احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ سه شنبه 25 عقرب 1395 - ۲۴ عقرب ۱۳۹۵
در حالی که روند استیضاح و سلب صلاحیتِ وزیران کابینه از سوی مجلس نمایندهگان ادامه دارد، ارگ ریاست جمهوری بهصورتِ مرموزی دست به دامنِ دادگاه عالی شده تا قانون را در این خصوص تفسیر کنـد. هنوز مشخص نیست که واقعاً این تلاشها به چه منظوری صورت میگیرند و ریاست جمهوری به دنبالِ چه هدفهایی است. ظاهراً ریاست جمهوری در این میان از چیزی ترسـیده و به همین دلیل میخواهد خود را به دور از اتفاقهای چند روزِ اخیر نشان دهد؛ اتفاقهایی که عملاً کابینۀ دولت را فلج ساخته و حداقل نیمی از وزیران را خانهنشین کرده است.
آیا این حرکت مجلس نمایندهگان، دور از چشم ریاست جمهوری صورت گرفت؟
قراین و شواهد بر چنین ادعایی صحه نمیگذارند. نخست اینکه: مجلس نمایندهگان از نظر قانونی در وضعیتی قرار نداشت که بتواند چنین منسجم و بُرنده دست به درو کردنِ کابینه بزند. اکثر نمایندهگان زمان کاریِ خود را پایانیافته میدانند و حتا بهسختی حاضر میشوند که در نشستهای مجلس حاضر شوند. از نظر روانی، مجلس نمایندهگان در پراکندهگی و بیسرنوشتی قرار دارد و چنین مجلسـی به هیچ صورت قادر به انجام چنین برنامۀ کلان و مدونی بوده نمیتواند.
دوم اینکه بیشتر اعضای مجلس در روزهای اخیر حتا در کابل به سر نمیبردند. من نمایندهگانی را میشناسم که در خارج از کشور بهسر میبردند و قرار نبود که به این زودی به کشور برگردند، ولی به صورتِ ناگهانی در اواخر هفتۀ گذشته سفرهایشان را نیمهکاره گذاشتند و دوباره به کابل برگشتند. آیا این افراد همین طوری بدون آن که از مرجع مطمینی چراغ سبز دیده باشند، به کابل رسیدند؟
سوم اینکه مجلس نمایندهگان در هفتههای گذشته چنان در مشکلات قانونی و مسالۀ مشروعیتِ خود غرق بود که اصلاً به مسایلِ مملکتی فکر نمیکرد، حالا چطور شد که نمایندهگان به جای پرداختن به مسایل بنیادی و اساسیتر دیگر که فراراه کشور قرار دارد، ناگهان به فکر کابینه و وزیران افتاده اند؟
برخیها در تحلیلهایی که از مسأله انجام میدهند، به این نکته اشاره دارند که جیب برخی وکلا خالی شده بود و با رد صلاحیتِ یک تعداد از وزیرانِ فعلی، میخواهند از نامزدوزیرانِ بعدی اخاذی کنند. به نظر من، این دلیلِ چندان موجهی برای رودیکر فعلیِ مجلس به نظر نمیرسد.
چهارم این که مجلس نمایندهگان یک نهادِ کوچک نیست که بتوان به آسانی تمام دیدگاهها را در آن در محورِ یک مسأله به توافق رساند. هر نمایندهیی در مجلس، خود را یک حزب و کشور میداند و کمتر حاضر است که به حرفِ دیگران گوش بسپارد. حالا چطور شده که این نمایندهگان که تا دیروز با هم حاضر نبودند نان بخورند، حاضر شده اند که کابینۀ دولت را فلج کنند؟
پنجم اینکه هیچ معلوم نیست که با رد صلاحیت شدنِ وزیرانِ فعلی به جای آنها وزیرانِ بهتر و شایستهتری که بتوانند قناعت اعضای مجلس را فراهم کنند، معرفی شوند. ظرفیتها و امکاناتِ افغانستان چیزی نیست که از کسی پوشیده باشد. همین وزیرانِ فعلی با هزار جنجال و مشکل و پس از معایناتِ فراوان به این سمتها گزینش شده بودند، حالا از کجا معلوم که فوراً پس از برکناریِ آنها رییس جمهوری و رییس اجرایی با یکدیگر در مورد افراد بعدی به توافق برسند. انتخابِ وزیرانِ پیشین ماهها وقت گرفت و بدون شک انتخابِ افراد جانشین برای آنها نیز مسألهیی زمانبر خواهد بود.
ششم اینکه: افغانستان چالشها و مشکلات مهمتر و اساسیترِ دیگری داشت که اگر اعضای مجلس احساس وطندوستی میکردند، باید به آن مسایل در گام نخست توجه نشان میدادند و بعداً وارد مشکل کابینه و مصرف بودجۀ توسعهیی میشدند.
اینها همه دلایلی اند که نشان میدهند روند استیضاح وزیران به همین سادهگی هم نیست و نمیتوان باشد. به نظر میرسد که در عقبِ این مسأله، هدفها و برنامههای دیگری نهفته است و آغاز آن نیز به اشارۀ نهاد دیگری صورت گرفته اسـت. نگرانیها و دستپاچهگیهای ریاست جمهوری در این میان بدون شک عادی به نظر نمیرسد. اگر این نهاد در عقب آشفتهگیهای فعلی باشد، باید نسبت به تبعات بعدیِ آن واقعاً نگران بود. ولی اگر چنین نباشد، پس به طور حتم کسانِ دیگری در درونِ پارلمان وجود دارند که هنوز نمیتوان نامی برای آنها پیدا کرد و در عقب آشفتهبازار کنونی قرار گرفته اند که میتواند بحران کشور را عمیقتر و علاجناپذیرتر سازد.
بدون شک آنچه که اتفاق میافتــد، در وضعیت فعلیِ کشور به سودِ هیچ گروه و جریانی تمام نخواهد شد و زمینه را برای بحرانهای کلانترِ بعدی آماده میسازد.
Comments are closed.