زنگ‌های خطر به صـدا درآمد!

گزارشگر:احمد عمران/ 7 ثور 1393 - ۰۶ ثور ۱۳۹۳

از فضای انتخاباتی در روزهای پسین، نشانه‌های روشنی از یک توطیۀ کلان به ظهور رسیده است؛ توطیه‌یی که می‌خواهد انتخاباتِ ۹۳ را به سرنوشت انتخاباتِ سال ۲۰۰۹ دچار کند. تبارزِ این نشانه‌ها از روزهای نخستینِ اعلام نتایج قسمی، موجی از نگرانی‌ها را در میان شهروندانِ کشور به‌وجود آورده است. اگر به واکنش‌ها دربارۀ اعلام نتایج قسمی توجه شود، به‌خوبی در لحن و گفتارِ شهروندان می‌توان این نگرانی را احساس کرد. mnandegar-3برخی از شهروندان در گفت‌وگوهای رسانه‌یی، بر پذیریش نتایج انتخاباتی از سوی نامزدان تأکید می‌ورزند و اصرار دارند که فضای موجود نباید به ایجاد تنش‌های جدید دامن بزند؛ تنش‌هایی که می‌تواند برای ثبات و امنیتِ کشور خطرناک باشند.
شهروندان کشور عمدتاً نگران وضعیتِ امنیتی و رکود اقتصادی در افغانستان‌اند. نخبه‌گان و سیاست‌مداران نیز به‌نوعی از این فضا متأثر به نظر می‌رسند، ولی در گفت‌وگوهای‌شان به گونۀ محتاطانه نسبت به وضعیتِ به‌وجود آمده واکنش نشان می‌دهند. این افراد عمدتاً منتظرِ باقی قضایا اند که ببیند با اعلام نتایج نهایی، چه پیش می‌آید. اما در این میان، تنها گروه ارگ خاموشی اختیار کرده و نشان می‌دهد که نسبت به وضعیتِ به‌وجودآمده نگرانیِ خاصی ندارد. اما در پشت صحنه، این گروه به عنوان عامل اصلیِ قضایا باید شناخته شود.
هر آتشی که در کشور بر افروخته می‌شود، بدون شک نتیجۀ کارکرد افرادی‌ست که در پشت دیوارهای سنگی، نشسته‌اند و به صورت فعال، تعاملاتِ جدید را رقم می‌زنند. اگر بحث ایتلاف میان برخی نامزدان گُل می‌کند، ریشه‌های آن به ارگ برمی‌گردد و اگر انتخابات به دور دوم می‌رود، باز هم نتیجۀ تلاش‌های این گروه است. مثل این است که آقای کرزی حتا در واپسین روزهای زمام‌داری، نمی‌خواهد واقعیتِ افغانستان را بپذیرد و خود را از بازی‌های انتخاباتی کنار بکشد.
انتخابات وقتی به کلافِ سردرگم و پُرچالش تبدیل شد که نگذاشتند نتیجۀ آن بدون دستکاری از درونِ صندوق‌های رای و با شمارشِ صادقانۀ آرای مردم بیرون شود. بحث تقلب و به دنبال آن قرنطینه کردن و ابطال هزاران رای در محل‌های عمدتاً امن، انتخابات را از مسیر واقعیِ آن منحرف کرد. هرچند پیش از این، حدس و گمان‌هایی وجود داشت که کمیسیون‌های انتخاباتی تلاش خواهند کرد که انتخابات را در مسیر واقعی آن هدایت کنند، ولی سرانجام مشخص شد که این انتظار چندان انتظاری به‌جا نبوده است. البته باید تصریح کرد که این سخن به معنای عدم ایجاد شفافیت در آرا و نتیجۀ انتخابات نباید تلقی شود. کمیسیون‌های انتخاباتی، حق دارند آرای سره را از ناسره جدا کنند تا آرای پاکِ مردم به نفع نامزدانِ منتخب‌شان شمارش شود. اما نه خلاف این قاعده که بخواهند آرای سره را مغشوش نشان دهند و انتخابات را به سمتی ببرند که با نتیجۀ واقعی آن در تضاد قرار داشته باشد.
بازی با سرنوشت مردم افغانستان، یک بازیِ بسیار خطرناک و از بُعد اخلاقی، یک بازی جلف و سبک‌سرانه می‌تواند باشد. مردم افغانستان در بدترین وضعیت اقتصادی و امنیتی به‌سر می‌برند، ولی عده‌یی با سوءاستفاده از این وضعیت، می‌خواهند قصرهای رویایی‌شان را بنا کنند. تنها با آمدنِ باران و تگرگ در شب پنجشنبۀ هفتۀ گذشته، شاهد بزرگ‌ترین مصیبت در کشور بودیم. این مصیبت ناشی از چه بود؟
اگر ظرف سیزده سال گذشته با پول‌های کمک شده به مردم افغانستان، اصلی‌ترین نیازهای زنده‌گی آن‌ها برآورده می‌شد، بدون تردید سرازیر شدنِ سیل این‌قدر تلفات سنگینِ جانی و مالی در پی نمی‌داشت. حالا فکر کنید که در چنین وضعیتی، باز دور دومِ انتخابات برگزار شود و میلیون‌ها دالر به مصرف برسد تا نتیجۀ انتخابات مشخص شود!… آیا دردی بزرگ‌تر از این می‌تواند باشد که با سرنوشت سیاسی این مردم، چنین بازیِ خطرناکی صورت بگیرد؟
اگر کمیسیون های انتخاباتی به صورت واقعی، مسوولیتِ خود را در قبال انتخابات و مردم انجام می‌دادند و ارگ‌نشینان هم‌چنان در رویای ماندن در قدرت نمی‌بودند، بدون شک انتخابات نتیجۀ خود را به دنبال می‌آورد. این‌گونه نبود که انتخابات سوم در دور اول به بن‌بست رسیده باشد و از سرِ ناگزیری دور دوم برگزار شود. دور دوم عملاً نتیجۀ مهندسی آرا و دست‌کاری در روند انتخابات است.
شواهد زیادی نشان می‌دهد که پیروزی یک نامزد خاص برای عده‌یی که می‌توانستند در روند انتخابات دخالت داشته باشند، تحمل‌ناپذیر بود و به همین دلیل، طرح رفتنِ انتخابات به دورِ دوم گُل کرد. این عده دست‌کم تا آن‌جایی که حدس زده می‌شود، دو انتظار را در این میان می‌کشند. نخست این‌که انتخابات در دور اول برنده نداشته باشد تا به ظهور یک حکومتِ قدرت‌مند منجر نشود. دوم این‌که فرصتِ تازه‌یی در اختیار گروهِ تمامیت‌خواه قرار گیرد که بازهم برای مقابله با اراده و آرای مردم، از خود طرح و برنامه بریزد. این گروه حاضر است که بیشتر از صد میلیون دالر را در پای هواهای نفسانیِ خود قربانی کند، ولی نگذارد که مردمِ افغانستان طعم واقعیِ پیـروزی را بچشند. گویا دشمن اصلی این گروه، تنها مردمِ مصیبت‌دیده و سوگوارِ افغانستان‌اند که هر روز در پای جنازه‌های عزیزانِ خود اشک می‌ریزند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.