احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:یک شنبه 4 دلو 1394 - ۰۳ دلو ۱۳۹۴
چهارشنبۀ هفتۀ گذشته، مصادف به بیست جنوری سال ۲۰۱۶، روزی بود که نهادهای مدنی در افغانستان و پاکستان مورد حمله قرار گرفتند؛ حملۀ وحشتناکِ یک موترِ انتحاریِ پُر از مواد انفجاری به بسِ حاملِ کارمندانِ تلویزیون طلوع و نیز حملۀ گروهی انتحاری به دانشگاهی در ایالت خیبرپختونخواه پاکستان!
این دو رویدادِ تأثربار نشان داد که نه پاکستان و نه افغانستان، هیچکدام در برابرِ حملاتِ دهشتافکنانه مصونیت ندارند. زیرا هر دو کشور، در یک روز و فقط به فاصلۀ چند ساعت ـ در کنارِ دیگر انفجارها و کشته دادنها ـ شاهد حملۀ طالبان به دو نهاد مدنیشان بودند.
آنچه در پاکستان اتفاق افتاد، جانِ استادان و شاگردان را گرفت و آنچه در کابل اتفاق افتاد، جانِ اصحابِ رسانه را که برخیشان هم شاگرد دانشگاه بودند. بنابرین، هر دو رویداد، هم در افغانستان و هم در پاکستان، برای بارِ دوم تکرار شدهاند. بار اول، مکتبی در پیشاور پاکستان مورد حمله قرار گرفت و یک انتحار نیز در جریانِ انجامِ تیاتری در مرکز فرهنگی فرانسه در لیسۀ استقلالِ افغانستان در کابل صورت گرفت و آن تمثیل را که دربارۀ انتحار بود، به حقیقت تبدیل کرد.
شاید مواردِ مشابهِ دیگری هم از حملاتِ انتحاری و انفجاری در افغانستان و پاکستان وجود داشته باشند که نشان بدهند پاکستان و افغانستان همزمان از این تهدید رنج میبرند و ویران میشوند. در کنار این، یقیناً سالهاست که افغانستان قربانی حملهها و تجاوزها و سیاستورزیهای ناجایزِ پاکستان است و بیش از بیست سال میشود که مورد تجاوزِ مستقیمِ این کشور قرار دارد. اما افغانستان هیچگاه این توان را نداشته و ندارد که پاکستان را مورد حمله و تجاوز قرار دهدـ اگرچه آقای غنی در دیدارش با جانبِ پاکستانی قبول کرده که ملافضلالله رهبر طالبانِ پاکستان در خاک افغانستان است و این حضور، سبب برخی اتهامات بر افغانستان میشود. ولی حقیقتِ قصه هرچه باشد، رویداد چهارشنبۀ گذشته، یک بارِ دیگر این را ثابت کرد که پاکستان و افغانستان نیاز به اعتمادسازیِ متقابل برای خنثا کردنِ تروریسم در منطقه دارند و باید هر دو کشور نگاهشان را به برخی سیاستها و استراتژیهای سنتیشان تغییر بدهند.
ادعای افغانستان دربارۀ خط دیورند و نیز استراتژی پاکستان برای صوبۀ پنجم ساختن افغانستان، باید از ذهن و ضمیرِ مقاماتِ هر دو کشور پاک شوند تا میانِ دو کشور اعتماد و همکاریِ لازم به میان آید. اما آنچه تا کنون بسیار مبرهن بوده این است که: پاکستان به عنوان پدر تروریسم در منطقه، هم دارد خود را تباه میکند و هم افغانستان را، و حالا هم برنامۀ برهم زدنِ امنیتِ کُل منطقه را دارد. حال آنکه این کشور باید تا کنون فهمیده باشد که آتش تروریسم، دامنِ خودش را نیز گرفته و دیگر این ابزار قابل کنترل نیست و هر آن میتواند خالقش را به نیستی بکشاند.
حملات اخیرِ دهشتافکنانِ طالب در هر دو کشور، میتواند فرصتِ خوبی را برای درک و همگرایی میان پاکستان و افغانستان ایجاد کند و باعث شود که پاکستان برای همیشه با سیاستِ «طالبانِ پاکستانی، دشمن و طالبان افغانستانی، دوست!» خداحافظی کند و فقط به این بیـندیشد که سرنوشتِ ملتهای همسایه به هم گره خورده و رفاه و آرامشِ یکی از آنها، میتواند رفاه و آرامشِ دیگری را تضمین کند.
سیاستِ بازی با تروریسم و صدور آن به افغانستان، تا امروز نشان داده که نتوانسته به پاکستان اقتدار و امنیت ببخشد؛ بلکه روز به روز به عمقِ معضلاتِ این کشور افزوده است. اما اگر از اینپس پاکستان نیت صاف کند و برای تأمین امنیت در هر دو کشور بکوشد، روز به روز خواهد دید که بر مشکلات چیره میگردد و راه عزت و سعادتِ حقیقی را میپیماید!
Comments are closed.