گزارشگر:احمد عمران/ یک شنبه 26 ثور 1395 - ۲۵ ثور ۱۳۹۵
به دنبال پروژۀ خط گاز تاپی که از مسیر افغانستان میگذرد، حالا همهجا سخن از پروژۀ برقِ کاسا یکهزار است. کاسا یکهزار، پروژۀ انتقال یکهزار و سهصد میگاوات برقِ آبی از قرغیزستان و تاجیکستان از طریق افغانستان به پاکستان است. سهصد میگاوات برقِ کاسا یکهزار به افغانستان میرسد و این اندازه برق هرچند برای کُل نیازِ کشور به انرژی برق بسنده نیست، ولی میتواند بخشی از مشکلاتِ اساسی را پاسخ دهد.
از جانب دیگر، پروژههای تاپی و کاسا یکهزار، فرصتِ تازهیی از همکاریهای منطقهیی را به روی کشورهای دخیل در این پروژهها باز میکند و انتظار میرود که به زودی کشورهای منطقه متوجه امکانات و ظرفیتهایی شوند که در همکاری با هم به دست آورده اند.
جهان امروز، جهانِ فرصتهای اقتصادی است و در مناسبات سیاسی، سود و زیانهای اقتصادی در اولویت قرار دارند. روابط اقتصادیِ منطقهیی میتواند جانشینِ تقابلهای سیاسییی شود که دیرزمانیست از کشورهای منطقه قربانی میگیرد. سالهاست که نقشۀ ژیوپولیتیکِ منطقه دستخوشِ تغییر و دگرگونی شده و کشورهای تازهیی در کنارِ ما قد برافراشته اند؛ کشورهایی که عمدتاً از نظر فرهنگی با ما وجوه مشترکِ فراوانی دارند و چه بسا که در طول تاریخ، تلخیها و شیرینیهای مشترکی را تجربه کرده ایم. این کشورها سرشار از ذخایر و امکاناتِ اقتصادیِ طبیعی و غیرطبیعیاند و میتوانند به همکاران خوبِ منطقهیی تبدیل شوند.
نیازهای کشورهای منطقه به یکدیگر، بیشتر از رویاروییهای سیاسیِ آنهاست. اکثر سوءتفاهمهای سیاسییی که میان کشورهای منطقه بروز کرده و فربه شده، ناشی از دستاندازی قدرتهای بزرگ بوده که نمیخواهند دست احتیاجِ این کشورها به آنها کوتاه شود. قدرتهای بزرگ به دلیل موجودیتِ امکانات فراوانِ اقتصادی در منطقه همواره در پیِ ایجاد رویاروییهای منطقهیی بوده اند و تلاش کرده اند که این کشور به زبان مشترک در روابط خود دست پیدا نکنند.
در مراسم آغاز پروژۀ کاسا یکهزار که رییس جمهوری و رییس اجرایی افغانستان نیز حضور داشتند، نخستوزیر پاکستان بر تعمیق روابط منطقهیی تأکید کرد و از جانبِ افغانستان خواست که تلاشها برای رسیدن به توافق با این کشور را در عرصۀ سیاسی نیز دنبال کنند. این دیدگاه میرساند که پاکستانیها متوجه تغییر در سیاستهای افغانستان نسبت به خود شده اند و حالا با طرح مسأله به گونۀ دیگر تلاش میورزند که این مناسبات را دوباره از سر گیرند.
متأسفانه مشکلِ پاکستانیها تا امروز این بوده که تمام فرصتهای موجود در منطقه را به یکباره میخواهند تصاحب کنند، بدون اینکه حقِ دیگران را به رسمیت بشناسند. پاکستان چرا به دنبال دولتِ دستنشانده در افغانستان میگردد؟ دلیل آن، منافع اقتصادیِ این کشور است که میتواند در موجودیتِ یک دولتِ ضعیف و تحت فرمانِ اسلام آباد، چیزی که در زمان طالبان اتفاق افتاد، تأمین شود و پاکستانیها رویاهای خود را در منطقه به صورتِ واقعی لمس کنند.
اما نکتۀ اصلی اینجاست که حالا شرایط چنان در منطقه دگرگون شده است که پاکستان حتا با داشتن یک دولتِ فرمانبردار مثل طالبان هم نمیتواند به آن رویاهایی که در گذشته خوابِ آنها را میدید، دست پیدا کنـد. تنها چارهیی که برای پاکستانیها متصور است، همکاریهای صادقانۀ منطقهیی است که منافع تمام کشورهای منطقه را تأمین کرده میتواند. در نبود چنین دیدگاهی، کشـورهای منطقه در مجموع و کشور پاکستان به صورت خاص، صدمه خواهد دید.
پاکستان برای برطرف کردن نیازهای خود به انرژیِ برق و گاز، به کشورهای منطقه محتاج است و سادهترین راهِ وارد کردنِ آنها افغانستان است که به عنوان شاهراه مشترکِ منطقهیی میتواند نقش بازی کند. در همین حال، دیگر کشورهای منطقه نیز به روابط دوامدار میان خود نیاز دارند. کشورهای آسیای میانه اتفاقاً کشورهای سرشار از منابع طبیعی اند و از این نظر، کمتر کشوری در منطقه میتواند با آنها همسری داشته باشد.
اگر روابط اقتصادی در منطقه واقعاً وارد فاز تازهیی شود، بدون شک کشورهای منطقه از برکتِ این روابط به رونق و توسعۀ اقتصادیِ بیشتری نسبت به گذشته دست خواهند یافت. پروژۀ کاسا یکهزار نخستین پروژۀ بزرگِ منطقهیی است که عملاً کشورهای منطقه را به یکدیگر وصل میکند. کشورهای آسیای میانه در فراهم کردنِ نیازهای کشورهای صنعتی منطقه به انرژی برق میتوانند نقش تعیین کننده داشته باشند. از این لحاظ، همانطور که برای کشورهای تولیدکننـدۀ انرژی برق در منطقه، امکانات و بازار خوبِ منطقهیی فراهم میشود، برای کشورهای صنعتیِ منطقه نیز بازار ارزان و بهصرفهتر به وجود میآید که میتواند برای محصولاتشان زمینههای خوبِ مصرف در داخل و بیرون از مرزهای این کشورها را مساعد سازد.
Comments are closed.