، تشخیص مولفههای کلیدی و درک ارتباط نوعی سیستم، کافی نیست و باید این مولفهها با هم هماهنگ و متناسب باشند. یک روش مفید برای انجام چنین کاری، بررسی الگوهای ارتباطات است. این الگوها، عناصر مختلف مرتبط به هم را نشان میدهد.
ارتباطات به عنوان دانش اجتماعی
ارتباطات، مستلزم شناخت رفتار مردم در ایجاد، مبادله و تفسیر پیامها است. در نتیجه، تحقیق در ارتباطات، روشهای علمی و انسانی را با هم ترکیب میکند. نظریههای مورد بحث در این تحقیق، مانند علوم اجتماعی، از بُعد کاربرد اصول علمی یا انسانی، تفاوت بسیاری با هم دارند. به طور معمول، نظریههای انسانی، ارتباطات را نظریۀ معانی بیان و نظریههای علمی را نظریۀ ارتباطات مینامند که این تمایز چندان سودمند نیست. تمام نظریههای بحث شده در این تحقیق، دربارۀ ارتباطات انسانی است. نظریههای علمی و انسانی، هر دو در آگاهی و دانش مربوط به ارتباطات انسانی با ارزش هستند.
Comments are closed.