احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محمد مرادی/ سه شنبه 17 اسد 1396 - ۱۶ اسد ۱۳۹۶
در مطلبی تحت عنوان «گسترش زبان فارسی در هند» گذاشته شد، تصریح گردید که این زبان از قرن دوم هجری وارد شبهقارۀ هند شد و در قرن سوم هجری، مردم مکران به زبان فارسی صحبت میکردند. بعدها در دورۀ غزنویان نیز که خراسانیان از سرزمین فعلی افغانستان به شبهقاره رفتند، بیش از پیش بر گستردهگی زبان فارسی افزوده شد. اینها همه مقدمهیی بود تا هند در قرن دهم هجری به مهد زبان فارسی تبدیل شود. اگر زبان فارسی تا قبل از قرن دهم هجری به صورت منطقهیی و محلی در هند رواج داشت، در این قرن بود که این زبان، سراسر هند را فراگرفت و جایگاه زبان رسمی دربار را نیز احراز کرد. رسمیت یافتن زبان رسمی در هند، مرهون سعی «ظهرالدین محمد بابر» بنیانگذار سلسلۀ «گورکانیان» یا «مغولان» هند بود. این سلسله که بیش از ۳ قرن بر هند و بخشهای از افغانستان فعلی از جمله کابل فرمان راند، به خاطر بنیانگذار آن به سلسلۀ «بابری» نیز مشهور است.
جانشینان بابر یکی پس از دیگری بر غنا و توسعۀ زبان فارسی افزودند که بخشی مهم آثار ادبی زبان فارسی در همین دوره خلق شد. جالب است که زبان فارسی توسط سلسلهیی به زبان رسمی هند تبدیل گردید که خود، ترک زبان بودند. حلاوت و شیرینی زبان فارسی از یک طرف و حضور شاعران و وزیران فارسیزبان از طرف دیگر در هند، سبب شد که گورکانیان، بین زبان مادری و فارسی، یکی را برگزییند. آنان نهتنها زبان فارسی را انتخاب کردند، بلکه زمینۀ مهاجرت صدها شاعر و ادیب دیگر زبان فارسی را از خراسان «افغانستان فعلی» و عراق عجم یا فارس (ایران فعلی) نیز فراهم کردند. اینها همه دستبهدست هم داد تا زبان فارسی از قرن دهم به بعد در شبهقارۀ هند، نهتنها مستقل عمل کند، بلکه ادب و فرهنگ خراسان و فارس را نیز تأثیر مجد و عظمت خود قرار دهد.
یکی از منابع جامعی که به مهاجرت دانشمندان، ادیبان و شاعران فارسیزبان از خراسان و فارس به هند پرداخته، کتاب دو جلدی «کاروان هند» است. در این کتاب که بالغ بر ۱۷۰۰ صفحه است، دلایل و انگیزههای مهاجرت شاعران و ادیبان فارسیگوی به دربار بابری هند شرح داده شده است. طبق این منبع، در زمان ظهیرالدین بابر، ۹ تن از شاعران و ادیبان برجستۀ زبان فارسی از خراسان و فارس به هند رفتند. پس از بابر، در زمان حاکمیت فرزندان و جانشینان او سیر مهاجرت شاعران و ادیبان زبان فارسی از فارس و خراسان به هند، شتاب بیشتری به خود گرفت که به صورت فهرست خدمت عزیزان عرض میکنم:
در دورۀ نصیرالدین همایون: ۳۳ شاعر و ادیب
در دورۀ جلالالدین اکبر: ۲۵۹ ساعر و ادیب
در دورۀ نورالدین جهانگیر: ۱۷۳ شاعر و ادیب
در دورۀ شهابالدین شاه جهان: ۱۱۴ شاعر و ادیب
در دورۀ اورنگزیب: ۶۶ شاعر و ادیب
(کاروان هند، جلد اول، صفحه ۶ از بخش مقدمه، نوشتۀ احمد معانی، انتشارات آستانقدس، چاپ اول ۱۳۶۹ مشهد)
این فقط مشت نمونۀ خروار بود. هر کدام از این شاعران و ادیبان صاحب آثار متعددی بوده اند که تاکنون نیز بخشی از آثار آنان موجود است. در این دوره علاوه بر خلق دهها عنوان کتاب از کلیات شاعران، در زمینۀ نوشتن نثر و فرهنگنامهها نیز تحول بزرگی به وجود آمد. در نخست قرار بود فقط اسم فرهنگنامههایی که در این دوره خلق شد، بیاورم، اما حیفم آمد که جزئیات آن را ذکر نکنم.
