طرح ایجاد اصلاحات در شهر و شهرداری کابل پاسخی مختصر به درخواست رییس‌جمهور دکتر محمد‌اشرف غنی

گزارشگر:10 قوس 1393 - ۰۹ قوس ۱۳۹۳

بخش چهارم

mnandegar-3عبیـدالله مهدی- دانشجوی دورۀ ماستری رشتۀ شهرسازی و مدیریت شهریِ دانشگاه پولی‌تکنیک فرانسوا ربیلی- فرانسه

نفوس شهر کابل رو به بیشتر شدن است و این فرآیند تا کنون متوقف نشده است. شهر کابل‌ برای تبدیل شدن به یک شهر مدرن و فراهم آوردنِ سهولت برای باشنده‌گانش، نیاز به متـرو دارد. هر قدر دیرتر اقدام شود، درد سرِ بیشتری گریبان‌گیر دولت خواهد شد. از همین حالا باید روی ایجاد مترو با داشتن ایستگاه‌ها در فاصله‌های مشخص و قابل دسترس، تحقیق صورت بگیرد. برای جلوگیری از تولید بیشتر دود، آلوده‌گی صوتی،‌ بندش جاده‌ها به‌خاطر فشار ترافیک و ضایع شدن زمان، باید در شهر کابل مترو ساخته شود.
تفریحگاه‌ها: در تمام شهر کابل به‌غیر از چند مورد انگشت‌شمار، تفریحگاه باز و عمومی وجود ندارد که مردم و به‌خصوص خانواده‌ها بتوانند از آن استفاده کنند. برای ساختن تفریحگاه‌ها، باید برنامۀ دقیق و عملی نظر به ظرفیت محلِ مورد نظر و تعداد مراجعین احتمالی، سنجیده شود. مناطقی که در داخل شهر کابل می‌توان آن را تبدیل به تفریحگاه‌های معیاری کرد، در گام نخست تپه‌های بزرگی مانند تپۀ شهید صلح پروفیسور برهان الدین ربانی، تپۀ نادرشاه، تپۀ بی بی مهرو، تپۀ قلعۀ فتح الله، تپۀ شهرآرا، تپۀ مرنجان، تپۀ ده‌کیپک و چند مورد دیگر است. این تپه‌ها ظرفیت‌های بزرگی را در خود دارند و نظر به این‌که از خاک قابل زراعت ساخته شده اند،‌ می‌توان در ایجاد پوشش گیاهی و سبز ساختن آن سرمایه‌گذاری کرد. دولت باید برنامۀ ساختن تفریحگاه معیاری را روی دست داشته باشد. سرک‌های منظم، پارکینگ، تشناب، ساحات سبز، رستورانت و کارمندانِ مجرب برای حفظ نظم و ارایۀ خدمات و میزبانی در دستور کار قرار بگیرد. یکی از مزایای مهم ساختن تفریحگاه‌ها در تپه‌های شهر کابل این است که، مراجعین از دود و خاکی که فضای شهر را احاطه کرده است نیز در امان می‌باشند.
گام دوم و بزرگتر، تبدیل کردنِ قرغه و پغمان از مناطقی منزوی به ساحات درآمدزا و تفریحی می‌تواند باشد. قرغه به‌خاطر داشتن وضعیتِ منحصر به فرد طبیعی و آب فراوان، می‌تواند تبدیل به یک باغ و تفریحگاه بسیار بزرگ و زیبا شود. کاسۀ بند، همراه با تپه‌های پیرامونش و تا درۀ پغمان، ظرفیت پذیرایی از هزاران نفر را به صورتِ هم‌زمان دارد. پیشنهاد می‌گردد که نظر به پلان توپوگرافیکیِ قرغه و مسیر آبریزها به بند، سرک‌های پخته و معیاری، تشناب، ورزشگاه، ایستگاه کمک‌های اولیه، هوتل و رستورانت معیاری و البته از همه مهم‌تر، مدیریت سالم و آموزش‌دیده در دستور کار قرار بگیرد. این منطقه، ظرفیت جذبِ توریست‌های خارجی را نیز دارد و می‌تواند به هزاران نفر شغل ایجاد کند و از یک ساحۀ بدامن و خطرناک، تبدیل به یک منطقۀ کلیدی اقتصادی و درآمدزا در کابل شود که هزاران خانواده، عاید خود را از آن‌جا تأمین کنند.

