پیامدهای کنفرانس» پکواش»

گزارشگر:احمدعمران /سه شنبه6 دلو 1394 - ۰۵ دلو ۱۳۹۴

طالبان اگر انعطاف‌های در سیاست‌های خود نشان می‌دهد بیشتر متکی به اوضاع و شرایط موجود است و نه استراتژی‌های اصلی این گروه. وقتی طالبان از پروژۀ تاپی به عنوان یک پروژۀ کلان اقتصادی حمایت می‌کند، می‌داند که در این پروژه پای کشورهای قدرتمند منطقه و از جمله حامیان طالبان دخیل است. طالبان با صغرا کبراهای این چنینی مواضع خود را اعلام می‌کند و نه براساس منافع ملی کشور و ارزش‌های که می‌تواند وجود داشته باشد. آیا ارزشی بالاتر از حرمت گذاشتن به زنده‌گی انسان‌های بیگناه و مظلوم وجود دارد؟ چگونه می‌توان کشتار غیرنظامیان را نادیده گرفت و آنگاه دل خوش کرد که طالبان در حال تغییر در سیاست‌ها و مواضع رسمی خود در قبال مسایل افغانستان است. طالبان وقتی در سیاست‌های خود انعطاف نشان می‌دهد که شرایط را همسو با منافع خود احساس نکند و حالا نیز ظاهرا این گروه دریافته است که تاکید برسیاست‌های خشک و انعطاف ناپذیر چهره این گروه را بیشتر از گذشته در اذهان عمومی سیاه خواه ساخت. در همین حال چه پیامدی می توان از کنفرانس» پکواش» داشت؟ آیا پس از این کنفرانس طالبان دست از جنایت و ریختن خون انسان های بیگناه خواهند برداشت؟ به هیچ صورت چنین انتظmandegar-3اری را نمی‌توان داشت زیرا کشتار و جنگ جز سرشت این گروه شده است.
کنفرانس» پگواش» که در دوحه، پایتخت قطر، برگزارشد فرصت تازه‌یی را در اختیار گروه طالبان قرارداد که از تربیون آن مطالبات خود را برای آغاز گفت‌وگوهای صلح اعلام کند. آنچه که در بیانیه رسمی این گروه از طریق نماینده‌گان آن در دفتر قطر مطرح شده چیز تازه‌یی را به نمایش نمی‌گذارد، هرچند از نظر محتوایی می‌توان تغییرات و انعطاف‌هایی را در سیاست‌های رسمی طالبان( اگر افراد این گروه در قطر به عنوان نماینده‌گان رسمی آن شناخته شوند) شاهد بود. در بیانیه طالبان از خروج نیروهای خارجی و بیرون کردن نام‌های سران طالبان از فهرست سیاه سازمان ملل متحد به عنوان پیش شرط‌های اصلی این گروه برای مذاکرات صلح نام برده شده است. هم‌چنین در این بیانیه از باز شدن یک دفتر رسمی سیاسی نیز برای گفت‌وگوهای صلح نیز نام برده شده است که ظاهرا همین دفتر قطر باید مد نظر باشد. اما در بیانیۀ تازۀ طالبان انعطاف‌های نیز به صورت مشهود نسبت به موضع گیری‌های سابق این گروه به چشم می‌خورد. در بیانیه کنفرانس پگواش، طالبان اعلام کرده است که متعهد به فعالیت‌های مدنی، آزادی بیان و حقوق زنان در پرتو قوانین اسلامی، منافع ملی و ارزش ها هستند. در بیانیه طالبان هم‌چنین بر آموزش برای فرزندان افغانستان، حمایت از تاسیسات عام‌المنفعه و پروژه تاپی تاکید رفته است. گمان می‌رود که طالبان این بار تلاش کرده اند که حداقل موضع خود را در مهم‌ترین مسایل مربوط به افغانستان به صورت روشن‌تری نسبت به گذشته اعلام کند. در بخش دیگری از این بیانیه به مشکل افغانستان پرداخته شده و به آن را به دو بخش اصلی داخلی و خارجی تقسیم کرده است. طالبان در بخش مشکل خارجی خواهان گفتگو با امریکا به صورت مستقیم شده اما در بخش مشکل داخلی افغانستان گفته است که این مشکل از طریق گفت‌وگو قابل حل است. طالبان در حالی از مواضع جدید خود خبر می‌دهد که حملات تازۀ این گروه موجی از