احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دو شنبه 8 جدی 1393 - ۰۷ جدی ۱۳۹۳
نویسنده: دکتر مرتیمر آدلر
برگردان: منیره محمدی
راستی معنی اصطلاح “فلسفه” چیست؟ به نظر نمیرسد که فلسفه مانند دیگر تحقیقات علمی و پژوهشگرانه، موضوع معینی داشته باشد. آیا فلسفه همۀ موضوعها و زمینههای علمی را در بر میگیرد؟ یا فارغ از هر موضوع خاصی، فقط اندیشیدن را معنی میدهد؟ آیا فلسفه علمی است که به ما دانشی منسجم و دقیق ارایه میدهد یا فقط هنر اندیشهورزی است؟ چرا ما نمیتوانیم بر سر غایت کوششِ بشر که هزاران سال است ادامه دارد، به توافق برسیم؟
مسألهیی که تعریف فلسفه را بس مشکل میسازد، وجود نظرات بسیار گوناگون در رابطه با موضوعات اصلیِ مورد توجه فلسفه و وظیفۀ آن است. از یکسو فلسفه به عنوان دانش پایهیی در مورد ماهیت چیزها تعریف میشود و از سوی دیگر، راهنمایی برای زندهگی سعادتمند بشری. در قرون وسطا، فلسفه پایدو الهیات بود، ولی امروزه امدادی است برای علوم طبیعی و اجتماعی.
عبارت “فلسفه” به معنای واقعی کلمه، عشق به خرد است. با این تعبیر، فلسفه یک اشتیاق و کنکاشگری است به گنجینۀ یافتهها و دانشهای قابل انتقال بشری. سقراط میگوید فیلسوفان آنانی هستند که فقط ادعای عشق به خرد را دارند و نه ادعای برخورداری از آن.
سقراط با بیان این عبارت که “زندهگی آزمایشنشده به درد زیستن نمیخورد” و باید بحث را تا هرجا که بخواهد ما را با خود ببرد ادامه داد، راه را برای اهل فلسفه روشنتر میکند. این دیدگاه، پویایی و پرسشگری را برمیانگیزد که ضرورت اصلی فلسفه است و آیینهای اخلاقی یک زندهگی نیک را در بر دارد که خود مورد تأکید همیشهگی فلسفه بوده است.
ارسطو در آثار پُربار و جاودانۀ خویش، محتوای فلسفه را تدوین کرد. او فلسفه را به شاخههای متعددی تقسیم نمود و مهمترین آنها را “فلسفۀ اولی” یا متافیزیک نام گذاشت که همان اصول و عللِ غایی است. این تأکید متافیزیکی، نقش اصلی را در فلسفه بازی میکند.
در دوران مدرن، تأکید اصلی بر روی ماهیت شناخت و ساختار ذهنِ شناساست. امانوئل کانت که پیشگام این فلسفه است، شناخت تجربی را که در حوزۀ علوم طبیعی است را از شناخت منطقی که با آموزش فلسفه قابل حصول است، از هم مجزا ساخته است. امروز بحثهای فراوانی در مورد نقش نسبی فلسفه و علوم وجود دارد. در حال حاضر، بشر برای تحصیل دانشهای پایهیی، به علوم رجوع میکند و نه به فلسفه. یکی از قویترین شاخههای فلسفۀ مدرن، پازیتیویسم (اثباتگرایی) است که ادعا میکند تنها علوم تجربی است که دانش واقعی محسوب میشوند و نقش فلسفه فقط منحصر به تفسیر و نقد این علوم است.
به نظر من، فلسفه برای ما دانش مجزایی فراهم میآورد که کیفیتِ خردورزی دارد. فلسفه، دانایی لازم را برای شناخت ماهیت بشر، جهان، خدا، زندهگی، و جامعۀ سعادتمند میسر میسازد. فلسفه با مسایل اساسی چون ماهیت چیزها وهدف زندهگی سر و کار دارد. بنا بر این، فلسفه هم از نظر فکری و هم از نظر عملی، والاتر از علم است؛ علمی که بیشتر با مواردی بس سطحی که از اهمیت کمتری برخوردارند، سر و کار دارد.
با توجه به این نظر، فلسفه مربوط به کل بشریت است. فلسفه حرفهیی نیست که مستلزم تخصص در یک علم اصولی پیچیده، ریاضیاتِ سطح بالا و یا ماشینآلات مخصوص باشد. فیلسوف واقعی، یک پرندۀ نادر است و دلیلش این است که در این دنیای پریشان، انسانهایی که از ته دل و بهطور مداوم به دنبال خردورزی و پویایی باشند، کمیاباند و این در حالیست که همه توانایی تفکر را دارند و تنها چیز مورد نیاز، همانا ذهن خدادادیِ انسان و اشتیاق به دانستنِ حقیقتِ محض است.
فلسفه مانند فیزیک، کیمیا و فیزیولوژی یک علم تجربی نیست؛ بلکه علم تفکر است که به مانند ریاضیات توسط تجزیه و تحلیلِ سیستماتیک رو به تکامل میرود. ریاضیدانان و فیلسوفان به غیر از تجربیات عادی، به هیچ واقعیتِ مشاهده شدهیی متوسل نمیشوند. هر دو میتوانند آزمایشهای خود را از پشت میز و چوکیِ راحتیِ خود به انجام برسانند. به عبارتی، هر دو متفکران پشتِ میز نشیناند.
فلسفه یک هنر نیست، ولی از هنرهای آزاد بهخصوص هنرِ استدلال استفاده میکند. فلسفه الهیات نیست، ولی با توسل به عقل سلیم، از همان جا شروع میکند که الهیات توضیحاتِ خود را از مقالات مذهبی متوقف میکند. فلسفه، سعی در تصفیه و ژرفابخشیِ فهم بشر از دنیا که همانا در عقل سلیم نهفته است، دارد.
همانطور که فلسفه مربوط به دوران ماقبلِ علم است، به پساعلم هم مربوط میشود. گرچه طبق واقعیتهای تاریخی، پرسشهای فلسفی، خیلی قبل از تجربیات علمی شروع شده است. حتا زمانی که ما به حد نهایی خود در تجربیات علمی برسیم، فلسفه همچنان ادامه خواهد داشت. علوم تجربی علومی هستند جاافتاده و در بسیاری از موارد ثابت شده که این علوم فراتر از آنچه هستند نخواهند رفت. اما فلسفه هنوز در دوران کودکیاش بهسر میبرد و رشد همهجانبه به هزاران هزار سال نیاز دارد.
Comments are closed.