صـلح و جنـگِ طالبـان

گزارشگر:احمد عمران/ شنبه 5 ثور 1394 - ۰۴ ثور ۱۳۹۴

گروه طالبان با نشر اعلامیه‌یی از آغاز حملات بهاریِ خود علیه نیروهای امنیتی کشور و خارجی خبر داده است. در این اعلامیه که در اختیار رسانه‌های کشور قرار گرفته، گفته شده که عملیات موسوم به «عزم» از تاریخ چهارمِ ثور آغاز می‌شود. نشر چنین اعلامیه‌یی در فضایی که دولتِ افغانستان از صلح سخن می‌گوید و خوش‌بینی‌هایی که نسبت به آغاز گفت‌وگوهای صلح با پادرمیانیِ برخی کشورهای منطقه وجود دارد، به چه معناست؟
mnandegar-3طالبان همواره فصلِ جنگ داشته‌اند، این موضوع چنان آشکار است که حتا بدون نشرِ اعلامیه هم می‌شد در مورد آغاز حملات طالبان با شروعِ فصلِ بهار مطمین بود. طالبان در سیزده سال گذشته، فصل بهار را بهترین موسومِ جنگی برای خود دانسته و تشدید حملاتِ خود را آغاز کرده‌اند. اما این‌بار مثل این است که طالبان با نشر این اعلامیه و اعلام جنگ رسمی علیه دولت افغانستان و نیروهای خارجی مستقر در کشور، اهداف دیگری را نیز دنبال می‌کنند.
حالا گروه طالبان تنها گروه جنگی در افغانستان نیست که هدف اصلی آن، تغییر نظام از راه خشونت و جنگ باشد. در کنار طالبان، حالا آوازۀ حضور گروه موسوم به «دولت اسلامی» یا همان داعش نیز در بخش‌هایی از افغانستان شنیده می‌شود. حملۀ مرگبار ننگرهار که منجر به کشته شدن بیش از چهل غیرنظامی و زخمی شدنِ بیش از صد تن شد، یکی از تکان‌دهنده‌ترین و هولناک‌ترین حملاتی بود که طی سال‌های پسین انجام شده بود و مسوولیتِ آن را گروه داعش به عهده گرفت.
حملۀ ننگرهار نشان داد که حضور داعش در افغانستان جدی است. پیش از این، برخی رهبران جهادی و سیاسیِ کشور از حضور افراد این گروه در بخش‌های شمالی و غربی کشور هشدار داده بودند. اما دولت افغانستان هرگز تا زمان حملۀ مرگبار ننگرهار، حضور داعش در کشور را تأیید نکرده بود. اما پس از حملۀ ننگرهار رسماً رییس‌جمهوری که همان روز به بدخشان سفر کرده بود، پذیرفت که داعش در افغانستان حضور یافته است.
شاید یکی از هدف‌های طالبان از آغاز حملات بهاری، تثبیت حضور و ادامۀ فعالیت‌های این گروه باشد. زیرا پیش از این گزارش‌هایی به نشر رسیده بود که گویا طالبان در بخش‌هایی از افغانستان بیرق‌های سفید طالبانی را به بیرق‌های سیاه داعشی تبدیل کرده‌اند. برخی از تحلیل‌گران فکر می‌کنند که با حضور داعش در افغانستان، حضور طالبان به پایان می‌رسد و عملاً این گروه جای طالبان را می‌گیرد. در همین حال، این شایعه نیز وجود دارد که در آغازِ فعالیت‌های داعش در عراق و سوریه، رهبری طالبان از این گروه خواسته بود که در اوضاع افغانستان دخالت نکند. ولی بعداً گفته شد که داعش بدون توجه به درخواست رهبران طالبان، می‌خواهد وارد منطقه و از جمله افغانستان شود.
با آن‌که میان افکار طالبان و داعش تفاوت زیادی وجود ندارد، ولی داعش به دلیل گسترده‌گی حوزۀ فعالیت‌هایش، می‌تواند خطری برای طالبان تلقی شود. از جانب دیگر، مدت‌هاست که حرف‌های ضدونقیض در مورد رهبر طالبان گفته می‌شود و حتا آوازه‌هایی وجود دارند که ملاعمر دیگر در قید حیات نیست.
رهبر طالبان چه زنده باشد و چه نباشد، ولی یک مسأله کاملاً مشخص است که از مدت‌های زیادی کسی از او خبر ندارد و روابط او با نزدیک‌ترین افرادش نیز برقرار نشده است. شاید هدفِ دیگر از نشر اعلامیۀ جنگی طالبان این باشد که به نحوی حضور رهبر این گروه را به اثبات رساند.
موضوع دیگر، نوع فعالیت‌های طالبان در افغانستان است. طالبان در سیزده سال گذشته نه‌تنها دستاوردی نداشته‌اند، بل به‌شدت منزوی شده‌اند. طالبان به‌دلیل کشتار بی‌رحمانۀ غیرنظامیان و قرائتِ به‌شدت تندروانه از اسلام، پایگاه اجتماعی در میان مردم افغانستان ندارند. شاید گاهی عده‌یی از این گروه حمایت کنند، اما حمایت از برخی حرکت‌های طالبان هرگز نمی‌تواند به معنای کمک کردنِ این گروه برای رسیدن به قدرت به شمار رود. عده‌یی اگر از طالبان در کشور حمایت می‌کنند، به دلیل فساد و بی‌بندوباری برخی مسوولانِ فاسد دولتی است که چهرۀ زشتی از نظام ترسیم کرده‌اند. در برخی از موارد نیز محاکمِ طالبان به دلیل فساد در محاکم کشور، مورد توجه برخی از اهالی دوردستِ کشور قرار گرفته است.
این‌ها همه هرگز و هرگز نشانۀ پایگاه اجتماعی و سیاسیِ طالبان در میان مردم افغانستان نیست. برای برهم زدن امنیت، یک گروه کوچک کافی است. طالبان نیز گروهی‌ست که با داشتن افراد انتحارکننده می‌تواند ترس و وحشت به‌راه اندازد، ولی گروهی نیست که در حال حاضر توان و امکان کسبِ قدرت را حتا از راه نظامی داشته باشد. طالبان با نشر اعلامیه می‌خواهند بگویند که هم‌چنان به عنوان تهدید باید دست‌کم گرفته نشوند. اما اعلامیۀ طالبان یک بُعد دیگر هم دارد و آن، خوش‌بینی‌های واهی و بی‌اساسِ برخی دولت‌مردانِ کشور و به‌ویژه ارگ ریاست‌جمهوری به آغاز روند گفت‌وگوهای صلح و حسن نیتِ سیاست‌مداران پاکستانی نسبت این روند است. اگر طالبان در پی صلح و مذاکره با دولت‌اند، پس اعلامیۀ آغاز جنگِ بهاری به چه معناست؟!
این اعلامیه ثابت می‌کند که بحث گفت‌وگوهای صلح، از حد خوش‌خیالی‌های عده‌یی در رأسِ قدرت فراتر نرفته است. آقای غنی که آن‌همه با بوق و کرنا از آغاز گفت‌وگوهای صلح اطمینان می‌داد، با نشر اعلامیۀ طالبان مشخص شد که او نیز هم‌چون حامد کرزی رییس جمهوری پیشین دچار توهم شده و فکر می‌کند که نزدیکی با پاکستان می‌تواند دریچه‌یی به سوی صلح و امنیت در افغانستان باز کند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.