احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دوشنبه 14 جدی 1394 - ۱۳ جدی ۱۳۹۴
بارِ دیگر سرگلولههای بهجا مانده از جنگ، جانِ کودکانِ عزیزمان را با خطر مواجه ساخت. مقاماتِ محلیِ ولسوالی قیصارِ ولایت فاریاب اعلان کردهاند که ۷ کودک قریۀ کهنهقلعۀ این ولایت، پس از انفجارِ سرگلولۀ هاوانِ بهجا مانده از جنگ که به سامانِ بازی این کودکان بدل شده بود، جراحت برداشتهاند.
هنوز کفنِ ۸ کودکِ نورسِ این سرزمین که قربانی انفجار سرگلولۀ انفجارنکرده در غرب کابل شده بودند، خشک نشده که این بار خبر از حادثهیی مشابه در قیصار فاریاب میرسد. به نظر نمیرسد که میراثهای شومِ جنگ به این زودیها دست از سرِ کودکان و دیگر مردمِ بیگناهمان بردارند و بدین ترتیب، در کنار فهرستِ بلندبالایِ تهدیدات امنیتی و سایر نابسامانیها، باید انفجار ناگهانیِ سرگلولهها و ماینهای بهجا مانده از درگیریها را هم افزود.
در ایامی که جغرافیای جنگ روز به روز دستخوشِ تحول است و تاکتیک «ضربه و گریز»ِ دشمنان بیش از هر زمانِ دیگری ملموس و محسوس میشود، این میراثهای شومِ جنگ، آفتِ سهمگینِ دیگری خواهد بود که در صورتِ روی دست نگرفتنِ تدابیر جدی، میتواند پیامدهای ناگواری به همراه آورد.
اگر سرگلولۀ هاوانِ منفجرنشده در غرب کابل که به بازیچۀ اطفالِ معصوم بدل شده بود و در نهایت، فامیلهای بسیاری را مصیبتبار کرد، بازمانده جنگهای سیاهِ روزگارِ پیش از ما بود؛ اما گمان نمیرود که سرگلولۀ تازهمنفجرشده در فاریاب عمرِ چندانی داشته باشد. این سرگلوله به احتمال زیاد، میراث جنگِ ماههای گذشته در این مناطق است.
به این ترتیب، دیده میشود که جنگ فاریاب نه تنها در زمان اوجِ درگیری و نزاع بلای جان مردمِ عزیزمان بوده، بلکه تا کنون و چه بسا تا آیندهیی دور، همچنان به گونۀ پنهان برای مردمِ محل خطرآفرین و تهدیدزا میباشد. سرگلولهیی که تازه منفجر شده، به گونۀ واضح مؤید چنین تهدیدی است.
معلوم نیست که چه تعداد سرگلوله و ماینِ عملنکردۀ دیگر در کمینِ هموطنانمان در اقصانقاطِ کشور است. استفاده از تاکتیکِ ضربه و گریز از سوی دشمنان، بدون شک ضریبِ این تهدیدات را به گونۀ چشمگیری افزایش میدهد. بهکارگیری چنین تاکتیکی سبب میشود که جبهۀ جنگِ مشخصی با حدود معین و واضح ترسیم نگردد و در نتیجه ژئوپلتیکِ جنگ هر لحظه جغرافیای جدیدی برای خود تعریف کند. نتیجۀ مستقیم و عینیِ این نوع جنگ، گسترش دایرۀ ناامنی به حداکثر مناطقِ ممکن است که به تبعِ آن، میزان تهدیدات ناشی از بمبها و ماینها و سرگلولههای بهجا مانده نیز به مناطقِ بیشتری گسترش مییابد.
در چنین شرایطی، نهادهای مسوولِ حکومتی و همچنان سازمانهای بینالمللی موظفاند تا پس از عقب نشاندنِ دشمن از مناطق مسکونی، بلافاصله دست به پاکسازی آن مناطق بزنند تا بدین ترتیب، تهدیداتِ مواد منفجرۀ عملنکرده تا حدِ امکان کاهش یابد. مردم محل هم موظفاند تا در صورتِ مشاهدۀ هر نوع سرگلولۀ عمل نکرده و ماینهای بهجا مانده، بلافاصله به مسوولانِ محلی گزارش دهند. هرگونه سهلانگاری در این راستا میتواند هزینههای سنگینی چون پرپر شدنِ آیندهسازانِ وطنمان را در پی داشته باشد.
رسانهها و جامعۀ مدنی به شمولِ ملا امامانِ مساجد هم وظیفه دارند تا در جهت اطلاعرسانی در قبال زبالههای بهجا مانده از جنگ، گامهای موثری بردارند. گوشزد کردنِ این موضوع به مردم و بهخصوص والدینِ اطفال نیز میتواند نقش موثری در کاهش فاجعههایی نظیر آنچه در کابل و فاریاب اتفاق افتاد، داشته باشد.
در جامعهیی که اطفالمان از کمترین امکاناتِ تفریحی برخوردارند، بازی با سرگلولۀ هاوان، هیولاییست که به اندازۀ دیوهای قصهها میتواند برای کودکان ترسناک باشد و تا زمانی که والدین آنها، جامعۀ مدنی، حکومت، رسانهها و جامعۀ جهانی در این قسمت تدبیری اساسی روی دست نگیرند، پس از اینهم باید چشم به راهِ بازیهای مرگبارِ کودکان باشیم!
Comments are closed.