احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





کنفرانس خبریِ آقای کرزی و اوج سخن‌دانیِ ایشان!

گزارشگر:احمد عمران/ 27 عقرب 1392 - ۲۶ عقرب ۱۳۹۲

آقای کرزی چند روز مانده به برگزاری لویه‌جرگه فرمایشی ، برای رفع نگرانی‌هایی که در این خصوص مطرح شده‌اند، در کاخ ریاست‌جمهوری کنفرانس خبری برگزار کرد و در آن از برگزاری لویه‌جرگه و تصمیماتی که احتمالاً در آن گرفته خواهد شد، دفاع کرد.
مسلماً تصمیم‌های لویه‌جرگه مشورتی از آن‌جایی که مشروعیت قانونی و حقوقی ندارد و این جرگه بر پایه عرف و سنت‌های جامعه غیردموکراتیک و پیشامدرن بنا شده است، الزام‌آور نیست. اما آقای کرزی در نشست خبری خود به گونه‌یی از الزامی بودنِ این تصمیمات سخن گفت. mandegar
آقای کرزی که در آستانه خداحافظی از قدرت قرار دارد، دچار مالیخولیای سیاسی شده و از هر چیز و هرکس به‌شکلی می‌ترسد. او از مردم افغانستان می‌ترسد که روزی از او خواهانِ پاسخ‌گویی در مورد کارکردهای دوازده‌ساله‌اش شوند. به همین دلیل این‌همه با خضوع و خشوع نسبت به جرگه مشورتی برخورد می‌کند و دیدگاه آن را دیدگاه «ملت» افغانستان توصیف می‌کند.
اما اگر دیدگاه جرگه مشورتی، دیدگاه ملت افغانستان است، پس دیدگاه شورای ملی افغانستان دیدگاه کدام ملت می‌تواند باشد؟ مگر اعضای مجلس نماینده‌گان در فرایند انتخابات سال ۲۰۱۰ از سوی مردم افغانستان برگزیده نشدند؟ مگر در آن انتخابات مردم حضور و شرکت نداشتند؟… شاید عده‌یی با تقلب و جعل وارد خانه ملت شده باشند، همان‌گونه که در مورد انتخابات ریاست‌جمهوری نیز این اتفاق افتاد؛ ولی اکثریت نماینده‌گان مجلس، مشروعیتِ خود را از آرای مردم به دست آورده‌اند و هرگونه اظهار نظر غیرمسوولانه در این مورد، اهانت به ملت افغانستان باید شمرده شود.
آقای کرزی عملاً به ملت افغانستان توهین روا می‌دارد و در موجودیت نهادها و ساختارهای قانون‌مند، به ساختارهای غیرمشروع پناه می‌برد و میلیون‌ها افغانی پول ملت گرسنه را حیف‌ومیل می‌کند و هم‌چنان در پی رسیدن به منافع شخصی خود است. آقای کرزی در حالی جرگه مشورتی را برای بررسی صلاحیت‌های قضایی در مورد جرایم نظامیان امریکایی به کابل فراخوانده که حداقل در بیشتر از ۹۵ درصد توافق‌نامه امنیتی با امریکا به نتیجه رسیده و تنها مساله قضایی را می‌خواهد با شرکت‌کننده‌گان جرگه مشورتی برای چهار روز به بحث و مذاکره بگذارد. حالا هیچ عقل سلیمی در ریاست‌جمهوری کشور وجود ندارد که از آقای کرزی بپرسد، آیا بحث روی همین ماده از توافق‌نامه امنیتی چهار روز را در بر می‌گیرد؟ اگر آقای کرزی اجندای دیگری در پشت پرده ندارد، چرا این‌همه وقت مردم را برای یک مورد، آن‌هم موردی که نمی‌توان آن را تغییر داد الا این‌که کاری شود که قوانین امریکا تغییر یابد، هدر می‌دهد؟
مسلماً اگر سیاست‌مردان افغانستان نسبت به نیات آقای کرزی در مورد جرگه مشورتی مشکوک‌اند، حق دارند که شک بورزند و پاسخ چنین پرسش‌هایی را از او بخواهند.
