احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:چهار شنبه 3 جدی 1393 - ۰۲ جدی ۱۳۹۳
احمـد عمران
امریکا دیگر ملا عمر رهبر گروه طالبان و اعضای ارشد آن را هدف قرار نمیدهد. سخنگوی وزارت دفاعِ امریکا گفته است، از دومِ جنوری سال آیندۀ میلادی، امریکا رهبر گروه طالبان و نفراتِ تحت امرِ او را مورد پیگرد قرار نخواهد داد. سخنگوی وزارت دفاع امریکا تصریح کرده است، زمانی این افراد مورد حمله قرار میگیرند که تهدیدی برای امنیتِ امریکا تلقی شوند.
به گفتۀ سخنگوی وزارت دفاع امریکا، پس از سال ۲۰۱۴ که نظامیان این کشور افغانستان را ترک میکنند، پیگرد افرادی مثل ملا عمر رهبر گروه طالبان، وظیفۀ نیروهای افغانستانی خواهد بود. این تصمیم درست زمانی گرفته میشود که هفتۀ گذشته سایت افشاگر ویکیلیکس، اسناد تازهیی را از سازمان اطلاعات مرکزی امریکا نشر کرد. در این اسناد که به سال ۲۰۰۹ برمیگردد، تأکید شده که حذف فیزیکیِ رهبران طالبان تأثیر اندکی در جنگ افغانستان داشته است.
امریکا در حالی به تغییر سیاستِ خود در قبال گروههای دهشتافکن که عملاً از حمایت دولتهای منطقه برخوردارند، اقدام میکند که وضعیت جنگی و امنیتی در افغانستان بهصورت دراماتیکی به سوی بحران پیش میرود. در ماههای پس از ایجاد دولت وحدت ملی، موجی از حملات سراسر افغانستان را فرا گرفت. این حملات به اندازهیی گسترده و غافلگیرانه بوده که عملاً سراسیمهگی و نگرانی را در میان ساختارهای امنیتی و سران دولتِ جدید بهوجود آورده است. به گفتۀ برخی آگاهان، رهبران طالبان در یک تصمیمِ تازه به افراد خود دستور دادهاند که حملاتِ خود به شهرها و مراکز عمدۀ نظامی و غیرنظامی در کشور را شدت بخشند. به گفتۀ این آگاهان، تصمیم تازۀ طالبان برای ایجاد فشار بر دولت نوپای وحدت ملی، پس از آن گرفته شد که امریکا اعلام کرد بهزودی سربازان خود را از افغانستان بیرون میکند؛ موضوعی که همواره از سوی حمایتگران جنگی و معنوی طالبان، یکی از انگیزههای اصلی جنگ در افغانستان و منطقه خوانده میشود.
مولوی فضلالرحمن رهبر جماعت علمای پاکستان در هنگام دیدار رییسجمهوری افغانستان از این کشور، دقیقاً دلیل ادامۀ جنگ را حضور نیروهای خارجی در این کشور عنوان کرد. این مولوی پاکستانی که به عنوان پدر معنوی طالبان شناخته میشود، گفت که حضور سربازان خارجی در افغانستان باعث شده که وضعیت امنیتی پاکستان نیز مختل شود. چندی پس از آن، رییس پیشین استخباراتِ پاکستان نیز در اظهارات مشابه، خواهان خروج نیروهای خارجی از افغانستان شد. جنرال حمید گل گفته است که تلاشهای پاکستان برای تأمین صلح در افغانستان تا زمانی که نیروهای خارجی در این کشور حضور داشته باشند، به نتیجه نمیرسد.
اما آقایانی که حضور سربازان خارجی را بهانۀ جنگ در افغانستان میدانند، حتماً به بیماری فراموشی مبتلا شدهاند؛ زیرا نیروهای خارجی دقیقاً در واکنش به دخالتها و جنگی وارد افغانستان شدند که پیش از آن آغاز شده بود و بهوسیله و حمایت برخی کشورهای منطقه تداوم مییافت.
