احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





دولت وحدت ملی؛ جایی برای همدلی و هم‌صدایی، نه…؟!

گزارشگر:حلیمه حسینی/ 22 میزان 1393 - ۲۱ میزان ۱۳۹۳

دیری نگذشته که شهروندانِ ما پس از گذراندنِ روزهای سخت و نفس‌گیری که جنجال‌های انتخاباتی برای آن‌ها رقم زده بود، توانسته‌اند نفسی راحت کشیده و به ثبات و آرامش فکر کنند؛ ثباتِ نیم‌بندی که هر آن ممکن است به خطر افتاده و خاطراتِ تلخِ گذشته را برای مردم دوباره زنده کند. این ثبات این‌بار در گرو ماندن یا به لرزه درآمدنِ پایه‌های دولتِ وحدتِ ملی است. mnandegar-3

برای مردم ما نبود یک حکومتِ مرکزیِ قدرت‌مند و با اقتدار که بتواند امور کشور را به بهترین نحو اداره کند و مهم‌تر از همه این‌که این توان را داشته باشد که همۀ مردمِ ما از هر قومی که هستند را به این باور و احساس برساند که آن‌ها می‌توانند نقشِ خود را در عرصۀ تعیین سرنوشت سیاسیِ خویش و هم‌چنین در اتخاذ تصمیم‌های کلان بازی کرده و احتمال کنار مانده شدن و یا نادیده گرفتن‌شان هرگز وجود ندارد؛ همیشه یک نگرانی و چالشِ جدی بوده است.
اما تشکیل دولت وحدت ملی، نقطۀ پایانی بر جنجال‌های انتخاباتی گذاشت؛ نقطه پایانی که امید آن می‌رفت که بتواند پایانِ همۀ کشمکش‌ها و ناهنجاری‌هایی باشد که انتخابات به آن‌ها متأسفانه مبتلا شد و مشروعیت و کارکردی که از آن انتظار می‌رفت را از دست داد و یک بار دیگر مردم ناگزیر شدند که برای حفظ ثباتِ نیم‌بند موجود، میان بد و بدتر، با آغوشِ باز بد را انتخاب کنند؛ بدین معنا که با لجن‌مال شدنِ انتخابات و در ابهام فرورفتنِ کم‌وکیفِ حقیقی آرای مردم، تشکیل دولت وحدتِ ملی با وصفی که برای مردم صورت گرفته، توانست غنیمتی شود برای برون‌رفت از بحرانی که نادیده گرفته شدنِ آرای مردم و به تقلب و هرج و مرج کشیده شدنِ بحث انتخابات به‌وجود آورده بود. ولی اینک پس از اعلام نتیجۀ نهایی و توافقاتی که میان دو طرف صورت گرفت، نگرانیِ مردم بیشتر از نحوۀ تطبیق و تحققِ توافقات است، به گونه‌یی که بتواند ضمانت اجرایی موفقِ فعالیت‌ها و تصمیم‌های دولت وحدتِ ملی باشد.
دولت وحدتِ ملی موفقانه عمل نخواهد کرد مگر این‌که رییس‌جمهور اشرف‌غنی و داکتر عبدالله این حقیقت را بپذیرند که منهای هم نمی‌توانند تمثیلِ درست و قدرت‌مندی از وحدتی داشته باشند که بر پایۀ آن، بن‌بستِ انتخاباتی شکست. بدترین آفت برای ادامۀ فعالیت و رشد و بالنده‌گی دولت وحدت ملی، این است که قومی و یا بخشی از مردمِ ما احساس کنند که از میدانِ خدمت و سازنده‌گی و مشارکتِ سیاسی کنار گذاشته شده‌اند. زیرا این به حاشیه رانده شدن ِگروه‌ها و اقوام، می‌تواند زمینه را برای به لرزه درآمدنِ پایه‌های حکومتِ نوپای فعلی مهیا سازد. بنابراین، بیش از پیش نیاز است که آقای اشرف‌غنی حُسن نیتِ خود