احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 15 حمل 1394 - ۱۴ حمل ۱۳۹۴
با وجود اینکه کارگردانان بزرگِ سینما ساعات و روزهای زیادی را با وسواسِ فراوان صرف ساختِ فلمهایشان میکنند، اما این لزوماً به این معنا نیست که آنها نمیتوانند از فلمهای حتا موفقِ خود متنفر نباشند.
برخی از فلمهای ساختهشده توسط کارگردانان سرشناسِ سینما گرچه با استقبال سینمادوستان همراه میشود، اما بعضاً نتیجۀ نهایی ساختِ فلم با آنچه در ذهن کارگردان بوده، متفاوت از کار درمیآید و همین موضوع موجب میشود این سینماگران از برخی ساختههایشان بهخوبی یاد نکنند.
«آنی هال» به عقیدۀ منتقدین سینما یکی از برترین ساختههای «وودی آلن» تا به امروز محسوب میشود، اما این کارگردان صاحبنام همواره این فلم کمدیِ رمانتیک را مایۀ ناامیدی خود میداند. وی در اینباره میگوید: در این فلم قرار بود به رویدادهای ذهنیِ یک فرد پرداخته شود و مخاطب شاهد این وقایع بهصورت جریان سیال ذهن باشد، اما نتیجۀ نهایی فلم کاملاً غیرمنسجم بود. هیچکس متوجه نشد چه اتفاقی افتاده و همه بر روی رابطۀ من و «دایان کیتون» در فلم متمرکز شدند که اصلاً برایم مهم نبود.
گرچه آلن با این فلم موفق به کسب سه جایزۀ اسکار بهترین فلم، کارگردانی و فلمنامهنویسی شد و «دایان کیتون» نیز اسکار بازیگری گرفت، اما آلن آنقدر دوست داشت این فلم بایگانی شود که حتا به توزیعکنندۀ این فلم پیشنهاد داد در صورتی که از اکران فلم جلوگیری کند، یک فلم را رایگان برایش کارگردانی میکند!
«دیوید لینچ» در سال ۱۹۸۴ و پس از موفقیت فراوانِ فلم «مرد فیلنما»، اقدام به ساخت فلمی به عنوان «تل ماسه» بر اساس رمانی نوشتۀ «فرانک هاربرت» کرد. این سومین اقتباس سینمایی از این رمان محسوب میشد که دو مورد قبلی هرگز به موفقیتی دست نیافته بودند. تجربۀ ساخت این فلم برای «لینچ» بسیار طولانی و سخت بود و بسیاری معتقد بودند این رمان را نمیتوان با اقتباس به سینما آورد. این فلم با هزینۀ سرسامآور ۴۵ میلیون دالری در نهایت به یک شکستِ بزرگِ تجاری و هنری منجر شد و وی نتوانست کنترل هنری و خلاقیتش را در فلم پیاده کند و بهتدریج از این فلم فاصله گرفت.
در حال حاضر نسخههایی از فلم «تل ماسه» موجود است که در برخی از آنها از اسم مستعار «آلن اسمیت» به عنوان کارگردان نام برده شده است؛ نامی جعلی که انجمن کارگردانان امریکا برای کارگردانانی استفاده میکند که دیگر دوست ندارند هیچ وابستهگی به فلمشان داشته باشند. فلم «طناب» از «آلفرد هیچکاک» تلاشی جاهطلبانه از استاد تعلیق تاریخِ سینما بود که بر اساس نمایشنامهیی با همین نام در سال ۱۹۲۹ ساخته شد. هیچکاک قصد داشت در این فلم اقتباسی دقیقاً از ساختار نمایشنامه استفاده کند، اما در پایان نتیجۀ نهایی بسیار شخصی ازکار درآمد. گرچه این فلم با تحسین منتقدین و موفقیتِ تجاری همراه بود، اما هیچکاک با به دست آوردنِ حقوق فلم امیدوار بود از اکران آن جلوگیری کند، اما با مرگِ وی در سال ۱۹۸۰، این فلم مجددا کران شد.
«استنلی کوبریک» ـ از برجستهترین کارگردانان تاریخ سینما ـ اصلاً علاقهیی به اولین تجربۀ خود در ساخت فلم بلند در سال ۱۹۵۳ با عنوان «ترس و علاقه» ندارد و آن را آماتور، پرداخت نشده و بیمنطق میداند. کوبریک در آن زمان از این نیز فراتر رفت و نگاتیوهای اصلی و تمامی کپیهای این فلم را خریداری کرد تا این فلم را دیگر کسی نبیند. هم اکنون تنها یک نسخه از فلم «ترس و علاقه» در آرشیو «کداک» وجود دارد که در سال ۲۰۱۲ بازسازی و اکران مجدد شد. «استیون سودربرگ»، کارگردان صاحبنام امریکایی پیش از کسب موفقیت با فلم «خارج از دید»، فلمی با عنوان «پایین» ساخت.
این فلم نوآر از سودربرگ با بازی «پیتر گالاکر» گرچه با واکنشهای متعادلی روبهرو شد، اما خود کارگردان آن را بینظم، از پیش مرده، خوابآور و کسلکننده میداند. «دیوید فینچر» پس از کسب تجربۀ فراوان در ساخت موزیک ویدیو، در اولین تلاش خود را برای ساخت فلم بلند «بیگانۀ ۳» را ساخت که سومین قسمت از مجموعهفلمی پرفروش بود. فینچر ساخت این فلم را با فلمنامهیی ناتمام آغاز کرد که قرار بود بهتدریج و با ساخت فلم تکمیل شود و به همین سبب مجبور بود مرتباً پاسخگوی تهیهکنندهگان و استودیوی فلمسازی باشد.
وی در نهایت فلم را در مرحلۀ نهایی تولید رها کرد. در سال ۲۰۰۳ و زمانی که چهار فلم از مجموعۀ «بیگانه» در یک DVD رونمایی میشد، وی تنها کارگردانِ این مجموعه بود که در مراسم حضور نیافت. اولین تجربۀ کارگردانی «جری لوییس»، کمدین سرشناس با عنوان «روزی که دلقک گریست» در سال ۱۹۷۲ ساخته شد که پس از تکمیل «لوییس» تصمیم گرفت که این فلم هیچگاه نمایش نیابد. «جری لوییس»، بازیگر کمدی صاحبنام سینما در این فلم در نقش یک دلقک آلمانی به نام «هلموت دورک» بازی کرده است که در جریان جنگ جهانی دوم به دلایل سیاسی در یک کمپ زندانی شده است و در آنجا برای کودکان پیش از ورود به اتاقهای گاز نمایش اجرا میکند. «لوییس» دربارۀ این فلم میگوید از ساخت این فلم خجالتزده شدم، اما از اینکه اجازه ندادم کسی آن را ببیند خوشحالم. فلمِ بسیار بسیار بدی بود!
منبع: مد و مه
Comments are closed.