احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۱ سرطان ۱۳۹۴
دو شنبه ۲۲ سرطان ۱۳۹۴
سخنان اشرفغنی رییسجمهوری کشور در پانزدهمین نشست شانگهای در شهر اوفای روسیه میتواند چهرۀ دیگری از واقعیتِ خونینِ افغانستان را در یک طیفِ کلان به نمایش بگذارد.
آقای غنی در این نشست، رُک و پوستکنده از مسایلی سخن گفت که بسیاری از رهبرانِ کشور با وجود دانستن آنها، هرگز تلاش نکردهاند در موردشان در چنین جمعی سخن بگویند.
افغانستان از سالها به اینسو عضویت ناظر در نشست شانگهای را دارد، ولی همواره با حضور ضیعف و پُرادعا تلاش کرده است که پتانسیل موجود در این سازمان را نادیده بگیرد. آقای غنی اما این روحیه را برای نخستینبار درهم شکست و اگر خط اصلی این سخنان به سیاست منسجم ارتقا یابد، بدون تردید اثراتِ خود را بر وضعیتِ کشور بهجا میگذارد.
رییسجمهور غنی با اشاره به اینکه ما با دو دشمنِ مهم مواجهایم، گفت که از کشورهای شما تعداد زیادی از تروریستان به افغانستان میآیند و از قلمرو ما علیه شما استفاده میکنند و ما به نمایندهگی شما با آنان میجنگیم. رییس جمهور گفت که تروریستان از آسیای مرکزی، چین، پاکستان، روسیه، عربستان سعودی و شرق میانه ما را هدف قرار میدهند.
آقای غنی خاطرنشان کرد که مشکل دیگر، مواد مخدر است و مسوولیتِ این پدیده تنها به دوش افغانستان نیست، بل تولید کننده، پروسس کننده، قاچاق کننده و مصرف کننده، همه در این زمینه مسوولیتِ یکسان دارند. رییس جمهور با تأکید بر اینکه منفعت اصلی مواد مخدر را قاچاقچیان بهدست میآورند، گفت که اقتصادِ جرمی سبب رشد و تمویل تروریسم شده است.
رییس جمهور با اشاره به حضور داعش در افغانستان گفت که ما دو تن از رهبران مهمِ داعش و طالبانِ پاکستانی را اخیراً از بین بردیم. رییس جمهور گفت که مشکل تروریسم و مواد مخدر به یک راهحل منطقهیی نیاز دارد. این سخنان در عین بدیهی بودن اما چنان از یک واقعیتِ تلخ پرده برمیدارند که گویا هرگز نمیشد در چنین سطحی آنها را به زبان آورد.
آقای غنی برای نخستینبار در یک دهۀ گذشته، تیر را به هدف زده و باید این سیاست همچنان به گونۀ دقیق و منسجم پیگیری شود. مشکل اساسیِ سیاستگذاری در افغانستان، مقطعی و گذرا بودنِ آن است. سیاستگرانِ ما عمدتاً سیاستگرانِ لحظهیی بودهاند که فقط حرفهایی را به شکلِ قصار هرازگاهی مطرح میکنند اما توانایی تبدیل کردنِ آنها را به راهکار ندارند.
رییس جمهور افغانستان در کنفرانس شانگهای حداقل توانست به صورت عینی، واقعیت موجود در کشور را بازتاب دهد. او همۀ کشورهای عضو شانگهای را در معضل افغانستان شریک دانست و تأکید کرد که تروریستها از خاکِ شما وارد کشور ما میشوند. در این سخنان، شاید چیز تازهیی وجود نداشته باشد؛ اما اینهم درست است که پیش از آن، هرگز به این صورتِ ساده و دقیق فرمولبندی نشده بود.
واقعیت افغانستان در سخنان رییسجمهور غنی در کنفرانس شانگهای بازتاب یافته است. جنگِ امروز عمدتاً بر شانههای کشورهای خارجی تداوم مییابد و همین لحظه آتش جنگ را در افغانستان، بیشتر خارجیهایی شعلهور ساختهاند که از آن سوی مرزها وارد میشوند. جالب اینجاست که این جنگجویان عمدتاً از کشورهای عضو شانگهایاند که یکی از قدرتمندترین و پُرنفوذترین سازمانهای منطقهیی است.
به نظر میرسد که آقای غنی با طرح این سخنان، دو هدف اصلی را همزمان دنبال میکند: یک، جلب حمایت کشورهای عضو شانگهای برای مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی؛ و دوم، جلب کمکهای اقتصادیِ کشورهای عضو شانگهای برای بازسازی افغانستان.
