احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۸ عقرب ۱۳۹۱
آیا قرار است ارگ ریاست جمهوری خط مرزی دیورند میان افغانستان و پاکستان را به رسمیت بشناسد؟ این سوال در حالی مطرح است که به تازهگی مقامهای امریکایی و بریتانیایی موقف شان را در مورد خط دیورند به عنوان مرز بینالمللی افغانستان و پاکستان اعلام نموده و برآن تاکید کرده اند. اما پیشتر از این، یافتههایی در این خصوص که به یک ناظر روسی برمیگردید نشان از تلاشهای رییسجمهوری برای به رسمیت شناختن این مرز اختلافی میان دو کشور دارد. الکساندر کنیازف یک ناظر روسی در افغانستان گفته که آقای کرزی از یک سال به این سو سعی در به رسمیت شناختن این خط مرزی دارد؛ ولی به باور این ناظر روسی حساسیتهای موجود در افغانستان سبب شده که آقای کرزی به وضاحت در این خصوص حرفی نزند.
به باور ما یکی از علل اصلی روابط غیر دوستانه پاکستان با افغانستان، بر سر مساله دیورند است. اما سوال این جاست که با مکدر کردن بیشتر این مساله میتوان واقعیت آن را دیگر گونه کرد؟
گذشته از این که ارگ ریاستجمهوری در این خصوص چه نظری دارد، موضوعات حساسی مثل تمامیت ارضی کشوری مثل پاکستان، چیزی نیست که همواره با ادعاهای میانتهی مان، آن ر ا مورد سوال قرار بدهیم.
تجربه تاریخی ما نشان میدهد که ادعای ملکیت داشتن بر سر خاک پاکستان آن کشور را وادار کرد تا به سرحد اشغال کامل افغانستان لشکر کشی کند و اگر مقاومت ملی مردم ما در برابر آن نمیبود، امروزه افغانستان زیر پرچم پاکستان قرار میداشت.
بنابراین، هرچه ادعای «دیورند از ماست» سر داده شود، به همان میزان مشکلات افغانستان شدیدتر و جدیتر میشود؛ زیرا هیچگاه چنین موضوع مهم و حساس، نمیتواند واکنش پاکستان را بر نتابد.
به نظر میرسد که آقای کرزی به این نتیجه رسیده است که دیورند خواهی نتیجه مثبتی برای افغانستان ندارد؛ اما دوست دارد که این داعیه نادرست را روی علتهایی همچنان گرم نگه دارد. به این ترتیب، ریاستجمهوری میتواند در دوطرف این مسأله به بازی ادامه دهد؛ یکی این که ادعای باطل دیورند طلبی، برخی از چهرههای برتری طلب و تمامیتخواه را راضی نگه میدارد؛ بنابراین اداعای مالکیت افغانستان برآن سوی دیورند یک خورش سیاسی قومی برای آقای کرزی است.
پهلوی دیگر، عکس مسأله است؛ یعنی قبول این واقعیت که دیروند مرز رسمی میان دو کشور است و هر ادعایی در این باره باطل قلم داد میشود. کنار آمدن کرزی بر سر این مسأله با پاکستان، نمیتواند خالی از منفعتهایی برای او باشد. درعین حال مردم افغانستان (به جز یک حلقه خاص قومی) هیچ ادعایی بر سر «خط دیورند» ندارند و گذشته از آن، خاک پاکستان را از خود نمیدانند؛ زیرا هیچ منطقی آن را بر نمیتابد. در عین حال اگر از مردم آن سوی دیورند هم پرسیده شود که آیا مایل اند به افغانستان ملحق شوند؟ بدون شک پاسخ سردی از آنان در یافت خواهیم کرد و حکومت افغانستان نیز این مسأله را درک میکند. از طرف دیگر حکومت پاکستان همچون همتایان افغانستانی خود، در تلاش بهربرداریهای سیاسی از این مسأله دیورند اند و در سایه این مساله خود را محق دانسته اند که به کشور ما حمله کنند و یا گروههای مثل طالب را تشویق به جنگ سازند؛ جنگی که به باور بسیاریها عملا ریشه در اختلافات مرزی میان دو کشور دارد. آن چه که به گونه فوری در خصوص خط مرزی دیورند میتواند مطرح شود همین موضع گیریهای امریکاییها بوده است که بر به رسمیت شناختن خط دیورند تاکید کرده اند و اینگونه پرونده را مختومه اعلام کرند. حالا یک گام دیگر مانده است؛ آن اینکه اگر سازما ملل متحد نیز در این مورد پا پیش بگذارد و به سادهگی این مسأله را طبق مفادات بینالمللی حل و فصل کند و حکومت افغانستان را از ادعای بیشتر طلبی باز بدارد. درچنین صورتی شکی نخواهد بود که آقای کرزی بر «مرز رسمی» بودن خط دیورند اعتراف کند. با این همه بار دیگر تکرار میکنیم که بحث دیورند هیچ محلی برای طرح ندارد و باید حکومت افغانستان بر رسمی بودن این خط، منحیث مرز میان دو کشور، اعتراف داشته باشد و بیشتر از این مردم افغانستان را در آتش آن نسوزاند و جهان را نیز سر گردان یک وضعیت فرسوده نسازد.
Comments are closed.