در مسیر پیروزی

گزارشگر:حامد علمی - ۰۳ میزان ۱۳۹۱

بخش بیـست‌وسوم
عوامل سقوط خوست به‌دست مجاهدین
مجاهدین از ناکامی در تصرف شهر جلال‌آباد، درس خوبی آموخته بودند و این‌بار با زیرکی و تامل، برنامه حمله بر خوست را تدارک دیده و با عملیات هماهنگ، استراتژی مشخص، استفاده موثر از قوت‌ها، تبلیغات منظم و مسلکی و محاصره دوامدار، توانستند این ولایت مهمِ  استراتژیک و مرکز عمدۀ نیروهای ملیشۀ حکومت کابل را تصرف کنند.
یکی از فرماندهان ارشد مجاهدین درباره عملیات می‌گفت که در سال‌های قبل، ما برنامه درستی در خوست نداشتیم. اما این‌بار مجاهدینِ شش‌جبهه را در اطراف شهر خوست جابه‌جا کردیم، طوری که از سمت شرق یک جبهه، از طرف جنوب دو جبهه، از طرف شمال و شمال‌شرق دو جبهه و از جانب غرب، یک جبهه مستقر گردید. عملیات بالای میدان هوایی و پوسته‌های امنیتی صورت گرفت. حلقه محاصره تنگ شد و آتش توپخانه به میدان هوایی و داخل شهر رسید و تصمیم گرفته شد که بعد از شکستاندنِ کمربند اول، جلسه دیگر دایر و راجع به پلان‌های بعدی صحبت شود. (۵۶)
البته در کنار این‌همه مسایل و سازماندهی، بخت نیز با ایشان بود؛ زیرا روزها قبل از سقوط خوست، بارنده‌گی‌های شدیدی شد. ابر غلیظ و باران‌های متواترِ بهاری از یک‌طرف مانع بزرگی در راه بمباران هواپیماهای جنگی بود و از طرف دیگر، میدان هوایی خوست را لغزنده و برای نشست هواپیماهای ترانسپورتی، ناممکن ساخته بود. البته زمان مناسب که همان اوایل بهار بود نیز، انتخاب دقیقی به شمار می‌رفت.
علاوه بر هماهنگی و تصمیم قاطعی که فرماندهان مجاهدین از آن یاد می‌کنند، چند عامل دیگر که ذیلاً ذکر می‌گردد نیز در سقوط خوست موثر بود.
الف: استفاده از تانک‌ها
استفاده از تانک‌ها و وسایل زرهیِ غنیمتی توسط مجاهدین، از ابتدای آغاز جهاد رواج داشت و بسا از جبهات از این تانک‌ها و وسایل زرهی برای انتقال اسلحه و مهمات کار می‌گرفتند، اما کمتر در محاربات و حملات از آن‌ها استفاده می‌شد.
قبل از آغاز عملیات اخیر که منجر به سقوط خوست شد، مجاهدین تانک‌ها را از زابل به آن‌جا برده و در عملیات از آن‌ها کار گرفتند. قوماندان حقانی در مصاحبه گفت: “چهار ماه قبل شورایی را تشکیل دادیم و راجع به گرفتنِ خوست تصمیم گرفته شد. به این منظور تانک‌هایی را که در قلات گرفته بودیم، همراه با راکت‌های غنیمتی، از ثمرخیل به شهر خوست آوردیم.” (۵۷)
یکی از تانک‌هایی که در خدمت مجاهدین خوست قرار گرفت، به ابراهیم حقانی، برادر مولوی جلال‌الدین حقانی، سپرده شد و او توانست با کمک همراهانش، اولین کمربند امنیتی در نزدیکی میدان هوایی کهنه شهر خوست را توسط آتش تانک و حمله برق‌آسا بشکند.
جنرال ظاهر سوله مل، معاون وزیر دفاع حکومت کابل که به‌دست مجاهدین اسیر شد، به این باور بود که دیدن تانک‌ها و حمله آن‌ها بر مواضع سربازان و ملیشه‌ها، ضربه شدید روانی به مدافعینِ خوست وارد آورد و چنین شایعه شد که قوای حکومتی در داخل خوست علیه مدافعانِ آن‌شهر با مجاهدین یک‌جا شده و حس بی‌اعتمادیِ عجیبی به میان آمد و کمربندها یکی بعد دیگر، از هم گسست و شهر به‌دست مجاهدین افتاد. (۵۸)

