احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 10 دلو 1394 - ۰۹ دلو ۱۳۹۴
رسانههای پاکستانی، دیروز گزارش داده بودند که نوازشریف نخستوزیرِ آن کشور به منظور تسهیلِ مذاکراتِ صلح با طالبان، به قطر میرود.
از مدتها به این سو، شماری از نمایندهگانِ طالبان در قطر حضور دارند و خواهان گشایشِ دفتر سیاسیِ خویش در دوحه هستند؛ اما همواره دولت افغانستان با بازگشاییِ این دفتر برای طالبان مخالفت کرده است. اما اکنون نوازشریف درحالی میخواهد با طالبان در قطر دیدار کند که قبلاً کشورهای شرکتکننده در گفتوگوهای چهارجانبه تأکید کرده بودند که باید زمینۀ مذاکراتِ رو در رویِ طالبان با دولت افغانستان از کانالِ پاکستان مساعد شود. در چنین فرصتی، نوازشریف با سفر به قطر میخواهد به جامعۀ جهانی نشان دهد که برای آماده کردنِ طالبان به میز گفتوگو، حاضر است شخصاً با طالبان دیدار کند. اما مسلماً در پشتِ این نمایش، پاکستان پیش از هر گفتوگو و ملاقاتِ رو در رو میان طالبان و دولت افغانستان، میخواهد طالبان را به عنوان یک «حکومت در تبعید» به رسمیت بشناسد و به این گروه وجهه و اعتبارِ بزرگِ سیاسی ببخشد.
حضور نوازشریف در دفتر طالبان در دوحه، در عینِ حال این برداشت را نیز تقویت میکند که طالبان مورد حمایتِ پاکستان قرار دارند و همانگونه که پاکستان امارتِ خودساختۀ آنها را به رسمیت شناخته بود، دفتر سیاسیِ این گروهِ منحط و منقرض را نیز به رسمیت میشناسد.
ولی این سفر یقیناً در چنین شرایطی برای مردم و دولتِ افغانستان زیانمند است؛ زیرا بعد از سفر نوازشریف به دوحه به قصد دیدار با طالبان، احتمال میرود که مقاماتِ کشورهای متحد پاکستان ـ از جمله چین به عنوان کشور تسهیلکنندۀ گفتوگوهای صلح، و امریکا به عنوان بازیگر اصلی در منطقه و جهان ـ نیز انگیزه و عزمِ دیدار رسمی از این دفتر پیدا کنند.
بر بنیاد گزارشها؛ امریکاییها، انگلیسها و آلمانیها بارها از دفتر طالبان در قطر دیدارهای غیررسمی داشتهاند و در مواردی هم این دیدارها رسانهیی شدهاند. اما حالا با سفر نوازشریف بابِ تازه یی در این مسیر فتح میشود و اگر دولت افغانستان زودتر واکنش نشان ندهد، یک برگ برندۀ دیگر آنهم در یک سطحِ کلان به طالبان واگذار میشود. حتا احتمال میرود که پس از این، طی یک رقابتِ منطقهیی و جهانی، کشورهایی مثل ایران که در جهت فراهمسازی گفتوگوهای صلح اعلامِ همکاری کرده و نیز روسیه که مدعی داشتن رابطه با بخشهایی از طالبان است نیز با این دفتر ارتباط برقرار کنند، و این هرگز به سود دولت کابل نخواهد بود!
درست است که آقای غنی و برخی سیاستمدارانِ دیگر مثل آقای کرزی، از طالبان به عنوان ابزارهای خشن در مواجهه با رقبای سیاسیِ داخلیشان استفاده میکنند و از وجود آنان در محاسباتِ سیاسی سود میبرند؛ اما به رسمیت شناختنِ دفتر طالبان به هیچ عنوان به مصلحتِ این حلقه نیز نبوده و نخواهد بود. زیرا این موقعیت به طالبان فرصتهای بیشماری میدهد و آن گروه را از حالتِ ابزاری خارج کرده و به یک دولتِ موازی تبدیل میکند.
دفتر سیاسی طالبان زیر نام «دفتر سیاسی امارت اسلامی افغانستان»، میتواند اهمیت و کارکردِ یک سفارتِ فوقالعاده را برای این گروه داشته باشد و در صورتِ بیتوجهی حکومت، دولت افغانستان بهتدریج به جای یک «گروه»، با یک «شبهدولت»ِ مدعی و مورد حمایتِ چند کشور مواجه خواهد شد. با این حساب، دولت افغانستان باید متوجه این حرکتِ پاکستان باشد و از هر راه و روش و مکانیزم ممکن، مانع سفرِ نواز شریف به پاکستان و فتحِ این بابِ خطرناک گردد.
بیتردید نوازشریف با سفر به دوحه میخواهد دورِ تازهیی از بازیهای پاکستان در افغانستان را کلیـد بزند و این بازی، ضربۀ مهلکی بر پیکرِ دولت وحدت ملی خواهد بود. دولت افغانستان باید با درکِ حساسیتِ موضوع، با دولت قطر، ایالات متحدۀ امریکا و نیز پاکستان وارد گفتوگو شود و آنها را نسبت به عواقبِ این حرکت هشدار دهد.
Comments are closed.