گزارشگر:شنبه 11 ثور 1395 - ۱۰ ثور ۱۳۹۵
بخش دوم و پایانی/
زندهگیاش را خاکستری نکنید
زنها به شادیهایشان اهمیت زیادی میدهند. اگر ازدواج آنها را از تمام لحظات لذتبخش و شادیآورشان دور کند، خیلی زود دلسرد خواهند شد و میلشان را به آن زندهگی از دست خواهند داد. اشکالی ندارد که گاهی با هم بازی کنید، تفریحات یا ورزشهای مشترکی را انجام دهید یا شرایطی را فراهم کنید که از تهِ دل بخندید. وقتی شما مهمترین آدم زندهگیِ او هستید و بیشتر از هر کسی با او وقت میگذارید، پس مسوولیت بیشتری برای تزریق شادی به زندهگیاش دارید. اگر زندهگی مشترک را به یک کار اداری با وظایف مشخص و زمان و مکانِ مشخص تبدیل کنید، خیلی زود او را از دست میدهید. پس تلاش کنید که طراوت زندهگیتان را حفظ کنید.
تهدید نکنید
قدم بعدی حرف زدن است. شما یا باید در مورد مشکلاتتان مشاجره و دعوا کنید یا اینکه با گفتوگو کردن آنها را حل کنید. اگر برای شناخت هم وقت بگذارید، میتوانید به راه دوم نزدیکتر شوید. هیچ وقت او را با سکوتتان تهدید نکنید و اگر نظر مخالفی در مورد موضوعی دارید، با استدلال و گفتوگو همسرتان را قانع کنید. اگر او ناراحتیِ شما را متوجه شده و دلیل آن را میپرسد، با تلخی نگویید «هیچی!»، بلکه سعی کنید با حرفهایتان خودتان را بیشتر به او بشناسانید و به سمتی بروید که دیگر دلیلی برای این ناراحتیها وجود نداشته باشد.
قاضی باشید
اگر از نظر شما همسرتان زنی حسود و حساس است، باید علتش را در خودتان جستوجو کنید. درست است که برخی آدمها ممکن است بهخاطر مشکلات روانی، چنین علایمی را مرتب از خود بروز دهند، اما اغلب آدمهایی که دچار چنین حسی میشوند، دلیلی برای داشتن آن دارند؛ دلیلی که اگر مرتباً تکرار شود، میتواند آرامش و سلامت روانشان را به خطر بیاندازد. اگر این نشانهها را در همسرتان میبینید، نگاهی به رفتارهای خود بیاندازید. هیچ چیز را بیاهمیت تصور نکنید. یک دروغ کوچک میتواند آغاز یک بیاعتمادیِ بزرگ باشد. پس اول خودتان را قضاوت کنید و بعد او را. برای تبرئه کردن خودتان، هرگز به او حمله نکنید و سعی کنید بدون توجیههای همیشهگی و با رفتارهایتان، به او اطمینان بدهید.
خانهیی امن بسازید
برای آرامش همسرتان لازم است که یک خانۀ امن بسازید. اگر او به دلیلی منطقی از حضور بعضی آدمها آزرده میشود، دلیلی ندارد که پایۀ اصلی معاشرتهایتان را بر حضور آن آدمها بسازید. خانه یکی از مهمترین مکانهایی است که زنان به آن تکیه می کنند، پس او را هم در مدیریت این مکان و آدمهایی که به آن میآیند، سهیم کنید و با حضور مداوم افرادی که آزارش میدهند، او را مشوش نکنید. از طرف دیگر به بهانۀ کار یا خستهگی، خودتان را در یک جزیرۀ متروکه حبس نکنید. زمانهایی را برای حضور کسانی که هر دوی شما دوستشان دارید، مشخص کنید و از این راه، چندساعت آرام را برای خودتان و البته همسرتان تدارک ببینید.
زیادی عاقل نباشید
بعضی وقتها لازم است اینکه درست و غلط چیست و چه کسی راست میگوید را فراموش کنید. وقتی او از موضوعی یا کسی ناراحت است، مدام جملههایش را تصحیح نکنید. بگذارید احساساتش را بیان کند و نصیحتهایتان را برای وقتی که آرامتر است، بگذارید، یا اگر او خواستهیی دارد که از نظر شما با برخی قوانین زندهگیتان مغایر است، به جای چسبیدنِ سفت و سخت به این قوانین، به آرامش زندهگیتان فکر کنید. اگر واقعاً انجام این خواسته، زندهگی شما را زیباتر میکند، پس چه دلیلی دارد که با او مخالفت کنید و با نصیحتهای مداوم ذهنش را خسته کنید؟
قرار نیست همیشه حق با شما باشد و نتوانید مخالفتِ همسرِ خود را با نظراتتان تحمل کنید. چه درست و چه غلط، مطمین باشید که تلفیق دو نظر خیلی بهتر از انجامِ یکی از آنهاست. از طرف دیگر، همسر شما ممکن است ضعفهای زیادی داشته باشد یا اشتباهات بسیاری را مرتکب شود. اما قرار نیست شما این اشتباهات را یکروزه تصحیح کنید. با غلطگیریهای مداوم، اعتماد به نفسِ او را از بین نبرید و همۀ عاقل بودنتان را یکجا به زندهگیتان تزریق نکنید.
منبع: مجلۀ زندهگی ایدهآل
Comments are closed.