احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





نهادی‌که «کلک ششم» محسوب می‌شود!

گزارشگر:دوشنبه 3 حوت 1394 - ۰۲ حوت ۱۳۹۴

وضع افغانستان در تمامی زمینه‌ها بحرانی است. ما با بحران اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی مواجه هستیم. فقر، بیکاری، فساد، بی‌ثباتی و … مردم افغانستان را تهدید می‌کند. بسیاری‌ها به دنبال ریشه‌یابی و جست‌وجوی علت این بحران‌ها و مشکلات روزافزون هستند. عده‌یی عامل همۀ بدبختی‌ها و ناهنجاری‌های افغانستان را به کشورهای منطقه و جهان نسبت می‌دهند و در تلاش برائت و کنار کشیدن خویش هستند و عده‌یی دیگر؛ بی‌اتفاقی، بی‌عدالتی و ظلم حاکم در درون کشور را به عنوان اسباب ناامنی و سایر نابسامانی‌ها قلمداد می‌کنند.
در این‌جا به دنبال تأیید یک فرضیه و رد فرضیۀ دیگر نیستیم. همه می‌دانند به این مسأله نمی‌توان یک بُعدی پرداخت و داوری نمود که مشکلاتِ ما تنها ریشۀ درونی و یا هم بیرونی دارند. دریافت‌های من نشان می‌دهد که نقش جامعۀ ما در خلق فضای موجود پُررنگ‌تر می‌باشد.
در جهان امروز، هیچ کشوری از مداخلات خارجی مصؤن نیست. همۀ کشورها – حتا امریکا، روسیه و چین – مورد مداخله قرار می‌گیرند. به دلیل این‌که انسان مدرن، رفته‌رفته از ارزش‌های معنوی به‌دور می‌شود و طبیعی است که در چنین شرایطی، تمامیت‌خواهی و افزون‌طلبی بیشتر می‌گردد. از همین رو، همۀ کشورها به دنبال سهم بیشتر در مراودات جهانی‌اند و این مسأله باعث تضاد و درگیری می‌شود.
طبیعتاً در این درگیری‌ها و کشمکش‌ها ملت‌هایی پیروز می‌گردند که مجهز به دانش نوینِ بشری بوده و از آگاهی عمیقِ علمی برخوردارند.
این‌که شماری از شهروندان یک جامعه مورد استفادۀ کشورهای بیرونی قرار گرفته و برضد مردم خویش می‌جنگند، ریشه در ناآگاهی دارد. هیچ انسانِ آگاهی نمی‌تواند بر ضد منافع، ارزش‌ها و داشته‌‌های فرهنگی – تاریخی خودش بایستد و آن را نابود سازد.
آگاهی از مجرای تعلیم و تربیه به وجود می‌آید. همۀ کشورهایی‌که امروز در مسیر توسعه و پیشرفت باورنکردنی قرار گرفته‌اند، از نهاد تعلیم و تربیه آغاز نموده‌اند.
سیر پیشرفتِ کشورهای نمونه در جهان، از سنگاپور، مالیزیا، کوریای جنوبی و جاپان گرفته تا افریقای جنوبی، برازیل و حتا هند نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری بالای سکتور آموزش و پرورش تا چه اندازه نتیجه‌بخش است.
در افغانستان به نهاد تعلیم‌وتربیه به عنوان «کلک ششم» نگاه شده است. به همین دلیل، کمترین معاش و امکانات به آموزگاران اختصاص داده شده و هم آنانی‌که در امتحان کانکور کمترین نمره را به‌دست می‌آورند، راهی فاکولته‌های تربیۀ معلم و تعلیم و تربیه می‌شوند.
اگر به معلمانی‌که از سواد و تجربۀ کافی در زمینۀ تدریس برخوردار هستند بی‌احترامی نشده باشد، ضعیف‌ترین‌ها راهی مکاتبِ کشور شده و مصروف تدریس می‌گردند.
بیشترین سرمایه‌گذاری در افغانستان روی سکتور امنیتی و بخش‌هایی می‌شود که هیچ دردی را درمان نمی‌تواند بکند. این وضعیت از نادانی ناشی نمی‌شود، بل عده‌یی عمداً تلاش می‌ورزند وضعیت نظام آموزشی افغانستان به همین‌گونه پیش برود. چون نیت این نیست که کشور از وضعیت بحرانیِ کنونی خارج شود و مسیرِ ترقی و پیشرفت را بپیماید؛ ورنه چنین نگاهی به تعلیم و تربیه در کشور وجود نمی‌داشت.
اگر کمترین صداقت و اخلاص به این سرزمین وجود دارد، باید این رویکرد به نظام آموزشی افغانستان عوض شود. نهاد تعلیم و تربیه باید در صدرِ همۀ بخش‌ها قرار گیرد و بیشترین سرمایه در این عرصه به مصرف برسد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.