احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۵ میزان ۱۳۹۱
سیاست واقعگرایانه برای حل معضل افغانستان
«گفتوگوی بینالافغانی» که به تازهگی طرح آن از سوی یان کوبیش نماینده ویژه سازمانملل متحد ارایه شده، نماینگر چرخش اساسی در سیاستهای این نهاد معتبر جهانی در مورد حل بحران افغانستان میتواند محسوب شود. نماینده ویژه سازمان ملل متحد در افغانستان گفته است که این سازمان به عنوان» سکوی بیطرف « میتواند نقش سازنده در راهاندازی گفتمان صلح در افغانستان داشته باشد. در طرح آقای «یان کوبیش» این گفتوگوها به عنوان سرآغاز روند صلحی که به وسیله مردم افغانستان هدایت خواهد شد، خوانده شده است. سازمان ملل متحد در حالی بحث گفتوگوی بینالافغانی را مطرح میکند که این پروژه از سالها به این سو به عنوان الترناتیف حل بحران افغانستان به وسیله احمد ولی مسعود رییس بنیاد شهید احمدشاه مسعود تیوریزه و در این اواخر به گونهیی نظاممند در قالب یک رساله به نام» آجندای ملی ریفورم سیاسی و ایجاد صلح پایدار در افغانستان» به چاب رسیده است. احمدولی مسعود به عنوان شخصیت ملی و مطرح سیاسی در کشور پروژه گفتوگوی بینالافغانی را مهمترین راه بیرونرفت از وضعیت موجود به سمت ثبات و استقرار سیاسی در افغانستان عنوان کرد که میتواند همه افغانها را به دور یک محور ملی و اجندای ملی گرد آورد. در این طرح نقش و جایگاه مخالفان مسلح به درستی تعریف شده و برخلاف دیدگاههای ابهام آمیز ارگ ریاستجمهوری، راهکار شکلگیری یک گفتوگوی سازنده با مخالفان مطرح شده است. سازمان ملل نیز به این مساله توجه کرده و گفتوگوی بینالافغانی را تنها به گروههای موجود سیاسی در داخل کشور فرونکاسته، بلکه از مخالفان مسلح نیز به عنوان بخشی از این گفتوگو استقبال کرده است. آقای احمدولی مسعود پروژه گفتوگوی بینالافغانی را در کنفرانسهای متعددی مطرح کرد که به استقبال و توجه حلقات سیاسی داخلی و خارجی رو به رو شد. فشرده این پروژه اخیراً در کنفرانس بینالمللی که به ابتکار شورای عالی صلح برگزار شده بود، از سوی آقای مسعود مطرح شد و همچنین این فشرده آن در اختیار نهادهای ملی و بینالمللی و از جمله سازمان ملل متحد قرار داده شد. بنیاد شهید احمدشاه مسعود به عنوان مبتکر پروژه گفتگوی بینالافغانی با چاپ و انتشار رساله « آجندای ملی، ریفرم سیاسی و ایجاد صلح پایدار در افغانستان» به قلم احمدولی مسعود، که اعم دیدگاههای این نهاد و شخص آقای مسعود را در خصوص رسیدن به وفاق و صلح ملی بازتاب میدهد، گام مهمی در این رستا برداشته است. این رساله به صورت مشرح به مساله گفتگوی بینالافغانی اختصاص یافته و جزییات آن را به صورت فراگیر گرهگشایی میکند. در مقدمه این رساله که به انگیزه پروژه آجندای ملی به عنوان اصلی ترین راه حل معضل جنگ در کشور اشاره دارد چنین می خوانیم: « از آغاز تحولات جدید در افغانستان، برای من کاملا مشهود بود که راهی که پیش پای مان گشوده شده به بیراهه میرود و بازهم ما را دچار مشکلات عمده و بحرانهای طاقتفرسا خواهد کرد؛ به همین نسبت بود که در سال ۲۰۰۳ طرحی را تحت عنوان «آجندای ملی» ارایه دادم که زمینههای گستردهیی را مورد توجه قرار میداد؛ از چگونهگی شکلدهی هویت ملی تا پروسه اعتماد سازی، ارزشهای حقوق بشری، دموکراسی، مسأله مهم امنیت و بلاخره تشکیل دولت وحدت ملی که با ایجاد تیم رهبری واحد به یقین میتوانست کارآمد و قابل اجرا باشد. متأسفانه که توجهی به این طرح و طرح های مفید دیگر نشد و نتیجه همان شد که شاهدش هستیم.
… در طول این سالها، تمام تلاشهای من متکی به یافتن راهها و مسایلی بوده است که بتواند ما را در رسیدن به یک وفاق ملی یاری کند و برای چارهجویی رنجها و آلام مردم، راهگشا باشد. یا حداقل بتواند شرایط ما را به سمت بهبودی هدایت کند. …تازمانی که خواست واقعی مردم در نظر گرفته نشود، طرح هرایدیولوژی، مترقی یا منحط، درست یاغلط، مذهبی یا مادی… به معنی واقعی کلمه نابجا خواهد بود و درنتیجه پیش گرفتن هر راهی بیراهه است و واگذار کردن کارسیاسی و اجتماعی و سپردن سرنوشت کشور به تصادف و احتمال خواهد بود.»
در همین سطرهایی از مقدمه، میبینیم که آقای مسعود نه تنها ناکارآمدی حرکت های پیشین و فعلی را به نقد میکشد؛ بل در کنار آن رؤس اصلی آجندای ملی را که میتواند به خاتمه جنگ و درگیری و رسیدن به صلح و وفاق ملی بینجامد، تبیین میکند. مشکل اصلی در راه رسیدن به صلح در افغانستان همواره این بوده که میکانیسم فراگیر و واقعگرایانه برای آن طرحریزی نشده بود و یا هم اگر گاهی از چنین طرحی سخن گفته میشد، این طرح به نوشتار در نیامده بود.
«آجندای ملی» یا همان « گفتوگوی بینالافغانی» نخستین طرح – اگر اغراق نباشد – در نوع خود است که تلاش دارد تا معضل جنگ در کشور را به گونه جامعهشناسانه بررسی و برای حل آن راههایی را پیشنهاد کند که با شرایط و نوع زیست سیاسی کشور همخوانی داشته باشد. حالا وقتی این پروژه از سوی معتبر ترین نهاد جهانی یعنی سازمان ملل متحد، مورد توجه و استقبال قرار گرفته، نشانگر فراگیری و جوانب عملی این پروژه میتواند باشد و این نشان میدهد که سرانجام نهادهای بینالمللی واقعاً حساسیت شرایط کشور را یافته اند و جستوجوی راههای بیرونرفت از معضل جنگ در افغانستان هستند. خوب است که سازمان ملل متحد به هدف عملی شدن هر چه بهتر روند گفتوگوهای بینالافغانی، در هماهنگی با طراحان اصلی پروژه آجندای ملی، فعالیتهای خود را به پیش ببرند و شرایط را برای قطع جنگ و خونریزی در افغانستان شتاب ببخشند.
Comments are closed.