پس از سقوط طالبان، هرگز بحث فرستادنِ نیرو به افغانستان مطرح نبود. فرستادن نیرو زمانی به عنوان بحث جدی در شورای امنیت سازمان ملل مطرح شد که افغانستان به دنبال ایجاد دولت جدید، توانایی مقابله با موجی از هراسافکنی را که عملاً از آن سوی مرزها رهبری و هدایت میشد، نداشت.
دولت جدیدِ افغانستان که به دنبال توافقات بن اول شکل گرفت، زعامت کشوری را به دست گرفت که تمام امکانات اقتصادی و امنیتیِ خود را در یک جنگِ فرسایشی از دست داده بود. دولت جدید وقتی با تهدیدهای بالفعل از سوی گروههای هراسافکن و حامیانشان روبهرو شد، خواهان حمایت نظامی جامعۀ جهانی شد. این حمایت نیز بدون زمان و شرایط ویژه نبوده است.
سربازان خارجی برای زمانی محدود وارد افغانستان شدند و جامعۀ جهانی متعهد شد که زمینههای تشکیل و ایجاد ارتش و پولیس جدید برای افغانستان را تدارک میبیند. اما حالا با رفتن این نیروها چه ضمانتی وجود دارد که جنگ و ناامنی در افغانستان پایان یابد؟
امریکا در حالی میخواهد سربازان خود از افغانستان را بیرون کند و دیگر افراد گروه طالبان را مورد پیگرد قرار ندهد که حتا ضمانت منطقهیی برای حمایت از گروههای دهشتافکن به دست نیامده است. شاید دیگر برای امریکا جنگ افغانستان، آن جاذبههای سال های ۲۰۰۱ را نداشته باشد و به همین دلیل این کشور ملا عمر را دشمن خود نمیداند؛ اما آیا امریکا به اهداف اصلی خود در این جنگ که عبارت از تأمین امنیت و ثبات در منطقه بود، دست یافته است؟
بدون شک پاسخ این پرسش منفی است؛ زیرا هراسافکنی همچنان به عنوان تهدید اصلی هم برای منافع امریکا و هم برای بقای افغانستان تلقی میشود. نوع برخورد و سیاست امریکا در قبال گروههای دهشتافکن در سیزده سال گذشته سبب شد که این گروهها با سختجانی در برابر حملات نیروهای ناتو از خود مقاومت نشان دهند. امریکاییها حتا موفق نشدند که پاکستان را به مبارزۀ جدی و بیامان با هراسافکنی که حالا خودش قربانی آن است، تشویق کنند.
از جانب دیگر، تصمیم تازۀ امریکا مبنی بر عدم پیگرد رهبران ارشد طالبان، میتواند با برخی حرکتها برای گفتوگوهای صلح که به رهایی برخی زندانیان طالبان از زندان گونتانامو انجامید، پیوند داشته باشد. بهتازهگی این شایعه در برخی رسانهها بازتاب یافته که بهزودی دفتر طالبان در قطر بازگشایی میشود. برخی رسانههای پاکستان با نشر این گزارش اعلام کردند که اینبار دولت امریکا نسبت به حضور دو نمایندۀ این کشور در جریان گفتوگوهای صلح، استقبال کرده است؛ موضوعی که قبلاً با واکنش منفی امریکا روبهرو شده بود.
دولت افغانستان نیز بیمیل نیست که بتواند دروازۀ گفتوگوهای صلح با طالبان را باز کند. حالا اینکه مسیر گفتوگوها چهگونه هدایت خواهد شد، برای دولتمردان جدید چندان مهم به نظر نمیرسد. آقای غنی میکوشد به هر نحو ممکن طالبان را قناعت دهد که دست از مبارزاتِ مسلحانه بردارندـ هرچند که این تلاشها تا به حال بیشتر به زیان دولت جدید تمام شده است. بسیاری از ناظران مسایل افغانستان انتقاد میکنند که دولت جدید بهسانِ دولت قبلی هنوز به تعریفِ روشنی از دوست و دشمن نرسیده و به همین دلیل نمیتواند که مدیریت روند صلح را انجام دهد. به هر حال، سیاست تازۀ امریکا میتواند تأثیرات منفی بر روند سیاسی افغانستان بهجا بگذارد، آنهم زمانی که هنوز تعریفِ درستی از طالبان بهدست نیامده است.
Comments are closed.