احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





اشرف‌غنی بـا ادبـیاتِ پاکستان حرف نزند

گزارشگر:10 عقرب 1393 - ۰۹ عقرب ۱۳۹۳

رییس دولت وحدتِ ملی، در مراسم گشایشِ چهارمین نشستِ وزرای خارجۀ قلب آسیا در چین، از طالبان خواسته است که به گفت‌وگوهای بین‌الافغانی تن بدهند.
آقای غنی گفته است که از مخالفان سیاسی، به‌خصوص گروه طالبان، دعوت می‌کنیم که به گفت‌وگوهای بین افغان‌ها بپیوندند و از شرکای بین‌المللیِ خود نیز می‌خواهیم که از روند صلح به رهبریِ افغان‌ها حمایت کنند.
اما این خواستِ آقای غنی از طالبان نشان داد که او نیز به‌سانِ حامد کرزی می‌خواهد راهی را برود که پیموده شده و به بن‌بست رسیده است.
تقاضای آقای غنی با این ادبیات از طالبان آن‌هم در نخستین نشستِ مهمِ جهانی برای افغانستان در دولت وحدت ملی، در واقع ماهیتِ طالبان را دگرگونه عنوان کرد و به منبعِ معضلات و مشکلات، هیچ اشاره‌یی نداشت. تقاضای آقای غنی از طالبان در حالی صورت می‌گیرد که آن گروه همین اکنون توانسته است به کمکِ سازمان استخباراتِ پاکستان، مناطق زیادی از کشور را ناامن سازد.
طالبان که در سیزده‌سال گذشته به برادر خواندن‌های آقای کرزی پاسخ مثبت ندادند، مسلماً به «مخالف سیاسی» خواندنِ آقای غنی نیز از جنگ دست نخواهند کشید.
ادبیاتِ آقای غنی نشان داد که او به‌عمد در مسیر اشتباه حرکت می‌کند و قصدی هم برای ایحاد ثبات در کشور ندارد. این نوع شناساندنِ طالبان و تعریف ماهیتِ کاملاً سیاسی برای این گروه که چندی پیش نیز آن را ارایه کرده بود، نشان می‌دهد که آقای غنی در واقع در تلاشِ مشروعیت‌بخشی به طالبان و در عین حال تداومِ بحران است. در حالی که می‌بایست آقای غنی در این نشست، به‌جای دعوت کردن بی‌حاصل، به نکات اصلیِ جنگ و آتش در افغانستان اشاره می‌کرد و باید از پاکستان به عنوان عامل اصلیِ بحران و پشتیبانِ سیاسیِ طالبان نام می‌برد.
اما خویشتن‌داری اشرف‌غنی از این مهم و داخلی نشان دادنِ معضل طالبان، یک بارِ دیگر کشورهای جهان و منطقه را راه‌گم می‌سازد. انتظار می‌رفت که آقای غنی در این کنفراسِ بسیار مهم، توجه چین و دیگر کشورهای شرکت‌کننده را به پاکستان معطوف می‌ساخت و از این آدرس و نشست به عنوانِ یک عاملِ بسیار تعیین‌کننده برای منعطف ساختنِ پاکستان و توجه جامعۀ جهانی به نقطۀ اصلی استفاده می‌کرد.
ولی آن‌چه که آقای غنی در کنفرانس چین مطرح کرده است، نشان می‌دهد که طالبان زاییدۀ مشکلاتِ داخلیِ ماست و باید خودمان و طالبان، مشکلات‌مان را حل کنیم.
دقت نکردن به این نکته که طالبان بخشی از بازی‌های منطقه‌یی و ابزاری در خدمتِ سیاست‌های خارجیِ پاکستان است، دو پیام بیشتر نمی‌تواند داشته باشد: داکتر غنی شاید به دلایل قومی ـ سیاسی نمی‌خواهد طالبان را ضعیف و آنان را در سطح بین‌المللی غیرمستقل نشان بدهد و بی‌مقدار سازد؛ و یا هم ایشان نخواسته است که خلاف منافعِ پاکستان در این نشست سخن بگوید؛ زیرا داخلی خواندنِ مشکل طالبان و «مخالفان سیاسی» خواندنِ آن‌ها، ادبیات سیاسیِ پاکستان و یا سیاستِ استخباراتیِ آن کشور است و تشویق طالبان به گفت‌وگوهای بین‌الافغانی در واقع تأییدِ این ادبیات و این سیاست است و به عبارت دیگر، هیچ تفاوتی میان سخنانِ رییس‌جمهور غنی و تربیت‌کننده‌گانِ طالبان در مدارس پاکستان و سازمان استخباراتی آن کشور نیست‌ـ که این بسی مایۀ تأسف است.
شکی نیست ادامۀ این نوع سیاست‌ها می‌تواند مردم را دچار تشویش سازد و چهرۀ دیگری از سیاست‌های اشرف‌غنی به نمایش بگذارد. برادر خواندنِ طالبان و مخالفان سیاسی خواندنِ آن‌ها، هیچ دلیلِ خردمندانه‌یی ندارد و می‌تواند به پایاییِ مشکلاتِ موجود شدت بخشد.
بنابراین دولت وحدتِ ملی باید در این‌خصوص حساسیت را درک کند و بایستی ریاست اجراییِ کشور نیز در این زمینه‌ها دخالت ورزد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.