ب: تشخیص درست
جنرالان و افسران ارتش کابل و مدافعینِ شهر به این باور اند که مجاهدین با دقت فراوان، نقطه ضعفِ مدافعین حکومت کابل را تشخیص داده و قوای‌شان را در همان استقامت کمربند امنیتی متمرکز ساختند. این همان نقطه‌یی بود که مجاهدین مولوی جلال‌الدین حقانی، به قوماندانی ابراهیم حقانی با استفاده از تانک به آن‌جا حمله کرده و کمربند امنیتی را شکستاند. بعد از شکستن کمربند و دیدن تانک‌های مجاهدین در عقب آن، واهمه و ترس بی‌سابقه‌یی در بین مدافعین حکومتی به‌وجود آمد و سپاهیان حکومت با دست‌پاچه‌گی دست به فرار زدند. اجساد کشته شده‌گان که در عقب کمربند تا میدان هوایی کهنه شهر خوست افتاده بود، گواهی می‌داد که سربازان به‌صورت دسته‌جمعی فرار نموده‌اند و توسط گلوله، آتش توپخانه و مین‌ها از بین رفته‌اند. یکی از جنرال‌های ارتش کابل می‌گفت: “ما در جلسات خصوصی با هم می‌گفتیم که اگر روزی کمربند امنیتی خوست شکستانده شود، مناطق جنوب میدان هواییِ کهنه خواهد بود و دقیقاً مجاهدین از همان نقطه حمله کردند و کمربند را شکستاندند. ما بارها می‌خواستیم که آن نقطه را تقویت کنیم، اما نزدیکی آن با توره غاره، موجودیت هزاران مین ضد پرسونل، اراضی هموار، سهولت در فرار سربازان و مشکلات اکمالات، مانع این کار می‌شد. اگرچه حکومت مین‌های فراوان ضد پرسونل را در آن ساحه کاشته بود، اما این تانک‌های مجاهدین بود که مین‌ها را خنثا ساخت.” (۵۹)
ج: هوای ابرآلود
اگرچه به مشکل می‌توان باور کرد که مجاهدینِ اطرافِ شهر خوست برای انجام عملیات‌شان اطلاعات دقیق از وضعیت هوا و موجودیت ابرها داشتند، اما هوای ابرآلود و عدم پرواز هواپیماهای بمب‌افگن در سه روز اخیر عملیات خوست، فرصت طلایی را برای مجاهدین مساعد ساخته بود. در اواخر ماه حوت جنگ خوست آغاز گردید و در یازدهم حمل به‌دست مجاهدین سقوط کرد. اضافه از پنجاه درصدِ مدتِ جنگ هجده‌روزه خوست، هوا بارانی و ابرآلود بود. با وجود این‌که باران‌های متواتر جبهات اطراف خوست را لغزنده و اقامت مجاهدین در کوه‌ها را طاقت‌فرسا ساخته بود، اما آن باران‌ها میدان هوایی خوست را گل‌آلود کرده و ابرها باعث شده بود تا هواپیماهای بمب‌افگن نیروی هوایی کابل، موفقیت چندانی نداشته باشند. و در سه روز قبل از سقوط خوست، هیچ گونه پرواز هواپیماهای جنگی بر فضای خوست صورت نگرفت و تنها حکومت کابل به فیر راکت‌های اسکاد از کابل به خوست، اکتفا می‌کرد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.