پس از سقوط رژیم طالبان، تأمین این دو خواست اکثراً از سوی کشورهای غربی و بهویژه امریکا انجام میشده و با وجود اینکه آنها تغییرات چشمگیری را در کشور رونما کردهاند، اما با اینهمه نتوانستهاند به اصلیترین خواستهای مردم افغانستان پاسخ دهند. جنگ و نابسامانیهای اقتصادی هنوز به عنوان دو عامل تهدید کننده در برابر افغانستان ایستادهاند و پس از چهاره سال، حضور پُررنگِ کشورهای غربی، همچنان نگرانی نسبت به حفظ ثبات و امنیتِ افغانستان وجود دارد. این نگرانی به حدی بالاست که برخی از سیاستمردانِ امریکایی خواهان تجدید نظر در جدول خروج نیروهای این کشور از افغانستاناند.
سناتور جان مکین که بهتازهگی وارد افغانستان شده بود، گفت که خروج نیروهای امریکایی باید با درنظرداشتِ شرایط صورت گیرد و اگر به تعداد بیشتری نیرو پس از سال ۲۰۱۶ نیاز است، این موضوع نباید نادیده گرفته شود.
شاید حالا زمانِ آن فرا رسیده که کشورهای عضو شانگهای که از تواناییهای کمنظیرِ اقتصادی و نظامی برخوردارند و عملاً در منطقه حضور دارند، تقسیم جنگ را به عهده بگیرند. سخنان آقای غنی، دقیقاً به تقسیم جنگ اشاره داشت و اینکه همه در بحران موجود منطقه دخیل هستیم.
از جانب دیگر، افغانستان نیاز به همکاریهای لازمِ اقتصادی برای سالهای دیگر دارد؛ سالهایی که بدون ناتو و کشورهای غربی خواهند گذشت. اگر دولت افغانستان در پی بدیلی برای کمکهای غربی نباشد، بدون تردید منتِ «مالیه دهندهگان»ِ غربی همه را خفه خواهد کرد. اما نکتۀ بنیادی این است که آقای غنی هدف را درست نشانه گرفته، ولی نیاز است که پس از این، گامهای بعدی برای تقویت و کشاندنِ کشورهای عضو شانگهای به دورِ یک طرح منسجم و هماهنگِ مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر برداشته شود.
يک نظر
در ادامه تطهیر و جدا سازی طالب از پیوند های
عمیق سیاسی ،ایدیولوژیک و سازمانی با سایر نهاد های تروریستی پاکستانی و غیر
پاکستانی یک بار دیگر اشرف غنی راه کرزی را دنبال نمود. کرزی و غنی هر دو در ملل
متحد کوشش نمودند تا نسبت عوامل تباری ، گروه طالب را منحیث یک ابزار سیاسی
سازمانی پشتون به نوعی در معادلات سیاسی کشور حفظ نمایند. آزاد سازی عمدی زندانیان
طالب ، جدا نمودن طالب از القاعده در
قطعنامه های مبارزه بر ضد تروریسم ملل متحدوتغیر موضع امریکا از تروریست خواندن
طالبان ،نتیجه این تلاش نخبگان پشتون می باشد. در بیانیه غنی یک کلمه یی از قتل سر
بریدن و کشتن هزاران نفر بیگناه بالوسیله طالبان و اهداف حامیان پنجابی در حمایت
ازین “جناوران “غول و وحشی ذکری به عمل نمیاید(در یک ماه اخیر در بدخشان
و جلریز سر بریدند و مثله نمودند”. وقتی از جنگجویان تروریستی آسیای مرکزی و
فراملی ذکر می کند در اخیر از طالب تذکری می دهد و می گوید که با آن ها یک عملیه
سیاسی آشتی ملی را به کمک پاکستان آغاز نموده ایم وازپاکستان تشکر می نماید . غنی
چنین می نمایاند که گویا ما با یک جریان سیاسی منسجم که خواهان مشارکت سیاسی می
باشند و امیر المومنین آن ها هم حاضر به بیعت می باشد سر و کار داریم ما می فهمیم
و این گروه پاک و معصوم طالبی که با آن ها صلح خواهیم کرد. ما باید با تروریست
هایی که از کشور شما ها می باشد مبارزه کنیم و با طالب که تروریست نیستند ما جور
می آئیم. این است عصاره سخنرانی غنی یعنی ” تحمیق احمق “. آیا سران کشور
های عضو شانگهای که در یک دهه اخیر منابع اطلاعاتی شان از ماهیت پیوند طالب با
تروریسم و اعمال تروریستی طالب آ گاهی دارند این نوع اظهارات را قبول می کنند و یا
تلاش جرم زدایی از طالب و اختفای ماهیت تروریستی این گروپ از جانب غنی را قبول می
کنند ؟