نفرت و انزجار را نسبت به عملکردهای خشن آن در جامعه برانگیخته است. رییس‌جمهورغنی در مراسم فاتحه‌خوانی شهدای روز چهارشنبه هفته گذشته کابل گفت که کسانی که دست به کشتار مردم می‌زنند، مسلمان و شهروند این کشور نیستند. او همچنین از پیگرد عاملان قتل‌های اخیر در افغانستان اطمینان داد. این در حالی است که مسوولیت حملات اخیر کابل و برخی شهرهای کشور را گروه طالبان به عهده گرفته است. آیا میان این موضع‌گیری‌ها نمی‌توان هیچ تناقضی را شاهد بود؟ بدون شک در موضع‌گیری‌های آقای غنی می‌توان تناقض آشکار را دید. او از یک طرف می‌گوید که با عاملان کشتار غیرنظامیان گفتگو نمی‌کند؛ ولی از جانب دیگر به صورت پیوسته در حال تلاش برای برقراری رابطه با گروه‌های جنگ طلب است. شاید طالبان در ظاهر سیاست‌های خود که به صورت گفتاری بیان می‌شوند، انعطاف‌هایی را نشان دهند ولی این گونه انعطاف‌ها نمی‌توانند، از تغییر سیاست های این گروه پرده بردارند.
طالبان از یک طرف در گفتگوهای «پکواش» شرکت می‌کند ولی از طرف دیگر هم‌چنان با حملات انتحاری جان انسان های بیگناه را می گیرد. هر قدمی که در راه صلح برداشته می‌شود باید نشانه‌های حسن نیت طرف‌های درگیر را برای کاهش خشونت‌ها با خود به همراه داشته باشد. طالبان وقتی فرصت پیدا می‌کند از پایان دادن به اشغال افغانستان سخن می‌گوید و تاکید دارد که جنگ این گروه برای بیرون کردن خارجی‌هاست. اما اکثر رویارویی‌های این گروه با افراد غیرنظامی بوده است. در کدام یک از حملات انتحاری گروه طالبان افراد غیرنظامی کشته نشده اند؟ چقدر مصیبت و درد طی سال‌های اخیر از سوی این گروه برای مردم افغانستان ارمغان شده است؟ آیا آمار تلفات و قربانی‌های مردم بیگناه را کسی به صورت دقیق در اختیار دارد؟ طالبان همواره شرایط برای برقرار صلح را به مخاطره انداخته است و حالا نیز هیچ اراده‌یی در رهبری این گروه برای آتش‌بس و ایجاد امنیت در کشور وجود ندارد. طالبان اگر انعطاف‌های در سیاست‌های خود نشان می‌دهد بیشتر متکی به اوضاع و شرایط موجود است و نه استراتژی‌های اصلی این گروه. وقتی طالبان از پروژۀ تاپی به عنوان یک پروژۀ کلان اقتصادی حمایت می‌کند، می‌داند که در این پروژه پای کشورهای قدرتمند منطقه و از جمله حامیان طالبان دخیل است. طالبان با صغرا کبراهای این چنینی مواضع خود را اعلام می‌کند و نه براساس منافع ملی کشور و ارزش‌های که می‌تواند وجود داشته باشد. آیا ارزشی بالاتر از حرمت گذاشتن به زنده‌گی انسان‌های بیگناه و مظلوم وجود دارد؟ چگونه می‌توان کشتار غیرنظامیان را نادیده گرفت و آنگاه دل خوش کرد که طالبان در حال تغییر در سیاست‌ها و مواضع رسمی خود در قبال مسایل افغانستان است. طالبان وقتی در سیاست‌های خود انعطاف نشان می‌دهد که شرایط را همسو با منافع خود احساس نکند و حالا نیز ظاهرا این گروه دریافته است که تاکید برسیاست‌های خشک و انعطاف ناپذیر چهره این گروه را بیشتر از گذشته در اذهان عمومی سیاه خواه ساخت. در همین حال چه پیامدی می توان از کنفرانس» پکواش» داشت؟ آیا پس از این کنفرانس طالبان دست از جنایت و ریختن خون انسان های بیگناه خواهند برداشت؟ به هیچ صورت چنین انتظاری را نمی‌توان داشت زیرا کشتار و جنگ جز سرشت این گروه شده است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.