احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:رامیــن حاجیانفرد/ چهار شنبه 11 دلو 1396 - ۱۰ دلو ۱۳۹۶
بخش نخست/
واکنش انسانها به باران متفاوت است. عدهیی باران که میبارد، حالشان خوب است؛ به قدری که دوست دارند ساعتها زیر باران، با هر شدتی که باشد، قدم بزنند و زندهگی کنند. در مقابل آدمهایی هستند که وقتی آسمان دلشان میگیرد و بعد هم با غرشی، چهرۀ شهر را تر میکند، دل آنها هم بارانی شده و غمگین میشوند. اما از حالتهای شخصی افراد که بگذریم، باران رحمتِ خداست. به همین دلیل هم در فرهنگهای مختلف جهان، باران تعریف و جایگاه خاصِ خودش را دارد.
آفتاب تابان و باران
جاپان یا کشور آفتاب تابان، یکی از کشورهایِ با میزان بارندهگی بالاست. باران در زندهگی روزمرۀ جاپانیها همواره نقش مهمی داشته و به همین دلیل آنها تمهیدات گوناگونی را برای زندهگی در شرایط بارانی اندیشیده اند. زبان جاپانی که محمل فرهنگ و باورهای مردم این سرزمین است، برای گفتن از پدیدۀ «باران»، غنای بالایی دارد.
در این زبان شکلهای مختلف باران و شرایط ناشی از آن با حدود ۵۰ واژه بیان میشود. بعضی از شرایط و مواردی که برای آنها واژهیی خاص در زبان چاپانی وجود دارد عبارت اند از: باران زمستانی، باران پاییزی، باران فصلی، باد و باران، برف و باران، باران سبک، باران شدید و باران و شبنم.
از نکات جالبِ دیگری که در جاپان با باران پیوند خورده، هنر ساخت چتر در این کشور است. از زمانهای دور در کشور جاپان مواد گوناگونی از جمله کاغذهای روغنی، بامبو و غیره برای ساخت چتر مورد استفاده قرار گرفته است.
در بسیاری از آثار هنری سنتی این کشور مانند نقاشیها و تیاترهای سنتی این کشور از چترهای رنگارنگ با طرحهای بدیع و چشمنواز استفاده میکنند. به همین دلیل چترسازی هنر سنتی این کشور به شمار میآید. در حال حاضر بعضی از هنرمندان روی چترها نقاشی میکنند. در واقع چتر، بوم نقاشی جاپانیهاست.
ملکۀ باران
در میان ساکنان قبیلۀ «بالوبدو» در کشور آفریقای جنوبی این اعتقاد وجود دارد که موجودی به نام باران یا موجاجی وجود دارد. افراد این قبیله بر این باورند که این ملکه از قدرت مافوق طبیعی دربارۀ ابرها و بارش باران برخوردار است.
بنابر سنت این قبیله پس از مرگ ملکۀ باران، بزرگترین دختر او و در صورت عدم وجود فرزند دختر، یکی از دختران خانواده جایگزین ملکۀ درگذشته میشود. این ملکه در باغ بزرگی که نمادی از برکت و قدرت اوست زندهگی میکند. بزرگترین باغ سرخس نخلی در جهان همین باغ است. بودجۀ دولتی برای ادارۀ اموال ملکۀ باران و برگزاری مراسم مرتبط به این سنت توسط دولت تأمین میشود.
باران سیاه
ماسوجی ایبوسه، نویسندۀ جاپانی در سال ۱۹۶۵ میلادی رمانی به نام « باران سیاه» را نوشت. طرح این داستان بر اساس رخدادهای تاریخی پس از انفجار هولناک بمب اتمی در شهر هیروشیماست.
نویسنده در نگارش این داستان از منابع مستند، روایتهای واقعی و خاطرات شخصی بعضی از شهروندان و قربانیان بمباران اتمی شهر کمک گرفته است. در این داستان مردی به نام «شیزوما» بعد از وقوع انفجار به مناطق مختلف شهر مراجعه کرده و به پژوهش دربارۀ وسعت خرابیها و اثرات انفجار میپردازد.
در بخشی از داستان آقای شیزوما درگیر آن است که بمبی که باعث این فاجعه بزرگ شده، چه ویژهگیهایی داشته و چه نامی میتوان بر آن گذاشت. از همین رو است که در بخشهای مختلف داستان این بمب با نامهایی همچون «سلاح جدید»، «سلاح مرموز» و در نهایت «بمب اتمی» نامگذاری میشود.
در پارهیی از بخشهای این داستان، نویسنده چنان با جزییات دقیق به توضیح زخمها و آسیبهای جسمی قربانیان انفجار هستهیی پرداخته که خواننده را تحت تأثیر قرار میدهد.
از نکات فنی جالب توجه در نگارش این داستان، بهرهگیری از طنز و کنایه در بعضی از بخشهای داستان است که از ویژهگیهای مشخص داستانهای ایبوسه است.
Comments are closed.