پنجمِ عید فطر؛ انتقال کدام قدرت یا انتقالِ کدام میراث؟

گزارشگر:حلیمه حسینی/ 11 سرطان 1393 - ۱۰ سرطان ۱۳۹۳

عید فطر امسال، جدای از همۀ هیجان‌‌ها و شور و نشاطی که به‌خاطرِ تجلیل از یک‌ماه روزه‌داری و یک‌ماه عبادت و طاعتِ خداوندی به همراه دارد، قرار است رقم‌زنندۀ یک حادثۀ تاریخیِ دیگر در افغانستان نیز باشد و مبدأیی گردد برای یک تحول تاریخی؛ انتقال قدرتِ سیاسی از آقای کرزی به رییس‌جمهور آینده.
روز پنجمِ عید فطر قرار است این اتفاق بیافتد، اما برای رخ دادنِ این حادثۀ تاریخی نیاز است تا آسیب‌شناسیِ جدی‌تری صورت بگیرد. mnandegar-3آیا تاریخی که رییس‌جمهور کرزی برای انتقال قدرت در نظر گرفته، مناسب است و اگر هم این کار صورت بگیرد، باید دید که میراث جنابِ آقای کرزی به رییس‌جمهورِ آینده چه خواهد بود؟ و مهم‌تر از همه این‌که فضای متشنج و درهم ریختۀ انتخاباتِ کنونی، زمینه را برای تحققِ ادعای جناب آقای کرزی در تاریخ مذکور، مساعد باقی خواهد گذاشت؟
در یک نگاه کلی و گذرا نسبت به ادعای جناب آقای کرزی و آن‌چه در فضای کنونی سیاسیِ افغانستان در حال رخ دادن است، آن‌چه به‌سرعت رخ نموده و از دید هیچ‌کس نمی‌توان آن را پنهان کرد و یا انکار نمود، این واقعیت است که میان ادعای زبانیِ کرزی و نیت و ارادۀ قلبی ایشان، تفاوت از زمین تا آسمان است. اگر واقعاً جناب آقای کرزی به دنبال رقم زدنِ یک حادثۀ تاریخی و نقطۀ عطفی برای فضای سیاسی کشور بود و می‌خواست روند انتقالِ قدرت به صورتِ سالم و مسالمت‌آمیز صورت بگیرد، باید تمام اراده و تلاشِ خود را به کار می‌گرفت تا فضای انتخاباتی از دسیسه‌ها و تقلبات و تشنجی که امروز به سمتِ خشونت در حال حرکت است، حفظ می‌شد. به نظر می‌رسد که در این‌میان جناب آقای کرزی چندان هم بدش نمی‌آید که فضای انتخاباتی به جنجال و تشنج و بحران کشیده شود تا از این آبِ گل‌آلود فقط کسانی که در رأس قدرت هستند و بر همۀ دار و ندارِ کشور لنگر انداخته‌اند، بهترین استفاده را ببرند.
امروز در حالی مردمِ ما در انتظار نتیجۀ نهایی انتخابات هستند که کلِ فضای انتخاباتی در هاله‌یی از ابهام و پیچیده‌گی فرو رفته است. در حالی مردم در آرزوی انتقال مسالمت‌آمیزِ قدرت هستند که کمتر کسی به فکرِ حل‌وفصلِ مسالمت‌آمیزِ مشکلات و چالش‌هاست. هر کسی که اندک‌قدرتی در دست دارد، بیشتر از این‌که به فکر منافع ملی باشد، حاضر است که دست را به هر جنایتی آلوده بسازد تا قدرت و ثروتِ به‌دست آورده را حفظ کند. باید از جناب آقای کرزی پرسید که چه‌گونه می‌تواند صحبت از انتقال قدرت داشته باشد درحالی‌که میراثی جز بحران و آشفته‌گی و هرج‌ومرج باقی نگذاشته است. در آخرین روزهایی که قانوناً قدرت در دست ایشان قرار دارد، بازهم می‌بینیم که سوء استفاده از آن صورت می‌گیرد و با عدم حفظ بی‌طرفی در انتخابات، بازهم بحرانی دیگر را سازمان‌دهی کرده‌اند. ترتیب و چینش کمیسیون‌های انتخاباتی که مستقیماً زیر نظر رییس‌جمهور کرزی صورت گرفت، خود گواه اراده و نیت دستگاهِ حاکم برای مهندسی انتخابات ـ نه به نفعِ نامزدی مشخص که مشخصاً به نفعِ خودشان ـ است. چه کسی امروز بیشتر از نظام و دستگاهِ حاکم، از هرج‌ومرجِ انتخاباتی و کشمکش‌هایی که بین دو نامزد بر اثر تقلبِ گستردۀ سازمان‌دهی‌شده‌ رخ داده، بهره برده است؟
