سـرنوشتِ سیاسـی در گروِ گفتگوهای انتخاباتی

- ۱۱ سنبله ۱۳۹۲

نثاراحمد فیضی غوریانی- عضو مجلس نماینده‌گان افغانستان
سیاست عرصۀ گفتگو و مذاکره است. گفتگو تفاوت‌ها را نشان می‌دهد و از اختلافات می‌کاهد. خردِ سیاسی همواره بر گفتگو و عدمِ خشونت ورزی استوار بوده است. گفتگوهای که در سطح رهبران و سیاست‌مداران کشور در رابطه به انتخابات سال آینده انجام می‌شوند این دیدگاه را تقویت می‌کنند که افغانستان پس از سال‌ها تجربه‌های تلخ رویارویی های مسلحانه به منطقِ مکالمه نزدیک می‌شود. منطقی که بدون تردید برانگیزاننده و سرشار از جاذبه است. چه زیباست که افغان‌ها بدون در نظر داشت قوم، ملیت، نژاد و زبان در کنار هم می‌نشینند و به گفتۀ ارسطو با ابزاری که ارباب علوم یعنی سیاست به آن‌ها می‌بخشد با یک دیگر در مورد آینده و سرنوشت سیاسی خود و کشور شان صحبت می‌کنند. وقتی تصویر مهمانی منزل جنرال دوستم را در صفحه‌های انترنیت دیدم که سیاست‌مدارانی از جناح‌ها و احزاب مختلف در کنار هم جمع شده اند، احساس شادی و خوش بینی نسبت به آینده، تمام وجودم را فرا گرفت. با خود اندیشیدم که چه خوب است همه به این درک زیبای زنده گی برسیم که اختلافات خود را می‌شود بدون ابزارهای خشونت آمیز حل کرد و برای افغانستان شکوفا و مترقی به ابراز های فرهنگی و تمدنی دست یازید. انتخابات می‌تواند سرآغازِ فصل تازه‌یی از سیاست در کشوری به‌شمار رود که طی دهه‌ها کُنش‌گران سیاسی هم‌واره فرماندهان نظامی بوده اند. این تحول بدون شک مسیر تازه‌یی را در برابر شهروندان قرار خواهد داد که با خوش‌بینی به رویداد های سیاسی نگاه کنند و دیگر سیاست را تنها ابزار اعمال قدرت از راهِ نظامی ندانند. با نزدیک شدن به آغاز ثبت نام نامزد های انتخابات سال آیندۀ ریاست جمهوری شاهد هیجان انگیز ترین مرحلۀ انتخابات در کشور هستیم. مرحله‌یی که شور و شوق سیاسی را در شریان‌های جامعه به گردش می‌آورد و تب و تاب‌های سیاسی را در قالب چانه زنی‌های انتخاباتی گرم‌تر می‌کند. در این نبشته با توجه به تحولات جدید در عرصۀ گفتمان انتخاباتی می‌کوشم به برخی مسایل مبرم اشاره‌های گذرا داشته باشم.
اتحاد های انتخاباتی
در دو انتخابات گذشته ریاست جمهوری شاهد بودیم که چهره‌های سیاسی تبارز بیشتر داشتند و انتخابات عمدتاً در محور شخصیت‌ها تعریف می‌شد. اما در انتخابات آینده از حالا می‌بینیم که گفتگوهای انتخاباتی برای ایجاد ایتلاف‌های سیاسی نمود چشم‌گیر یافته است. این مسأله به خودی خود نشان‌گر تکامل و نضج سیاسی در سطوح مختلف جامعه می‌تواند باشد. در حال حاضر یک ایتلاف بزرگ انتخاباتی در کشور شکل گرفته‌است ولی این پایان کار نیست. از حالا زمزمه‌های به گوش می‌رسد که اتحاد های دیگری نیز در راه است و شماری از شخصیت‌ها و کنُش‌گرانِ سیاسی کشور تلاش دارند با نزدیک کردن مواضع و اندیشه‌های خود اتحاد های دیگری را نیز به‌وجود آورند. البته این نکته را نباید از یاد برد که مسألۀ شخصیت محوری در انتخابات تنها به شخصیت‌های سیاسی مربوط نمی‌شود. در این مورد اشکال‌های قانونی نیز مانعِ به‌وجود آمدن ایتلاف‌های بزرگِ سیاسی در حول محور انتخابات شده است. این مانع و اشکال مهم در قانون انتخابات باید حل می‌شد ولی هنوز هم جایگاهِ احزاب سیاسی در انتخابات کشور، جایگاهِ لغزان و شکننده است. با این حال می‌بینیم که جامعه از قوانین موجود گام‌های بیشتری به جلو گذاشته و مهیای اتحاد و ایتلاف‌های انتخاباتی در محور احزاب و شخصیت‌های سیاسی شده است. اتحاد جدید انتخاباتی هر چند روزنه‌های تازه‌یی از اُمید را به‌روی جامعه گشوده است ولی تهدید های نیز در برابر آن قرار دارد. این پرسش ذهن بسیاری از شهروندان کشور را به خود مشغول کرده که آیا از درون این اتحاد تازۀ انتخاباتی نامزدی واحد بیرون خواهد شد؟ آیا پانزده حزب و نهاد سیاسی که توافقنامه‌یی را نیز در میان خود امضا کرده اند بر سرِ قول و قرار های خود تا پایان انتخابات باقی خواهند ماند؟ البته باید منتظر بود و دید که اتحاد انتخاباتی با چه میکانیزم و سازوکارهای می‌خواهد در انتخابات آینده شرکت ورزد. اما این همان طور که پیش‌تر نیز اشاره شد، پایان کار اتحاد های انتخاباتی نیست. اتحاد های دیگری نیز در حال شکل‌گیری اند که می‌توانند مسیر انتخابات آینده را تثبیت کنند. زیبایی رقابت‌های سیاسی در کثرت آرا و نظرات تجلّی پیدا می‌کند. اما این هرگز به معنای صحه گذاشتن بر تزاحم چهره‌ها و نامزد های انتخابات نباید تلقی شود. شهروندان باید این فرصت را پیدا کنند که مطالبات سیاسی خود را در محور چند جریان نیرومند انتخاباتی تشخیص دهند. اتحاد های انتخاباتی بدون شک از این نگاه قابل توجه اند که می‌توانند کانالی برای دیدگاه‌های مختلف در یک جامعه ایجاد کنند. اتحاد انتخاباتی جدید باید در روزهای آینده انتظار رقبای تازه را داشته باشد و به خوبی بتواند از پس چالش‌های که فرا راهِ آن قرار دارد بیرون شود. همان‌گونه بخشی از جامعه با ایجاد اتحاد انتخاباتی خوش‌بینی های نسبت به انتخابات آینده پیدا کرده اند و مطالبات خود را در محور این اتحاد می‌یابند، بخش‌های دیگری از جامعه در انتظار ورود چهره‌ها و ایتلاف‌های سیاسی تازه اند که پاسخ‌گوی پرسش‌های آنان باشند. باور کُلی چنین است که حداقل در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده شاهد سه ایتلاف کلان سیاسی خواهیم بود. هر چند که انتظار این نیز برده می‌شود تا برخی از شخصیت‌های سیاسی هم‌چون دوره های گذشته به تنهایی بخواهند بخت خود را در انتخابات محک بزنند، ولی بدون شک دیگر در افغانستان تنها با وزن سیاسی خود نمی‌توان پیروز شد.
کمیسیون انتخابات
مسأله مهم دیگر در مورد انتخابات آینده ریاست جمهوری نقش و کارآیی کمیسیون‌های انتخابات و شکایات است. از یاد نبریم که در دو انتخابات گذشته مردم خاطرات تلخی از این کمیسیون‌ها دارند. اتهام‌های زیادی نسبت به کار کمیسیون‌های انتخاباتی وارد می‌شود و این موضوع نگرانی‌های را در جامعه بر می‌انگیزند. کمیسیون انتخابات باید بتواند از نظر فنی مدیریت انتخابات را چنان انجام دهد که کمتر انگشت اتهامی متوجه آن شود. در دو انتخابات گذشته علاوه بر تقلب و جعل کاری‌های که در حاشیه‌ها صورت گرفت این اتهام نیز بر کمیسیون انتخابات وارد شد که در مهندسی نتیجۀ انتخابات نیز دخالت داشته است. در انتخابات آینده از حالا باید متوجه چالش‌های آن بود و عملاً کمیسیون را کمک کرد که انتخابات را بر اساس قانون در فضای امن، شفاف و عادلانه برگزار و مدیریت کند. از حالا خبرهای ناخوشآیندی نسبت به افزایش ناامنی‌ها منتشر می‌شوند که بدون تردید اثرات ناگواری بر روند برگزاری انتخابات می‌گذارند. کمیسیون انتخابات مؤظف است… ادامه صفحه ۷
سر نوشت سیاسیِ…
که بدون پرده پوشی مردم را در جریان برنامه‌های خود قرار دهد و از تمام امکانات برای برگزاری انتخابات عادلانه استفاده کند. برگزاری انتخابات هر چند از نظر قانونی به کمیسیون آن مربوط می‌شود ولی به عنوان یک مسأله ملّی به کمک تمام نهاد ها، سازمان‌ها و شهروندان نیاز دارد. در حال حاضر کمتر نشانه‌یی از یک طرح فراگیر و جامع برای برگزاری انتخابات از سوی کمیسیون وجود دارد. کمیسیون انتخابات اگر تنها به قانون انتخابات و کارمندان خود بسنده کند بدون شک به همان مشکلی رو به رو خواهد شد که در دو انتخابات گذشته شده بود.