۱- فرهنگ جهانگیری در سال ۱۰۱۷ در هند نوشته شد که بهترین و جامعترین فرهنگ فارسی است. مؤلف این کتاب، جمالالدین حسین انجوی است که یکی از امرای دربار اکبرشاه و جهانگیر به شمار میرفت.
۲- برهان قاطع تألیف محمدحسین متخلص به برهان است که در سال ۱۰۶۲ نوشته شده است. نگارندۀ یک دوره کامل از این فرهنگنامه را در اختیار دارد.
۳- فرهنگ رشیدی تألیف عبدالرشید الحسینی است که اهل سند بود.
۴- بهار عجم تألیف تیکچند متخلص به بهار است که در سال ۱۱۵۲ به اتمام رسیده است.
۵- انجمن آرأ ناصری تألیف رضاقلی هدایت است که در سال ۱۲۸۸ نوشته شده است.
۶- غیاث اللغات تألیف محمد غیاثالدین رامپوری است. او چهارده سال رنج برد و کتاب خود را در سال ۱۲۴۲ به پایان رساند.
۷- فرهنگ آنندراج توسط آننراج، فرمانروای منطقه ویجینگر در هند نوشته شده است.
اینها فقط چند نمونهیی از دهها عنوان کتاب مرجع است که در هند نوشته شده و اکنون نیز در دسترس قرار دارد. جالب است که چاپ کتابهای فارسی در شرق، از هندوستان شروع شد. در هند نخستین ماشین چاپ کتابهای فارسی را «چارلز ویلکینز»، دانشمند زبانشناس ساخت و به کار انداخت. قبل از ساخت ماشین چارلز، کتابهای فارسی در هند به صورت سنگی چاپ میشد. نخستین فرهنگنامه که در سال ۱۷۸۰ توسط ماشین و دستگاه در هند به چاپ رسید، فرهنگ دوزبانۀ فارسی و انگلسیی بود. متعاقب آن، موجی از چاپ کتابهای فارسی با خط نستعلیق آغاز گردید. در سال ۱۷۸۱، نخستین کتاب فارسی تحت عنوان «انشای هرکرن» در هند به چاپ رسید.
تراژدی زبان فارسی در هند
دورۀ انحطاط و سراشیبی زبان فارسی در هند نیز داستان طولانی و غمانگیزی دارد. این زبان که روزی در دوره گورکانیان، زبان رسمی هند بود، پس از سقوط این سلسله و آمدن استعمار انگلیس به هند، فارسی آهستهآهسته جای خود را به انگلیسی و زبانهای محلی مثل «اردو» داد. به رغم آنکه در حال حاضر نیز فارسی جایگاه ویژه خود را در شبهقاره داشته و هنوز دهها مرکز تحصیلی و پژوهشی مرتبط با زبان فارسی در هند فعال است، اما دیگر از مجد و عظمت گذشته آن خبری نیست. زبان فارسی، متعلق به نژاد و جغرافیای خاصی نیست، بلکه یک زبان بینالمللی است که نژاد و جغرافیا در قامتش تنگ است. به همین خاطر است که هفتۀ گذشته روزنامۀ کانادایی «اوتاوا سیتیزن» گزارش داد که زبان فارسی، سومین زبانِ در حال گسترش در کانادا است.
Comments are closed.