بـه پا برخـیز هندوکش بیا تکرار شـو در مــن!

گزارشگر:نجيب بارور، شاعر - ۱۷ سنبله ۱۳۹۲

انسان وقتی از لحاظ معنوی رشد می‌کند، به دنبال چیستی زنده‌گی می برآید. بعضی از انسان‌ها، چیستی زنده‌گی را در خود و بعضی دیگر در چیستی خدای خود می‌جویند، اما با تاسف که بعضی‌ها زاده می‌شوند، زندگی می کنند،‌ می میرند؛ ولی محصول زنده‌گی شان، جز خوردن، نوشیدن، خوابیدن و نفس کشیدن چیزِ دیگر نمی‌باشد. مسعود، از جملۀ کسانی بود که با روح پرخاشگر زاده شد و چیستی زنده‌گی خود را در آزاده‌گی و خدمت برای مردم یافته بود. چانچه خودش نیز گفته بود: “ما برای آزادی می‌رزمیم، برای من زیستن در زیر چتر برده‌گی پست‌ترین نوع زنده‌گی است، برای حیات مادی همه چیز می‌توان داشت: آب، نان و مسکن، ولی اگر آزادی ما برباد شد و اگر غرور ملی ما در هم شکسته شد و اگر استقلال نابود گشت در آن صورت این زنده گی برای ما کوچکترین لذت و ارزشی نخواهد داشت.” زندگی برای مسعود مفهوم آزادی، استقلال، غرورملی و سربلندی داشت، مردانه سال‌ها رزمید و با سرافرازی به جاودانگی پیوست. قامت او بلند و خامۀ من ناتوان.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.