تبعیضِ آشکار در مجلسِ نماینده‌گان

گزارشگر:منو چهر/ 26 قوس 1392 - ۲۶ قوس ۱۳۹۲

رد شدنِ دوبارۀ کرسی پیشـنهادیِ اقلیتِ سیک و هنـدو از سوی مجلس نماینده‌گان، بحثی‌ست که آشکارا خشمِ این اقلیتِ دینی را برافروخته است.
هرچند گروه‌های مذهبیِ سیک و هندو از باشنده‌گان اصلی و دیرینۀ این سرزمین‌اند و سال‌های سال در کنار دیگر اقلیت‌های قومی‌ زیسته اند، اما جنگ‌های سی‌ساله باعث شـده که حضور این مردم بومی،‌ چنان بیگانه‌گان تلقی گردد. روی همین ملحوظ، دولت آقای کرزی در آغازین سال‌های حیاتش بنا بر حکم قانون اساسی وعده سپرد که از این اقلیت مذهبی، حمایت و از حقوقِ آنان دفاع کنـد؛ حرفی که مثل ده‌ها وعدۀ دیگر اجرا نشد و شرایط دشوار زنده‌گیِ این اقلیت مذهبی در افغانستان کماکان ادامه یافت.mandegar
در این اواخر بحثی به میان آمد مبنی بر این‌که یک کرسی اختصاصی برای این اقلیت مذهبی در مجلس افغانستان اختصاص داده شود. آقای رییس جمهور با آن که چنین فرمانی را دو بار به مجلس فرستاد، اما در هر دوبار این فرمان از سوی نماینده‌گان رد شـد.
مخالفانِ یک کرسی اختصاصی برای سیک‌ها و هندوها استدلال می‌کنند که این چوکی‌ها باید انتخابی باشند و میزان رای مردم، تعیین‌کنندۀ آن است نه فرمایش جناب رییس جمهور.
این استدلال هر چند ظاهر قانونی دارد، اما در باطن چیزی جز یک تبعیضِ آشکار نیست. زیرا اختصاصی شدن کرسی مجلس برای هندوها و سیک‌ها، تنها ویژۀ این اقلیت مذهبی نیست. قبل بر این و حتا در زمان تصویب قانون اساسی، کرسی‌هایی را به کوچی‌ها و عشایر اختصاص داده بودند. تا جایی که دانسته می‌شود، این اختصاص یافتن کرسی‌ها برای کوچی‌ها، یک حرکت سیاسی و در واقع یک امتیازطلبی قومی ‌بود. یا به بیان دیگر، هم از توبره خوردن بود و هم از آخور زدن. افزون بر آن، اختصاص یافتنِ کرسی‌های پارلمان برای کوچی‌ها، یک عمل غیرقانونی بود. زیرا در بیشتر جهان، اختصاصی شدن کرسی‌های حکومتی، قانون‌گذاری و … بر بنیاد تبعیضِ مثبت صورت می‌گیرد؛ به گونه‌یی که اقلیت‌های مذهبی، نژادی، جنسیتی و… بر اساس همین تبعیض مثبت، صاحب برخی از صلاحیت‌ها می‌شوند تا باشد جبرانی برای گذشتۀ پُر رنج و مشقتِ آنان صورت گیرد. چنان که در افغانستان نیز اختصاصی شدنِ کرسی‌های مجلس برای زنان مطرح نظر شد و عملی گردید و یا همین اختصاص یافتن یک کرسی مجلس برای اقلیت‌های سیک و هندو، خود می‌تواند یک تبعیض مثبت به شمار آید؛ اما سوگ‌مندانه که در برابر آن مخالفت صورت می‌گیرد درحالی‌که اختصاصی شدن کرسی‌های مجلس برای کوچی‌ها که هیچ بنیاد منطقی و قانونی ندارد، هنوز به قوت خودش باقی‌ست.
دلیل این مسأله چه می‌تواند باشد؟
از آن جایی‌که هویداست، عدم قانون‌مندی تبعیضِ مثبت برای اقلیت هندو و سیک، بهانه‌یی بیش نیست و شماری فقط آن را هوایی عنوان کرده اند. احتمالاً جنس این مخالفت، مذهبی و دینی است. اگر از حق نگذریم، ما مردم بسیار متعصبی هستیم. برداشت و شناختِ ما از دین، یا به صورت سنتی از جهلِ تاریخی بیرون می‌آید و یا هم از بنیادگرایی طالبانی و افراطیت. حقیقتاً هیچ‌گاه در زمینۀ مسایل دینی، ما مردم معتدلی نبوده ایم و همواره جهل و تعصبِ کورکورانه را بر مـدارا و خِرد ترجیح داده ایم. بنابراین، برخی از نماینده‌گان مردم در مجلس نیز از چنین روندی بی‌تأثیر نمانده اند؛ اما به احتمال قوی که چنین نماینده‌گانی خود در اقلیت اند. زیرا کم نیستند شمار نماینده‌گانی که شخصیت‌های خردمند و مسوول مردم این کشور اند، ولی روشن نیست که چرا آن‌ها در برابر چنین تبعیضی ایستاده‌گی نکرده اند؟ جالب‌تر از همه که چرا بحث کرسی‌های اختصاصی کوچی‌ها و عشایر عنوان نشـد و از آن به عنوان یک استدلال محکم در طلبِ حق هندوها و سیک‌ها استفاده نگردید. این مسأله بسیار تأسف‌برانگیز است که در یک کشور ۹۹٫۹ درصد مسلمان، چنین تنگ‌نظری و تُنک‌فکری در برابر اقلیتی وجود دارد که سال‌های سال مردمانِ بومی ‌این سرزمین بوده‌اند.
هندوها و سیک‌ها مردمی‌اند که به لحاظ فرهنگی، اشتراکات بسیاری با ما دارند. هزاران سال تجربۀ هم‌زیستی و همسایه‌گی با ما داشته اند. آنان در دوره‌های مختلف تاریخی، صاحبان اصلی این سرزمین بوده اند. بهتر است نگاهی انداخته شود به نام‌های برخی مکان‌ها در همین کابل که همه‌اش مربوط به همین اقلیت مذهبی است. نام‌های چون آسمایی، شکردره و… همه شاهدی‌اند که هنـدوها با مسلمانان سال‌های سال در کنار هم زنده‌گی کرده اند و از حقوق مساوی برخوردار بوده اند. حتا همین اکنون در هندوستان بیش از پنجاه میلیون مسلمان زنده‌گی می‌کند. حتا در یک دوره رییس جمهور آن کشور (ابوالکلام) یک مسلمان بود. بنابراین، درست نیست که چنین تبعیض آشکار با این گروه صورت گیرد.
قایل شدن تبعیض مثبت برای مردمی که سال‌ها در کشوری به نام افغانستان مورد ظلم و ستم واقع شده اند، به معنای احترام گذاشتن به ادیان، تکثرگرایی، همدیگرپذیری و در نهایت روح انسان‌دوستی است. بنابراین باید تذکر داد که نماینده‌گانی که قانون را بهانه و دستاویزِ این تعصب‌ قرار می‌دهند، در واقع به همۀ وجایب انسانی و ایمانی و اسلامی‌ِ خویش پشت پا می‌زنند.
به امید روزی که اندیشۀمان از تمام تعصبات کور و خشکِ این‌چنینی زدوده شود و ما در عمل، شاهد یک جامعۀ کثرت‌باور و متساهل باشیم.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.