۴ـ ترافیک و بندش جاده‌ها
مشکل اصلیِ بندش جاده‌های کابل، تعداد زیاد موتر و وسایط نیست، بلکه بی‌نظمی است. شهرهای بسیار بزرگ و با نفوسِ چند برابر کابل توانسته‌اند راه‌حل پیدا کنند؛ بنابراین کابل نیز می‌تواند با این مشکل کنار بیاید. نخستین و اساسی‌ترین کار برای کم کردن بندش جاده‌ها و پایین آوردن تراکم ترافیک سنگین، ساختن چراغ‌های راهنمای ترافیک است. در طی سال‌های اخیر، در این زمینه بسیار کم‌توجهی صورت گرفته است و پایتخت هنوز هم از مشکل نداشتن چراغ راهنما رنج می‌برد.
تعداد حادثات ترافیکی در داخل پایتخت، بسیار زیاد است و روزانه به شمار زیادی از مردم آسیب می‌رساند. یک تحقیق در طی دو سال گذشته نشان داده بود که از هر ده حادثۀ ترافیکی در کابل، هفت تا هشت مورد مربوط موترهای دولتی و به‌ویژه وسایط نظامی است. دولت باید در مورد استفاده از این وسایط، قوانین جدی‌تری را روی دست بگیرد تا به این فاجعه پایان داده شود.
بیشتر حادثات دلخراش و سنگین، در مسیر جاده‌های بزرگِ شهر کابل اتفاق می‌افتد و دلیل اصلی آن، سرعت بالای موترها و نبودنِ راه پیاده‌رو برای عبور از جاده است. تعداد مرگ و میر و حادثات ترافیکی در جاده‌های بزرگ کابل (به‌ویژه سرک‌های چهل‌متره) بسیار سنگین است. پیشنهاد می‌گردد که برای پایان دادن به این جریان، در هر یک کیلومتر این جاده‌ها، پل‌های هوایی پیاده‌رو ساخته شود.

۵ـ دست‌فروشان، کودکان خیابانی و گداها
تعداد دقیقِ دست‌فروشان تا کنون مشخص نیست. آن‌ها هر روز به جاده‌ها می‌آیند و در کنار سرک‌ها و پیاده‌روها کار می‌کنند. این مسأله باعث بندش پیاده‌روها و جاده‌ها می‌شود و روی ترافیکِ شهر تأثیر مستقیم می‌گذارد. می‌توان گفت که از جملۀ علت‌های اصلی بندش جاده‌ها، همین موضوع است. پیشنهاد نگارنده این است که برای دریافت راه‌حل، در ابتدا تعداد دست‌فروشان با تفکیک پیشه مشخص شود و پس از آن، برای‌شان در چند نقطۀ شهر کابل، بازارهای باز در نظر گرفته شود؛ جایی مشخص که در جریان روز مورد استفاده قرار بگیرد و شب‌ها دوباره پاک‌کاری شود.
کودکان خیابانی، مشغول انجام کارهای شاقه و مشکل در شهر کابل اند. تا کنون هیچ کار عملی به عنوان راه‌حل و پایان دادن به مشکل کودکان صورت نگرفته است. در گام نخست باید تعدادشان مشخص شود و سپس، زمینۀ ایجاد شغل و درس برای‌شان مهیا شود. در این مقاله، برای ایجاد فرصت‌های کاری، پیشنهادهای زیادی مطرح شد؛ توقع می‌رود که در بالای فهرست مستحقین کار، این کودکان در نظر گرفته شوند.
از جملۀ مشکلات دیگر اجتماعی، گداهای شهر اند. در هر جا و در هر زمانی، ممکن است آن‌ها گریبان‌گیر و مزاحمِ مردم شوند. طوری که تجربه نشان می‌دهد، گدایی در کابل تبدیل به یک پیشه شده است که حتا از کشورهای دیگر نیز، گداها به کابل آورده می‌شوند. شهرداری کابل باید با همکاری ارگان‌های امنیتی، در جمع‌آوری گداها اقدام فوری کند. سپس فهرستی منظم از هویت و محل بود و باشِ آنان تهیه شود. می‌توان در برابر یک معاش مشخص از آن‌ها به عنوان کارگر در شهرداری استفاده کرد. باید «گدایی» به عنوان یک جرم تعریف شود و پس از تصفیه، «گدا» به عنوان مجرم شناسایی شود تا به این جریان پایان داده شود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.