چه‌گونه جناب آقای کرزی به این راحتی می‌تواند صحبت از پخته شدن و به پخته‌گی رسیدنِ دموکراسی در این کشور داشته باشد، در حالی که هر لحظه دموکراسی و حرکت‌ها و جریان‌های مدنی و دموکراتیک، سبوتاژ می‌شود و به‌نوعی با سنگ‌اندازی‌ها و چالش‌هایی مواجه می‌شود که در نهایت، بازهم انتخاب‌ها و انتصاب‌های سلیقه‌یی و سمتی و گروهی، جانشین خواست و ارادۀ مردم می‌شود؟
امروز چرا باید ملت چاره‌یی جز به سرک‌ها آمدن نداشته باشد؟… درست است که تظاهرات و انتقاد، جزوِ حقوق شهروندی مردم است، اما پرسش این‌جاست؛ چه باعث شده است که مردم بعد از دو بار خطر مرگ را به جان خریدن و به پای صندوق‌های رأی رفتن، مجبور شده‌اند که برای حفاظت از آری خودشان، به سرک‌ها بیایند؟
بدون شک هیچ کس راضی نیست که افغانستان به گذشته برگردد و یک بار دیگر زبان و ادبیاتِ خشونت و باروت و خون در این دیار را شاهد باشند. اما نگرانی این است که چرا کرزی که این‌همه دم از پخته شدنِ دموکراسی می‌زند و خود را امین خواست و ارادۀ مردم نشان می‌دهد، نتوانسته که با یک مدیریت درست، اراده‌یی نیک و منسجم را برای جلوگیری از تقلب در انتخابات به کار بندد؟ امروز چرا بن‌بستِ سیاسی و انتخاباتیِ افغانستان روز به روز بحران‌سازتر می‌شود؟ و مردم چه تاوانی را قرار است که بپردازند؟ آیا توانی که قرار است مردمِ ما بپردازند، باید هزینۀ بقای قدرتِ کسانی باشد که از تجلی ارادۀ واقعیِ مردم در هراس‌اند؟
شاید جنابِ آقای کرزی بخواهد و برنامه‌ریزی کرده باشد که پنجمِ عید فطرِ امسال، قدرت را به رییس‌جمهورِ آینده تحویل دهد، اما این رییس‌جمهور که خواهد بود؟ یک معمای سردرگم و گیج‌کننده است که سرنخِ این کلافِ سردرگم هم باز در دستان بازیگر این شعبده‌بازِ تاریخ افغانستان است. از این‌پس هرچه در فضای سیاسی افغانستان رخ دهد، مسوولِ مستقیمِ آن کرزی‌صاحب و تیم حاکم خواهند بود، چرا که انتقال قدرت وقتی می‌تواند ثبات و آرامش را به افغانستان بعد از پنجمِ عید ببخشد که از مشروعیت و مقبولیتِ لازم برای حفظ وحدت و ثبات ملی برخوردار باشد.
جناب آقای کرزی و تیم حاکم و همۀ کسانی که وسوسۀ برنده شدن با تقلب را در سر می‌پروریدند، در واپسین روزهای حکومت‌داری خود، یک بارِ دیگر یک خیانتِ به‌یاد ماندنی را صورت دادند و سازمان‌دهی کردند و آن این‌که در یک روند ملی، پرهزینه و پرمخاطره، دست‌برد زده و چهرۀ آن را آلودند و شفافیت و اعتمادی که باید به آن می‌شد را خدشه‌دار ساختند و در کل بنیادی‌ترین مکانیزم و کانال‌های دموکراتیزه کردنِ نظام حکومتی را در این دیار، به مخاطره انداخته و تلاش در بی‌اثر کردنِ آرای مردم نمودند. از این‌رو باید پیش از این‌که جناب آقای کرزی بخواهد قدرتِ ازهم‌پاشیده و دیار در بحران و آشفته‌گی فرو رفته را به رییس‌جمهور آینده تحویل دهد، حسابِ یک‌یکِ کارها و اقداماتش که نتیجۀ آن‌ها اقتصاد ورشکسته، اعتماد بین‌المللیِ از دست رفته، سرمایه‌های برباد رفته و انتخاباتِ به تقلب آغشته‌شده و هم چنین سوء تفاهماتی که مرزبندی‌های سیاسی را رقم زده و جنجال‌هایی که مردمِ ما را در آستانۀ ناامیدی از نهادینه شدنِ دموکراسی در این دیار قرار داده، و ده‌ها عمل‌کرد و اقدامی که در نهایت وضعیتِ رقت‌بار کنونی را رقم زده است، پس بدهد و هرگز نباید اجازه داد که آیندۀ افغانستان، تداوم وضعیتِ کنونی و ماندن در چنگال مافیای امروزی را تجربه کند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.