احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





حلقه‌های مفقودۀ سخنرانی در کانگرس

گزارشگر:احمد عمران/ شنبه 8 حمل 1394 - ۰۷ حمل ۱۳۹۴

اشرف‌غنی رییس‌جمهوری کشور در ادامۀ سفرش به امریکا در کانگرسِ این کشور سخنرانی کرد؛ سخنرانی‌یی که به باور بسیاری از آگاهان سیاسی، با استقبال گرم و کم‌نظیرِ اعضای کانگرس روبه‌رو شد. آقای غنی در این سخنرانی که عمدتاً مصرف خارجی و به‌ویژه امریکایی داشت، تلاش کرد که نشان دهد سیاست‌مداری هوشیار و حساس نسبت به وضعیت است. آقای غنی از دستاوردهای افغانستان در این سخنرانی یاد کرد که به گفتۀ او، در mnandegar-3همکاری با جامعۀ جهانی و به‌ویژه امریکا به‌دست آمده است. آقای غنی به مسایل امنیتی، اقتصادی، سیاسی، وضعیت زنان و کودکان اشاره کرد و گفت که کشورش در این سال‌ها در این زمینه‌ها به دستاوردهایی نایل شده که بدون همکاری امریکا امکان‌پذیر نبوده است. او در تمام سخنرانی خود، نقش امریکا را برجسته نشان داد و از قربانی‌های سربازان امریکایی در افغانستان سپاس‌گزاری کرد. اما اکنون باید گفت که چه مسایلی مورد غفلت رییس‌جمهوری قرار گرفتند که می‌توانستند برای افغانستان مهم باشند.
آقای غنی در تمام سخنرانی بلندبالای خود در کانگرس امریکا، میان گذشته و آینده در رفت‌وآمد بود. او گاهی به گذشتۀ پیش از حکومت‌داری خود اشاره می‌کرد و گاهی به آیندۀ افغانستان که در همکاری با جامعۀ جهانی می‌تواند محقق شود. آقای غنی در هیچ بخش از سخنرانی خود، مکث قابل توجه به مقطع کنونیِ کشور نداشت. او نگفت که ظرف یک سال اخیر، افغانستان با چه مشکلاتی دست‌وپنجه نرم کرده و چه آزمون‌هایی را از سر گذشتانده است. او از شش‌ماه حکومت‌داری خود در افغانستان سخنی بر زبان نیاورد. او نگفت که ظرف شش‌ماه که از عمر دولت وحدت ملی می‌گذرد، حتا نتوانسته که کابینۀ حکومت خود را بسازد. او به عواملی که افغانستان هنوز درگیر جنگ و نابه‌سامانی است، هیچ اشاره‌یی نداشت. شاید برای آقای غنی شش‌ماه اخیر و شش‌ماه پیشتر از آن که با مشکلات انتخابات گذشت، بخشی از تاریخ سیزده‌سالۀ کشور به شمار نمی‌روند. آقای غنی از نظام انتخاباتی کشورِ خود هیچ حرفی به میان نیاورد و نگفت که این نظام انتخاباتی که اتفاقاً مورد حمایت غرب نیز قرار دارد، برای افغانستان فاجعه‌بار بوده است.
آقای غنی در بخش دیگری از سخنانِ خود به پروژۀ صلح دولت اشاره کرد و از طالبان خواست که از القاعده جدا شوند و به افغانیتِ خود برگردند. آقای غنی گفت در صورتی که طالبان رابطۀ خود با القاعده را قطع کنند، می‌توانند وارد ساختار کشور شوند. اما آقای غنی نگفت که طالبان چه‌گونه باید رابطۀ خود با القاعده را مورد بازنگری قرار دهند و آیا واقعاً چنین اقدامی عملی است.
وقتی سخنانِ آقای غنی را در کانگرس امریکا می‌شنیدم، به یاد سخنان آقای کرزی می‌افتادم که او نیز از طالبان می‌خواست که «افغانی» شوند و «افغانی» بیـندیشند. آقای کرزی نیز تا آخرین روزهای مأموریتِ خود در افغانستان بر جدا شدن طالبان از القاعده تأکید می‌ورزید. سخنان آقای غنی، چیزی فراتر از حرف‌های آقای کرزی نبودند. رویکرد او نیز در برابر گروه‌های هراس‌افکن، همان رویکرد آقای کرزی است. آقای غنی نمی‌داند که گروه طالبان به عنوان بخشی از ایدیولوژی القاعده عمل می‌کند و نمی‌تواند به گسست از این پیوند فکر کند. آقای غنی نمی‌داند که طالبان پروژۀ تعریف‌شده از سوی تندروانِ القاعده‌اند که به عنوان ماشین آن‌ها در داخل افغانستان تمرکز یافته‌اند. حال پرسش این‌جاست که سفر امریکا چه‌قدر موفقیت‌آمیز و در راستای اهدافِ مهم برای افغانستان بود؟
اگر از این سفر دو موضوع را بیرون بکشیم، فکر نمی‌شود که بتوان به سفر امریکا به عنوان سفری پُردستاورد نگاه کرد. یک: اعلام کمک اقتصادی به افغانستان؛ و دوم: باقی ماندن سربازان امریکایی تا پایان سال ۲۰۱۵ میلادی. به جز این دو مورد، آقای غنی نتوانست هویت و جایگاه افغانستان را در فصل تازۀ مناسبات با امریکا و جامعۀ جهانی بازتعریف کند. او نتوانست بگوید که کشورش هنوز درگیر سیاه‌ترین نیروهایی‌ست که می خواهند آن را به عقب ببرند. او از فرخنده حتا یاد هم نکرد. او نگفت که به کشوری تعلق دارد که افراد به جرم حتا دعوت‌گری دینی مورد خشم مردان قرار می‌گیرند و سوختانده می‌شوند. آقای غنی به امریکایی‌ها نگفت که افغانستان آن کشوری نیست که در روزهای نخستِ فروپاشیِ طالبان وعده کرده بودید آن را می‌سازید. آقای غنی از مشکلات مردمی که هر روز قربانی می‌دهند و محتاج یک لقمه نانِ حلال اند، حتا سخن نگفت. او نگفت که مردم افغانستان دیگر نمی‌توانند این‌همه مصایب و مشکلات را تحمل کنند و منتظر باشند که چه زمانی دوستان بین‌المللی به اهداف درازمدتِ خود در منطقه دست پیدا می‌کنند.
اعادۀ رابطه با امریکا و دیگر کشورهای غربی برای افغانستان اهمیت دارد، اما این اهمیت تنها زمانی معنا می‌یابد که افغانستان به هدف‌های کلانِ خود در عرصۀ خودکفایی دست پیدا کند. چرا آقای غنی در کانگرس امریکا از وضعیت ارتش و پولیس کشور یاد نکرد؟ چرا نگفت که نیروی ۳۵۰هزار نفری ارتش، به امکانات و تجهیزات لازم و مدرن نیاز دارند تا بتوانند از پسِ مشکلات و چالش‌های امنیتی بیرون شوند؟
شاید برخی‌ها فکر کنند که حضور آقای غنی در کانگرس امریکا کفایت می‌کند که وجهۀ کشور را در سطح جهانی ارتقا دهد، ولی آن‌ها فراموش می‌کنند که افغانستان زمانی به ارتقای چنین وجهه‌یی می‌رسد که رهبرانِ آن بتوانند به نماینده‌گی از مردمش، تصویر روشنی از وضعیت، نیازها و خواست‌ها ارایه کنند و رابطۀ آن را با کشورهای جهان در راستای منافعِ آن تأمین سازند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.