احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:گفتوگو کننده: هارون مجیدی/ 24 حوت 1392 - ۲۳ حوت ۱۳۹۲
جناب استاد با سپاس فراوان از اینکه حاضر به انجام این گفتوگو با ما شدید. در قدم نخست میخواهم از شما بپرسم که چهگونه میتوان از بحرانهای احتمالی پس از انتخابات جلوگیری کرد؟
– در قدم اول باید ما همه یکجا و با یک صدا معتقد باشیم که هرگاه افغانستان در امن و امان زندهگی کند و هرگاه در افغانستان قانون حاکمیت پیدا کند، همۀ مردم در پرتوِ قانون، آسوده زندهگی خواهد بودند.
شخصاً به این عقیده هستم که در انتخابات پیشرو اولین وظیفۀ ما این خواهد بود که هر کسی که در انتخابات برنده و پیروز میشود، نباید انتخابات را به کشمکش بکشاند؛ و یا به عبارۀ دیگر اگر یک تعداد زیادی که امروز نامزد هستند و از نقطه نظر کمپاینهاییکه انجام دادهاند، معلوم میشود که محبوبیت زیادی را در جامعه پیدا کردهاند، یک تعدادِشان باید از صحنه بیرون شوند و نگذارند تا انتخابات به دور دوم کشانده شود و بهترین راه همین است. هر نامزدی که برنده میشود در صدر آجندای کاریاش باید دو نکتۀ بسیار مهم قرار داشته باشد:
یکی از این اولویتها پروسۀ صلح است که به شکل منطقی باید روی دست گرفته شود، نه به شکل امروزی که ما شورای عالی صلح داریم؛ اما تا امروز کُشت و خون جریان دارد و ثمرۀ دیگری نداشته است. تا زمانی که آشتی ملی به میان نیاید و طرفها باهم رو در رو ننشینند ممکن نیست که بالای یکدیگر خود اعتماد کنند. دومین اولویتی که باید این نامزدان داشته باشند، موضوع وحدت ملی است. وحدت ملی را باید هر کدام از این نامزدان در نظر داشته باشند؛ موضوع قوم، قبیله، نژاد، مذهب و زبان باید قطعاً مطرح نباشد، کار به اهل آن باید سپرده شود، در هر قوم و قبیلهییکه استعداد و توان موجود بود و فکر میشد که بههمبستگی مردم کمک میکند، باید برایشان موقع داده شود تا در نظام و دولت شریک شوند و اعتماد مردم را بهدست آورند، چون امروز مردم اعتماد خود را بالای دولت از دست دادهاند و تا زمانیکه اعتماد پیدا نشود، امکان ندارد که مردم به پروسۀ سیاسی سهیم شوند.
نامزدان مطرح انتخابات ریاستجمهوری برای گذار انتخابات به مرحلۀ ثبات چه راهکارهایی را باید در پیش گیرند؟
– در قدم اول باید بگویم: خوشبختانه در کمپاینی که امروز جریان دارد، یکی بالای دیگری تاخت و تاز شخصی نمیکنند؛ هر کدامِ از این نامزدان روی اصول صحبت میکنند، گرچند تا جایی که من این اصلها را مطالعه کردم، عینِ مطالب را به کار میبرند و تنها عباراتشان فرق میکند.
هدف همۀ این نامزدان باید این باشد که ثبات ملی چطور میتواند بهوجود آید و آنها متحد شوند، اگر این نامزدان در یک جبهۀ واحد دست به دست هم بدهند و بهویژه در پیوند به این که چطور میتوانند با فقر اقتصادی، بیکاری، عدم حاکمیت قانون با همۀ اینها مبارزه میکنند؛ چطور به مردم مساعدت میکنند؛ چون حکومت در خدمت مردم است و دروازههای حکومت نباید به روی مردم بسته باشد و حکومت میتواند زمینه زندهگی آرام را برای مردم مساعد بسازد.
اگر این نامزدان محترم به صورت واقعی میخواهند که افغانستان را به رفاه برسانند و روی همین هدف کار میکنند، باید بعد از ختم انتخابات همه در یک جبهه در راه ثبات و ثبات افغانستان کار بکنند، هر کدام از این نامزدان مستعد هستند و باید در نظام از آنها کار گرفته شود و نباید به حاشیه رانده و کشانده شوند؛ اینها باید همکار هم باشند و به عنوان دو باشندۀ این سرزمین با همدیگر همکاری کنند.
دولت وحدت ملی که از آدرس کنفرانس آجندای ملی مطرح شده است، در شرایط کنونی از چه اهمیتی برخوردار است؟
– ما در کنفرانس آجندای ملی به این نتیجه رسیدیم و چهار نکته را مشخص کردیم که قبلاً شماری از آنها را تذکر دادم.
