شورای عالی صلح از وجود دشمنان پاک شود

- ۱۱ اسد ۱۳۹۴

دوشنبه ۱۲ اسد ۱۳۹۴

 

پس از نشر پیامی منسوب به ملامنصور سرکردۀ جدیدِ گروه طالبان که در آن مذاکراتِ صلح را دسیسۀ دشمنان خوانده و بر جنگ تأکید کرده است، مقامات پاکستانی می‌گویند که بار دیگر طالبان را وارد میز مذاکره می‌کنند. این سخنِ پاکستانی‌ها بعد از اظهارات ملامنصور نشان‌دهندۀ این است که پاکستان اشرافِ کامل بر طالبان دارد و اظهاراتِ سرکردۀ این گروه را جدی نمی‌گیرد.
اما حال سوال این است که چه کسانی به نماینده‌گی از دولت باید با طالبان دیدار کنند و اگر قرار باشد که نشستی صورت بگیرد، نمایندۀ طالب و دولت کیست. زیرا آن نهادی که به نامِ شورای عالی صلح مشهور است، ثابت کرده که در راستای منافع مردمِ افغانستان فعالیت نمی‌کند و در کنترلِ آی‌اس‌آی قرار دارد. چنان‌که پس از اعلام و تأیید خبر مرگِ ملا عمر رهبرِ گروه طالبان، شورای عالی صلح و نهادی به نامِ جمعیت اصلاح و یکی از احزاب پیشینِ جهادی که بخشِ مهمی از بدنۀ طالبان بود، برای ملاعمر مراسم فاتحه‌خوانی گرفتند. در این محفل، سرپرست شورای عالی صلح، ملا حکیم مجاهد که خود پیشینۀ طالبی دارد، ملا عمر را مجاهد خوانده و جهادِ او را بخشِ مهمی از تاریخ افغانستان دانسته است. برخی از طالبانِ دیگر در شورای عالی صلح نیز از شهادت ملاعمر سخن گفته‌اند و او را مجاهدی بزرگ خوانده‌اند. با این حساب، دیده می‌شود در صورتی که قرار باشد مذاکراتی برگزار شود، در هر دو طرفِ آن طالبان قرار دارند و نمی‌شود که طالب با طالب گفت‌وگو کند.
سرپرست شورای عالی صلح و دیگر اعضای این شورا که پیشینۀ طالبی داشته‌اند و در فاتحه‌خوانی ملاعمر شرکت کرده‌اند، نشان دادند که آن‌ها از همۀ امکاناتِ موجود در حکومت استفاده می‌کنند تا به طالبان و پاکستان یاری برسانند. بنابراین اول ایجاب می‌کند که دولت افغانستان، ترکیب شورای عالی صلح را تغییر بدهد، و باید کسانی در این شورا قرار بگیرند که جنگِ طالبان در برابر نظام و مردم و نیروهای امنیتی را جهاد نمی‌دانند و شهدای نهادهای امنیتیِ ما را غیر شهید جلوه نمی‌دهند.
در چنین صورتی است که ما می‌توانیم نهادی به نامِ شورای عالی صلح را به رسمیت بشناسیم. اما حالا که این طالبان در کابل نشان دادند که هنوز هم وابسته به جریانی هستند که دشمن مردم افغانستان است، باید به عنوان نماینده‌گانِ طالبان و پاکستان شناخته شوند، نه اعضای شورای عالی صلح.
مسلماً ملا عمری که زیر نام و نشانِ او هزاران انسان کشته شده‌اند، باغ‌ها و خانه‌ها و مزارعِ مردم بدون موجب آتش زده شده و نسل‌کشی‌ها صورت گرفته و امروزه نیز شاگردان و هم‌باورانِ او نظام و مردم را تهدید می‌کنند؛ مستحقِ هیچ فاتحه‌گیری و قدردانی‌یی شناخته نمی‌شود و پذیرشِ سوگوارانِ مرگِ وی در داخل نظام، به معنای تکریم و نوازشِ ستونِ پنجم است.
از جانب دیگر، بر نهادهای کشفی و استخباراتیِ کشور است تا دوستارانِ طالبان در داخلِ دولت و نظام را شناسایی و مهار کنند؛ زیرا اینان با توجه به شناختی که از باورهای‌شان به‌دست آمده، هر لحظه امکان دارد که انتحاری‌ها و نیروهای جنگی دشمن را در خانه‌های خویش جای دهند و با توجه به جایگاه و مصونیتی که کسب کرده‌اند، آن‌ها را تا رسیدن به هدف بی‌هیچ مانعی همراهی کنند.
سران دولت وحدت ملی و ریاست امنیت ملی کشور، باید پس از این، به تصفیۀ دولت از وجود طالبانِ درون‌آستینی همت گمارند. در غیر این صورت، غمخواری و تبانیِ این دو گروه از طالبان، کار دستِ حکومت می‌دهد و خدای نخواسته روزی می‌رسد که شاهد سقوط نظام توسط این نابه‌کاران خواهیم بود!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.