آقای کرزی در نشست خبری خود گفت که جرأت رد تصمیمات جرگه را ندارد. این سخن به چه معناست؟ آیا از این سخن می‌توان چنین استنباط کرد که پس از این، تصمیم‌های جرگه مشورتی الزام‌آور خواهند بود؟!
آقای کرزی نیک می‌داند که تصمیم‌های جرگه سنتی مطابق به قوانین افغانستان الزام‌آور نیستند، ولی او برای این‌که شرکت‌کننده‌گان جرگه مشورتی را فریب دهد و در اصل به آن اهداف پشت پرده خود برسد، به اصطلاح می‌خواهد تربوز زیر بغل شرکت‌کننده‌گان جرگه مشورتی بگذارد. آیا چنین برخوردی با شرکت‌کننده‌گان جرگه مشورتی توهین به آن‌ها نیست؟!
این رویکرد بدون شک اهانت به شرکت‌کننده‌گان جرگه مشورتی است و اگر آن‌ها نسبت به چنین اهانت‌هایی از خود واکنش نشان نمی‌دهند و بازهم می‌خواهند در جرگه آقای کرزی شرکت کنند، هیچ کسی نمی‌تواند جلوشان را بگیرد تا در این جرگه حضور به هم نرسانند و این‌چنین از سوی رییس‌جمهوری‌شان توهین نشوند.
از سوی دیگر، اگر در جرگه مشورتی یک نوع تصمیم گرفته شـد و در شورای ملی که حق تصویب و ردِ چنین توافق‌نامه‌هایی را دارد تصمیم دیگری؛ آن‌وقت آقای کرزی می‌خواهد به کدام یک از تصمیم‌ها عمل کند؟ به آن تصمیمی که جرأت رد آن را ندارد و از درون جرگه مشورتی بیرون شده و یا تصمیمی که شورای ملی به عنوان نهاد مقننه در این خصوص گرفته است؟… آقای کرزی مثل این‌که حاشیه‌های سفید متن را ندیده و هر طور که دلش می‌خواهد، ابراز عقیده و سلیقه می‌فرماید!
در همین حال از یک نکته مطایبه‌آمیز نشست خبری آقای کرزی هم نباید بی‌تفاوت گذشت. آقای کرزی در نشست خبری خود یک بار دیگر سخن‌دانی خود را به رخ دیگران کشید و نشان داد که چه‌قدر با زبان‌های رسمی کشورش آشناست. او در جایی از این نشست گفت که «شرکت‌کننده‌گان جرگه مشورتی کلمه به کلمه متن توافق‌نامه را بخوانند، روی آن بحث کنند و تصمیم بهتر و بهترتر را در این مورد بگیرند».
حالا معلوم نیست که صفت «بهترتر» را آقای کرزی از چه زمانی ابداع کرده است؛ چون در زبان فارسی چنین صفتی اصلاً وجود ندارد. دستورنویسان زبان فارسی عقیده دارند که در این زبان، دو نوع صفت تفضیلی وجود دارد که با «تر» و «ترین» ساخته می‌شوند؛ مثل بهتر و بهترین. ولی در این میان چیزی به نام بهترترو خوب‌ترتر وجود ندارد. اما آقای کرزی که زبان‌دانی‌شان شهره عام و خاص است، این صفت را هم در زبان فارسی رایج کرده‌اند و پس از این دستور زبان نویسان باید آن را رعایت کنند و نامی برایش برگزینند!
آیا شرم‌آور نیست که رییس‌جمهوری یک کشور زبانی را که با آن می‌خواهد افهام و تفهیم کند، چنین نادرست مورد استفاده قرار می‌دهـد؛ آن‌هم زبانی که به ادعای خودش «زبان شیرین» است؟ اگر چنین سخنانی را مردمِ یکی از کشورهای پارسی‌گوی همسایه ما بشنوند، نسبت به فهم و دانش رییس‌جمهوری افغانستان چه قضاوتی خواهند کرد؟

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.