احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ یک شنبه 7 سنبله 1395 - ۰۶ سنبله ۱۳۹۵
این روزها افغانستان چهرۀ غمانگیزتری نسبت به گذشته دارد. هرچند چهرۀ افغانستان در چهار دهۀ اخیر چندان شاد نبوده، ولی با آنهم گاه بارقههایی از شادی و امید را میشد در آن دید. لحظههایی بودند که حداقل میشد امید بست که روزی این کشور چهرۀ شادی خواهد داشت؛ ولی این روزها واقعاً چهرۀ افغانستان چهرۀ غمانگیزی است. خبرها بهصورتِ ناگواری از حوادثِ تلخ پرده برمیدارند. یک طرف، جنگ و هجومِ طالبان و داعش است که برای شهرها و شهرستانهای کشور نگرانی خلق میکند و از طرف دیگر، حملاتِ مرگبار و کشندۀ جنایتکاران در شهرها و بهویژه مرکزِ کشور که فرش غم و مصیبت میگسترد.
در بحبوحۀ این وضع آشفته، بحرانِ سیاسی نیز به وجود آمده است. سران دولت وحدت ملی با یکدیگر دیدار میکنند به امید اینکه راه حلی برای اختلافاتِ موجود بیابند. در ادامۀ دیدارهای رهبران دولت وحدت ملی، روز چهارشنبۀ هفتۀ گذشته یک بارِ دیگر داکتر عبدالله رییس اجرایی و اشرفغنی رییس جمهوری افغانستان در مورد مشکلاتِ موجود میانشان در ارگ ریاست جمهوری با هم دیدار کردند. هنوز از جزییاتِ این دیدار کسی چیزی نمیداند و یا اگر میداند، نمیخواهد در این مورد حرفی بزند. اما از فحوای اعلامیۀ مطبوعاتیِ قصر سپیدار چنین برمیآید که رهبران دولت وحدت ملی نمیخواهند تا یک زمانِ معین در این مورد حرفی بزنند. زیرا اعلامیه بسیار عام و گنگ به نظر میرسد.
در اعلامیه گفته شده است که این دیدار در “فضای صمیمانه” صورت گرفت. مشخص نیست که چرا باید چیزی غیر از این میبود که اعلامیه بر آن تأکید ورزیده است. فکر کنم در زمان جنگ دومِ جهانی هم وقتی رهبرانِ کشورهای متخاصم با هم دیدار میکردند، از چنین اصطلاحی استفاده نمیشد. آنها دیدار استالین رهبر شوروی سابق را با روزولت رییس جمهوری امریکا، با وجود همۀ اختلافاتِ بنیادی این دو کشور، با قید “صمیمانه” نشان نمیدادند. زیرا فرضِ اصلی این بود که افکار عمومی میداند که این نشست در “فضای صمیمانه” صورت میگیرد.
در بخش دیگری از اعلامیه چنین آمده است: “دو طرف در این نشست توافق کردند تا در نشستهای مشترکِ هفتۀ آینده، با جدیت و تمرکزِ بیشتری به منظور تفاهم روی پیشبرد موثر امور در چارچوب توافقنامۀ سیاسی حکومت وحدت ملی گفتوگو کنند.” نمیدانم قصر سپیدار آگاهانه این اعلامیه را نشر کرده و یا اینکه کسی در این نهاد، چنین مسایلی را دنبال نمیکند؛ چون قیدهای “جدیت” و “تمرکز بیشتری” برای ادامۀ روند گفتوگوهای دو طرف، واقعاً سوالبرانگیز است. آیا دیدار نخست و دومین دیدار با “جدیت” و “تمرکز” صورت نگرفته بود که در دیدارهای بعدی میخواهند رهبران دولتی که کشورشان در خون شناور است، برای حل اختلافاتشان از آنها استفاده کنند؟ اگر قرار بود که این دیدارها بدون “تمرکز” و “جدیت” صورت گیرد، چرا رهبران دولت وقتِ خود را برای برگزاری آنها هدر دادند؟ و آیا معلوم هست که این دیدارها چه زمانی به نتیجه خواهند رسید؟
اگر وضعیتِ کشور غیر از چیزی بود که فعلاً هست، شاید میشد با اغماض از کنار چنین برخوردهای سیاسی گذشت؛ ولی زمانی که مردم واقعاً درد میکشند و جنایت نایشان را بریده است، نمیتوان توجیهی برای چنین دیدارهایی پیدا کرد.
فراموش نکنیم که یکی از علتهای گسترش ناامنیها در کشور، با اختلافهای سیاسیِ موجود نیز رابطه دارد. درهمریختهگیهای سیاسی باعث شده که دشمنان با دستِ بازتری وارد میدان شوند و جنایت بیافرینند. اگر امروز جنوب و شمالِ کشور در آتش جنگ میسوزد، یکی از دلایلِ آن میتواند عدم فهمِ مشترک از اوضاع کشور میان رهبران و گرفتن تصمیم واحد و هماهنگ برای حلِ مشکلات باشد. وقتی رهبران سیاسی کشور نمیتوانند اختلافاتشان را در اسرع وقت حل کنند، آنگاه چگونه انتظار دارند که کشور به امنیت و ثبات دست پیدا کند؟
اوضاع کشور چنان به وخامت گراییده که هیچ جایی برای هدر دادنِ وقت و فرصت بر سرِ اختلافات سیاسی میان رهبرانِ این دولت وجود ندارد. اگر اختلافاتی هم هست (که بدون شک هست)، باید سران دولت با دیدارهای پیوسته و متواتر در اسرع وقت به حلِ آنها بپردازند. تا چه زمانی باید منتظر بود که کاخ سپیدار مشکلاتِ خود را با ارگ ریاست جمهوری حل کند؟ واقعاً دیگر فرصتی برای چنین برنامهها باقی نمانده است، دشمن از هر خلایی به نفعِ خود استفاده میبرد!
در ظرف دو سال گذشته، رهبران دولت به اندازۀ کافی فرصت داشتند که در مورد اختلافاتِ خود صحبت کنند و حالا در پرتو یک دیدِ روشن و مشترک به حلِ مشکلاتِ افغانستان بپردازند. رهبران دولت وحدت ملی باید از تجربۀ گذشته بیاموزند که ما ظرف چهارده سال زمامداری آقای کرزی، چقدر فرصتهای کمنظیر برای بازسازی و ایجاد حکومتداریِ خوب را از دست دادیم. اگر از آن فرصتها واقعاً استفادۀ بهینه صورت میگرفت، بدون شک امروز افغانستان در جایگاه بهتری از امنیت، رفاه و سیاست قرار میداشت.
Comments are closed.