احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سه شنبه 16 جدی 1393 - ۱۵ جدی ۱۳۹۳
خوشبینیهای محمداشرفغنی رییسجمهوری افغانستان، احتمالاً برای کشور دردسرساز خواهد شد. آقای غنی در گفتوگو با تلویزیون سیبیسیِ امریکا گفته است که خروج کاملِ نیروهای امریکایی از افغانستان در پایان سال ۲۰۱۶، به بررسی مجدد نیـاز دارد.
آقای غنی توضیح داده که افغانستان عراق نیست و نیروهای امنیتی، قادر به تأمین امنیت سراسری کشور استند. رییسجمهوری احتمال شکلگیریِ گروه داعش در افغانستان را رد کرده و گفته است که به نظر او چنین اتفاقی نخواهد افتاد و نیروهای افغانستان اجازۀ شکلگیری گروه داعش را در این کشور نمیدهند.
آقای غنی در حالی از تأمین امنیتِ سراسری بهوسیلۀ نیروهای بومی سخن میگوید که چند روز پیش، انتقال کاملِ مسوولیتهای نظامی از نیروهای خارجی به نیروهای داخلی، انجام شد و عملاً مأموریت نظامیِ ناتو در افغانستان پایان یافت. پس از این، ناتو در مأموریت تازۀ خود که به «حمایت قاطع» معروف است، به آموزش و مشورهدهیِ نیروهای افغانستان میپردازد.
ظاهراً سخنانِ آقای غنی از یک وضعیتِ اطمینانبخش در افغانستان حکایت میکنـد؛ وضعیتی که در آن نیروهای شورشگر دیگر به عنوان تهدید نمیتوانند مطرح باشند. چنین برداشتی با توجه به واقعیتهای موجود، بسیار خوشبینانه به نظر میرسد و میتواند این نگرانی را به وجود آورد که آقای غنی نیز به همان خیالِ خامی دچار شده که پیش از او حامد کرزی در سیزدهسال حکومتداری خود به آن گرفتار شده بود.
آقای کرزی بر سرِ حضور نیروهای خارجی در افغانستان با امریکا وارد دورِ مخاطرهآمیزی از گفتوگوهای تنشآلود شد که میتوانست برای دستاوردهای دهسالۀ کشور بهشدت زیانبار باشد. نوع نگاهِ بزرگمنشانۀ آقای کرزی به قضایای افغانستان و خوشبینیهای او نسبت به برنامۀ صلح، موجب شد که بخشی از مأموریت ناتو در برابر هراسافکنی و تروریسم به کندی مواجه شود.
آقای کرزی در برنامۀ صلحِ خود همانقدر با ناکامی روبهرو شد که در برنامۀ اکمالِ نیروهای امنیتی به عنوان یگانه نیروی مطمین برای تأمین امنیت سراسری کشور.
آقای کرزی نتوانست زمینههای تفاهم با جامعۀ جهانی را برای تجهیز نیروهای کشور بهویژه در عرصۀ جنگافزارهای مدرن فراهم کند؛ چیزی که حالا پس از پایان مأموریت رزمیِ ناتو به عنوان مهمترین چالش در برابر نیروهای امنیتی کشور قرار دارد.
آقای غنی نیز که پیش از رسیدن به چوکی ریاست جمهوری مسوولیت برنامۀ انتقال را به صورتِ مرحلهوار به عهده داشت، به برداشتی واقعی از جنگِ افغانستان دست نیافته است. او نیز مطمین است که گفتوگوهای صلح به نتیجه میرسد و کشور از وضعیتِ تهدید نظامی بیرون خواهد شد. حال آنکه واقعیتهای جنگِ افغانستان نشان میدهد که چنین تصوری به گونۀ اجتنابناپذیر میتواند برای آیندۀ کشور خطرساز تمام شود.
برخی گزارشها از مناطق مختلف در شمال و جنوبِ افغانستان، حکایت از شکلگیری گروههایی از نوع داعش دارند. شاهدان عینی در بدخشان میگویند که در برخی از ولسوالیهای این ولایت، عملاً گروههایی از نام داعش در مبارزۀ خود با نیروهای دولتی سود میبرند. در کابل مرکز کشور نیز سروصداهایی به حمایت از داعش به گوش رسید و این نگرانی را به وجود آورد که چه کسانی در عقب برنامۀ داعشسازی در کشور قرار دارند.
دولت افغانستان با چنین گزارشهایی به شکل سطحی برخورد کرده و بهدرستی نتوانسته عمق فاجعهیی را که کشور با آن روبهروست، دریابد. آقای غنی پیش از طرحِ مسالۀ خروج کامل نیروهای خارجی، باید تجهیز نیروهای امنیتیِ کشور را به عنوان هدف راهبردی انتخاب میکرد.
سیل تهاجم گروههای شورشگر به سوی ولایات عمدتاً امن، میتواند دست و پای نیروهای امنیتی را در میـدان نبرد ببندد. شاید برخی نشانههای کمرنگ از گفتوگوهای صلح به میزبانی چین در رسانهها مطرح شده باشد؛ ولی فراموش نباید کرد که ماشین اصلی جنگِ طالبان در اختیار هیأتهای مذاکره کننده نیست.
افغانستان برای مقابله با تهدیدهایی که متوجهاش است، به ارتشی نیرومنـد نیاز دارد؛ ارتشی که افزون بر داشتن روحیه و انگیزۀ کافی برای مقابله با شورشگری، از تجهیزات کافی و قابل توجه نیز برخوردار باشد.
روحیۀ سربازان افغانستان امیدوارکننده است، اما چه باید کرد وقتی این نیروها از چنان توان نظامی برخوردار نیستند که بتوانند به مهار گروههای دهشتافکن موفق شوند تا دیگر به عنوان تهدید مطرح نباشند. دغدغۀ اصلی اینجاست که مبادا وعدههای چربِ کشورِ همسایه دولتمردانِ تازه به قدرت رسیدۀ ما را اغفال سازد، بهنحوی که تا به خود آیند، کار از کار بگذرد!
Comments are closed.