آجندای ملی در جهت روشن ساختن اذهان نامزدان محترم مبنی بر اینکه مردم از اینها چه تقاضا دارند و ما از آنها چه تقاضا داریم، کار میکند؛ ما این درخواستهای خود را به گونۀ تحریری و شفاهی به آنها سپرده ایم.
پیش از این ما یک نشستی داشتیم در انترکانتیننتال که در موارد خاص همۀ این نامزدان برای ما تعهد سپردند که به همه برنامههایی که ما از آدرس کنفرانس آجندای ملی در نظر گرفتهایم آنها پابند هستند.
هدف اساسی ما این است زمانی که روی آجندای ملی صحبت میکنیم هدف و مرام ما وحدت ملی، تأمین امن و آسایش، حاکمیت قانون، کار را به اهل آن سپردن و بالاخره برای مردم بیبضاعت و بیکار پیدا کردن کار در کشور است و از موارد دیگر انکشاف اقتصادی افغانستان، ترقی و تعالی کشور و بالاخره باید افغانستان را در سطح جامعۀ جهانی به صفت کشوری عاری از فساد و خوشنام معرفی کنیم؛ آجندای ملی در پرتو همین موارد میگوید که افغانستان را باید در جهت پیشرفت سوق بدهیم.
جایگاه نخبهگان در ساختار دولت از چه اهمیتی برخوردار است؟
– تا امروزه موضوع نخبهگان در حکومت سیزده سال گذشته مطرح نبوده است در حکومت آقای کرزی اصلاً مصلحتها مورد بحث بوده و کار را به اهل آن کسی نسپرد، اگر این موضوع را به زبان هم میگفتند وقتی شما به ادارات دولتی میرفتید میدید که یک عده عناصری در چوکیها لمیده اند که نه اعتبار حقوقی دارند و نه هم کیفیت مدیریت یک اداره را. یک مشت مردمانی را که عناصر خودیشان بود جمع کردند و کسانی را که اهل کار و نخبه بودند، همه را به حاشیه گذاشتند و کسی حتا سلامِ شان را نیز علیک نگرفت. من به این عقیده هستم که دولت بعدی باید کار را به اهل آن سپرده و کسی را که واقعاً دارای استعداد است، به کار بگمارد.
من دیروز با کسی سرخوردم که میگفت غندمشر بودم اما حالا جوالیگری میکنم که این یک شرم و ظلم است که یک انسان مسلکی برود و جوالیگری کند. ما نمیگوییم همه جذب شوند اما دولت باید زمینه را مساعد بسازد تا از استعدادها در زمینههای مختلف اقتصادی، اداری، فرهنگی و اجتماعی استفاده شود.
در سیزده سال گذشته ثابت شده است که بیشتر مشکلات ناشی از تصمیم فردی یک فرد در حکومتداری بوده است؛ چگونه ممکن است تا در حکومت آینده به تصمیمگیری مشترک برسیم؟
– قسمی که قبلاً هم عرض کردم مشورۀ ما این است که دولت از تمام کسانی که توان و استعداد و کفایت مسلکی و علمی دارند، باید استفاده کند.
باید در حکومت آیندۀ افغانستان یک نهادی ساخته شود که در این نهاد نخبهگان دخیل باشند و به حیث اهل خبره در مسایل مهم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ابراز نظر بکنند و حکومت از آنها نظر بخواهد و حکومت از آنها به حیث متخصص و کازآموده استفاده بکند.
قراری که شما پیشتر هم در این زمینه اشاراتی داشتید که در طرح آجندای ملی نهاد ریاستجمهوری مطرح شده است، حالا اگر بگویید اهمیت این نهاد در ایجاد تصمیمگیریهای مشترک چیست؟
– ما نظریههایمان را ارایه میکنیم. حالا مربوط میشود به دولت آینده که روی کار میآید؛ تا دیده شود که از طرح آجندای ملی و موضوعاتی که در این طرح مطرح شده است چقدر استفاده میکند. این که دولت از نخبهگان و اهل خبره چقدر استفاده میکند، مربوط به آنها میشود که بازهم نخبهگان را در حاشیه میگذارد مثلی که آقای کرزی گذاشت و یا واقعاً از دانش و تخصص آنها استفاده میشود. اگر استفاده شود هم به نفع جامعه است و حکومت نیز با مشورههای علمی و سرنوشتساز با نخبهگان خواهد داشت و در تعالی کشور مفید خواهد.
نهاد ریاستجمهوری برای تصمیمگیریهای مشترک بسیار کمک میکند و قانون اساسی این صلاحیت را برای رییسجمهور داده است که سازمان و نهادهای را بسازد و آنها را نه به حیث یک نهاد دولتی بل به صفت یک نهاد اکادمیک و علمی – قسمی که در جهان دیگر هم موجود است- از آن استفاد کند، اگر دولت این کار نمیکند در حقیقت از نظریات آنها استفاده نمیکند و در آینده تاریخ قضاوت خواهد کرد که مشکل از دولت بوده است و یا نخبهگان سیاسی.
Comments are closed.