احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





داغ غنی بر دلِ پناهجویان

گزارشگر:یک شنبه 15 قوس 1394 - ۱۴ قوس ۱۳۹۴

رییس‌جمهور غنی از سفرِ شش‌روزه‌اش به اروپا بازگشت، اما بر دل‌های مهاجرانِ ‌ما داغ ماند. شاید مهاجرانی که با هزار مشقت و به قیمتِ از دست دادنِ عزیزان‌شان خود را به اروپا رسانده بودند، انتظار داشتند که آقای غنی خواهان همکاریِ کشورهای اروپایی برای اقامتِ آن‌ها در اروپا شود؛ ولی او برعکس در رای‌زنی‌ها و دیدارهایش با مقاماتِ اروپایی خواهان برگشتاندنِ بیشترِ مهاجرانِ افغانستانی به کشور شد.
درست است که همۀ مهاجرت‌ها به اروپا از روی ناچاری و ناداری و ناامنی نیست و برخی علایق نیز در این مسأله نقش دارند؛ اما در این‌که ناامنی و فقر، دلیل اصلیِ ترکِ میهن است نیز شکی وجود ندارد. شاید عده‌یی در آرزوی خوشبختی و آزادیِ بیشتر شوقِ رفتن به اروپا به سرشان زده باشد، ولی اوضاع نابسامانِ افغانستان خود گواه است که حداکثرِ مهاجرین کسانی‌اند که در نهایتِ استیصال به این سفرِ پُرهزینه و پُرخطر تن داده‌اند و با قرض‌وقوال و فروشِ ته‌مانده‌های زنده‌گی‌شان، به امیدِ نجات راه اروپا را در پیش گرفته‌اند. بدیهی‌ست در چنین شرایطی، آن‌هایی که سالم به مقصد می‌رسند، انتظارشان از دولت افغانستان این است که برای جذبِ آن‌ها در جوامعِ اروپایی همکاری و چانه‌زنی کنند. اما رییس‌جمهور غنی در سفر به اروپا با نادیده گرفتنِ این واقعیت‌ها، خواهان برگشت اجباریِ مهاجران به کشورشان می‌شود و چنین استدلال می‌کند که در سرک‌های اروپا طلا فرش نیست و مهاجران در این‌جا ظرف‌شوی می‌شوند.
اما دیده شد که یکی از مهاجران در جوابِ آقای غنی می‌گوید: «همین‌که در سرک‌های اروپا ماین فرش نیست، کسی را به جرم تعلق داشتن به قومی خاص از موتر پیاده نمی‌کنند و گروگان نمی‌گیرند، گلوی‌شان را نمی‌برند و تیرباران نمی‌کنند؛ برای ما کافی‌ست. ظرف‌شویی عیب نیست، مزدوری و وطن‌فروشی عیب است؛ ما ظرف می‌شوییم اما وطن‌فروشی نمی‌کنیم!»
این اعتراض‌ِ غلیظ نشان می‌دهد که آقای غنی مهاجران را سخت آزرده ساخته و زحمات و خطراتی را که آن‌ها در این راه متحمل شده‌اند را نادیده گرفته و از دلِ گرمِ خود سخن گفته است. حال آن‌که همه واقیت‌های تلخِ افغانستان مثل ناامنی، فساد، بی‌عدالتی، فقر و بی‌کاری را می‌دانیم. این را نیز می‌دانیم که این دولت توان اعطای شغل حتا به جوانانِ تحصیل‌کرده را ندارد و بی‌جهت برای دسترخوانی که در آن نان نیست، مهمان می‌طلبـد.
از جانب دیگر، این اقدام آقای غنی خلافِ قانون اساسی کشور است که می‌گوید: هر افغان حق داد که مطابق به احکامِ قانون به خارج از کشور سفر کند. و نیز می‌گوید: دولت از حقوق اتباع افغانستان در خارج از کشور حمایت می‌کند.
جناب رییس‌جمهور باید بداند که افزایش مهاجرت در یک کشور، نشان‌دهندۀ پایین بودنِ اعتماد مردم به زنده‌گی است و این نقص مستقیماً به دولت‌ برمی‌گردد. دولت موظف است به‌جای فراخواندنِ غیرمنطقیِ مهاجران، سطحِ رفاه و امید به زنده‌گی در جامعه را چنان ارتقا دهد که دیگر دلیلی برای مهاجرت و جاذبه‌یی در بیرون از مرزها برای ترکِ کشور وجود نداشته باشد. اما آن‌چه آقای غنی پیشه کرده، جبرگراییِ محض و بازتولیدِ فقر و خشونت است.
مردم حق انتخاب کردند و مسلماً مهاجرت می‌تواند یک گزینه برای نجاتِ انسان‌ها و جوامع باشد. چه بسا مهاجرت‌هایی که فرهنگ‌ساز و تمدن‌ساز واقع شده‌اند و ملت‌های رو به انحطاط را از نو بنیاد کرده‌اند. دولتِ وحدت ملی نباید این حق را از مردم بگیرد. اگر این دولت واقعاً نگرانِ مهاجرتِ جوانان به خارج است، باید به‌جای تحکم و تجاهل، مشکلات و کم‌کاری‌هایِ بی‌شمارِ خود را در قبالِ شهروندان بپـذیرد و صادقانه، کمر همت به رفعِ نابسامانی‌ها بنـدد. این کار اگر انجام شود، نه‌تنها آهنگِ مهاجرت را کُند و در درازمدت متوقف می‌سازد، که خارج‌رفته‌گان را پشیمان و تشویق به بازگشت می‌کند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.