نقشِ رییس جمهوری و حکومت
حامد کرزی در بیشتر از ده سال گذشته در رأس قدرت سیاسی در کشور قرار داشته است. کارنامه سیاسی او بدون شک کارنامه سفید نیست ولی آن گونه که برخی منتقدان مطرح می‌کنند کاملاً یک کارنامه سیاه هم بوده نمی‌تواند. آقای کرزی در کنار ناکامی‌های سیاسی خود کامیابی‌های نیز داشته و نمی‌توان نقش او و حکومت را در انتخابات نادیده گرفت. متأسفانه همان گونه که کمیسیون انتخابات از مظان اتهام به دور نیست بر رییس جمهوری و حکومت نیز اتهام‌های در دو انتخابات گذشته وارد می‌شود. بدون آن که بخواهیم به گونه سلبی و یا ایجابی در این خصوص برخورد کنیم باید بپذیریم که نقش رییس جمهوری در انتخابات آینده نیز برجسته است. انتظار می‌رود که آقای کرزی در پایان مأموریت سیاسی خود در افغانستان بدون آن که به گذشته نگاه کند، در برگزاری انتخابات به گونه‌یی که قناعت اکثریت را به دنبال داشته باشد، تلاش ورزد. آقای کرزی موضع غیر جانبدارانه نسبت به انتخابات را نباید دستکم بگیرد، چون از این طریق است که می‌تواند دیدگاه مردم نسبت به خود را در آینده تثبیت کند. آقای کرزی باید درک کرده باشد که پس از دو دور ریاست جمهوری قدرت سیاسی را به ناگزیر به فرد دیگری می‌سپارد، ولی انتقال مسالمت آمیز قدرت باید در قالب انتخابات عادلانه و فراگیر صورت گیرد. حمایت از نامزد مشخص دیگر به سود افغانستان با ثبات و دموکراتیک نیست و نه از این طریق می‌توان هژمونی سیاسی به‌دست آورد.
جامعۀ جهانی
هرچند تأکید بسیار بر این نکته وارد می‌شود که در انتخابات نباید هیچ کشور خارجی‌یی مداخله کند ولی با توجه به وضعیت افغانستان بعید به نظر می‌رسد که چنین امری (حداقل در شرایط فعلی) قابل تحقق باشد. جامعه جهانی در بیشتر از یک دهه به عنوان کمک دهنده اصلی افغانستان عمل کرده و بدون شک سنجش‌های نسبت به منافع خود نیز داشته است. اما مهم این است که جامعه جهانی در کنار دولت و مردم افغانستان این فرصت را به‌وجود آورد که رأی و نظر مردم نتیجۀ انتخابات را رقم زند. افغانستان برای سال‌های بعدی نیز به کمک‌های جامعه جهانی در تمام عرصه‌ها نیاز خواهد داشت و خوب است که ساز و کار این کمک‌ها در انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری خود را نشان دهند. مردم افغانستان در وجود جامعۀ جهانی یک همکار و دوست استراتژیک را می‌بینند و فکر می‌شود که این نگاه، نگاهِ یک سویه نیست و جامعۀ جهانی نیز چنین نگاهی به افغانستان دارد.
کشورهای همسایه
نقش کشورهای همسایه افغانستان نیز در انتخابات همواره مشهود بوده است. برخی از این کشورها به دلایل مختلف تلاش کرده اند که در انتخابات مداخله کنند. موارد زیادی وجود دارند که نشان می‌دهند، در دو انتخابات گذشته برخی از این کشورها مداخلات آشکاری داشته اند. از توزیع پول گرفته تا ساخت کارت‌ها و ورقه‌های رأی گیری گزارش شده است. اگر این مداخلات در انتخابات آینده هم‌چنان وجود داشته باشد باید از حالا زنگ‌های خطر را به صدا درآورد. مردم افغانستان انتظار ندارند که کشورهای همسایه بخواهند کشورشان را به سمت بی ثباتی ببرند. چنین وضعیتی به نفع هیچ یک از کشورهای همسایه هم نیست. حداقل مردم افغانستان ثابت کرده اند که هرگز تلاش نکرده اند که در بی ثباتی کشورهای همسایه دست داشته باشند. چنین رویه‌یی را از کشورهای همسایه نیز انتظار دارند. هر چند نمی‌توان نادیده گرفت که در مواردی دیپلوماسی افغاستان نیز در قبال کشورهای منطقه و همسایه دیپلوماسی فعال و بازدارنده نبوده است. به هر حال در انتخابات پیش رو باید سازو کار های در نظر گرفته شوند که مداخلات بیرونی را در روند انتخابات به حداقل کاهش برسانند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.