را به تمام کسانی که به وی رای داده‌اند و یا به نفعِ رقیبش رای خود را به صندوق‌ها انداخته بودند، به اثبات برساند که اگر عنوانِ ریاست‌جمهوری را با خود دارد، این ریاست‌جمهوری و این زعامت هیچ معنایی جز خدمت به همۀ ملت ـ بدون در نظرداشتِ پیشینۀ رقابت‌های انتخاباتیِ آنان ـ ندارد. آن‌چه باید هر دو طرف سخت مورد توجه و دقت قرار دهند، این نکته است که مبادا صف‌بندی‌یی که در جریانِ انتخابات وجود داشت و لازمۀ یک انتخاباتِ سالم و مردمی بود(فعالیت‌ها در قالب دسته‌های انتخاباتی و رقابت در آن فضا) هم‌چنان باقی بماند و نه تنها به یکی شدن نرسد، بلکه مرتب شکاف‌ها و دوری از هم پُررنگ‌تر شده و هر دو طرف درحالی به حکومت‌داری بپردازند که هنوز به چشم رقیبی به یکدیگر نگاه می‌کنند که باید برای رسیدن به هدف، از سدّ هم بگذرند!
روحیه‌یی که در دولت وحدتِ ملی می‌تواند راه‌گشا باشد و باید وجود داشته باشد تا بتوان فضایی ایجاد کرد که با حفظ تنوع قومی و سلیقه‌یی در کشور، اقتداری واحد و همه‌گیر را به نمایش گذاشت؛ نیازمند از میان برداشتنِ دیدگاه‌هایی‌ست که تقابل را به تعاملی سازنده ارجحیت می‌دهد و هم‌چنان به‌جای وسعت بخشیدن به زاویۀ دید خود و تمرکز بر روی ساختن زیرساخت‌هایی که وجود ندارد و منهای آن‌ها توسعه و ترقی بی‌معنا است، به رقابت‌هایی منفی و حساسیت‌زا پرداخته و هر روز با ایجاد تنش و اصطکاک‌های غیرضروری و حتا مغرضانه، در صددِ تضعیفِ پایه‌های دولت وحدتِ ملی هستند.
هر دو طرف باید از طرف واقع شدن بپرهیزند تا جایی که افکارِ عمومی از این‌پس همۀ تیم‌هایی که در قالب دولت وحدت ملی کار می‌کنند را نه ترکیبی از دو طرف که در تقابل با یکدیگرند و به‌ناچار با هم یکی شده‌اند؛ بلکه آن‌ها را یک تیمِ واحد دانسته و نفس دولت وحدتِ ملی و تشکیل آن را یک راهکار ارزنده و اصولی ارزیابی کنند که بدون شک برای فضای سیاسی افغانستان و حکومت‌داری در آن مُدلی مناسب است.
موفقیت یا شکستِ دولت وحدتِ ملی، دقیقاً وابسته به تعریفی‌ست که از این‌پس برای مردم و شهروندانِ ما خواهد یافت. ذهنیتی که باید بر روی آن کار صورت بگیرد و در عمل حقیقتی را به نمایش بگذارد که افکار عمومی را به این اصل باورمند سازد که دولت وحدتِ ملی و تشکیل آن، در راستای تأمین منافعِ ملی صورت گرفته و قرار نیست که به‌جای همکاری در بدنۀ آن و تشریک مساعی، شاخ و شانه کشیدن‌ها جایگزین شود و هر کس بخواهد میخِ خود را در زمینِ حریف محکم‌تر بکوبد تا بیشتر به‌دست آورد و کمتر از دست دهد. اما این ذهنیت‌سازی و همراهی و توفیق حاصل نخواهد شد مگر این‌که خود سیاست‌مدارانِ ما و کسانی که در رأس حکومت‌داری به سیاق تازه اند، خود به این باور برسند و در عمل همدلی و هم‌صدایی از خود نشان دهند!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.