احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران/ سه شنبه 13 دلو 1394 - ۱۲ دلو ۱۳۹۴
«امریکا با چه کسانی سر ِآشتی و صلح دارد؟»، این معما را بهسادهگی میتوان در سخنانِ جنرال جان کمبل فرمانده ناتو که بهزودی مأموریتش در افغانستان پایان مییابد، پیـدا کرد. وقتی خبرنگار بی بی سی از او میپرسد که «طالبان را چه مینامید؛ تروریست یا شورشی؟» جنرال کمبل، یادداشت کوتاهِ یک مقام ارشدِ وزارت دفاع امریکا را برایش میخواند که به گونهیی بازتابِ نگاه و فهمِ او نیز از طالبان میتواند تلقی شود. این یادداشتِ کوتاه که تعریفِ موجزی از طالبان ارایه میکند چنین است: «طالبان هیچ برنامهیی برای توسعۀ افغانستان ندارند. آنها آمدهاند که شما را بکُشند. آنها ضد زن هستند. آنها با آموزش مخالفاند. با آزادی مطبوعات مخالفاند. آنها با پیشرفت ملتِ افغانستان مخالفاند. به چنین کسی چه عنوانی میدهید؟»
این تعریف جنرال کمبل، فرمانده نیروهای ناتو در افغانستان از طالبان است که میتوان با کمی تسامح، آن را تعریف و برداشتِ مقامهای امریکایی از این گروه دانست. اما امریکا مثل این است که تعریفِ دیگری از طالبان هم دارد؛ گروهی که با همۀ این ویژهگیها میتوان با آن صلح کرد. به همین دلیل، امریکاییها از چند سال به اینسو عملاً جنگِ چندانی با طالبان ندارند و در حال تشویقِ این گروه برای پیوستن به روند گفتوگوهای صلحاند!
اگر تعریف رسمیِ امریکا از طالبان چنین هست، پس این کشور چهگونه حاضر میشود که با آنها صلح کنـد و حتا از دولت افغانستان بخواهد که برای این گروه در ساختار سیاسی افغانستان موقعیتِ مشخصی را در نظر بگیرد؟
فراموش نکنیم که گفتوگوهای چهارجانبه همین حالا با حضور نمایندۀ امریکا برگزار میشود و این کشور سالها پیش گفتوگوهایی را با نمایندهگان گروه طالبان آغاز کرده و دفتر قطر، دقیقاً برآیندِ تعاملاتِ امریکا با گروه طالبان است؛ همان گروهی که ۱۵ سال پیش، امریکا به دلیل حوادث یازدهم سپتمبر در یک ایتلاف جهانی به آن حمله کرد و به حاکمیت ششسالۀ آن در افغانستان به کمکِ مقاومتگرانِ کشور پایان داد.
در آن زمان تعریفی را که امریکاییها از طالبان ارایه میکردند، چیزی شبیه القاعده بود. رهبرانِ آن در فهرست سیاهِ سازمان ملل متحد قرار گرفتند و عملاً جنگ با این گروه در افغانستان و منطقه آغاز شد. اما حالا امریکا این گروه را یک گروه حداقل تروریستی نمیشناسد و یادداشتی را که هم جنرال کمبل در مورد طالبان از یک بیانیۀ کوتاهِ یک مقام ارشد وزارت دفاع امریکا خوانده است، احتمالاً به سالهای آغاز مبارزه با تروریسم برمیگردد؛ همان سالهایی که امریکا در جهان شعار سر میداد که وضعیتِ خود را در قبال تروریستها مشخص کنید: یا علیه آنها و یا در کنارِ آنها، راه سومی وجود ندارد!
اما امروز این کشور چه دارد که بگوید؟ آیا خودش علیه آنهاست و یا در کنار آنها؟
قراین و شواهد، چیزِ دیگری را به نمایش میگذارند. گویا همان کشوری که پس از حوادث یازده سپتمبر برای دیگر کشورهای جهان تعیین تکلیف میکرد، خود در بلا تکلیفی بهسر میبرد. آن سالها بیم از آن وجود داشت که ایران و روسیه در کنارِ امریکا در مبارزه با تروریسم قرار نگیرند، ولی حالا ظاهراً این کشورها پیشقراولِ مبارزه با تروریسم و افراطگرایی در جهان شدهاند.
سیاست وادیِ منافع است. در آن زمان، منافع امریکا ایجاب میکرد که به دنبال حوادث یازده سپتمبر که بهشدت به حیثیتِ جهانیِ آن لطمه وارد کرده بود، در مبارزۀ بیامان با تروریسم قرار گیرد و حتا از دیگر کشورها بخواهد که در این مبارزه در کنار امریکا قرار گیرند، حتا کشورهایی که از نظر فکری و ایدیولوژیک با آنها مخالف بودند. ولی حالا امریکا نخستین کشوری است که پا پیش گذاشته و در حال رایزنی و گفتوگو با طالبان بر سرِ سرنوشت و آیندۀافغانستان است.
امریکا سرنوشتِ یک کشور را به قمار گذاشته است تا به هدفهای سیاسیِ خود دست پیدا کنـد. اگر طالبان واقعاً آنگونه که در یادداشتِ مقام ارشد وزارت دفاعِ امریکا بازتاب یافته، گروهی مخالفِ آزادی، زن، پیشرفت و دموکراسی اند، چگونه میشود که با آن به توافق رسید؟ یا این است که ارزشهای امریکا تغییر کرده و یا اینکه این کشور به این نتیجه رسیده که طالبان دیگر یک گروه تروریستی نیستند.
این در حالی است که جنرال کمبل در همین گفتوگو میگوید که اگر تا چند هفتۀ آینده گفتوگوهای صلح به نتیجه نرسد، جنگهای شدید و مدهشی در انتظار افغانستان است. این به چه معناست؟ آیا غیر از این است که امریکا خواهانِ رسیدن به توافق با همان گروهی است که چنان تعریفی از آن در وزارت دفاعِ این کشور وجود دارد.
Comments are closed.