احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سه شنبه 4 عقرب 1395 - ۰۳ عقرب ۱۳۹۵
بخش دوم و پایانی/
چهگونه میتوان در هوش هیجانی پیشرفت کرد؟
باید گفت بیشتر مهارتها در اثر تعلیم و تربیت پیشرفته میشود و احتمال دارد که این موضوع حداقل برای بعضی از مهارتهای هوش هیجانی صحیح باشد.
مهارتهای هوش هیجانی در خانه و با تعامل خوب پدر و کودک شروع میشود. والدین به کودکان یاد میدهند که هیجانهای خود را تشخیص داده و آنها را نامگذاری کنند. به عنوان نمونه، من حالا ناراحت هستم، خوشحالم، عصبانی ام. پس وقتی از رفتار برادرش شکایت میکند و میگوید من از او متنفرم، میتوان جمله او را اینگونه بازگویی کرد: به نظر میرسد رفتار برادرت خیلی تو را عصبانی کرده. به این روش، هم نشان داده اید که احساس کودک خود را درک کرده اید و هم الگوی مناسبی برای بیان احساسات فراهم ساخته اید.
یکی دیگر از راههای پیشنهادی برای پرورش هوش هیجانی، ایجاد یک محیط امن عاطفی است به گونهیی که کودکان بتوانند با آزادی و امنیت خاطر درباره احساساتشان با والدین گفتوگو کنند. پس باید به آنها نشان داد که به احساسات آنها توجه شده و نظریات آنها با صبر و حوصله شنیده میشود. حتا اگر نظریات کودکان مورد قبول والدین نیست، بهتر است با استدلالخواهی آنها را توجیه کنند و در مواردی که آسیب کودک را مورد حمله قرار میدهد، بهتر است به جای اینکه بگویید «بالاخره خودت را به کشتن میدهی» این عبارت را بگویید «من میترسم به خودت آسیب برسانی». و اگر اشتباهی از جانب والدین رخ داد، باید از کودکان عذرخواهی کنند تا عملاً آموخته باشند که پذیرش اشتباهات و احساس تأسف، امری طبیعی است.
عدم رعایت این موارد و عدم ابراز ناراحتی و حتا خشم توسط والدین، ممکن است باعث شود بعضی اوقات کودکان دچار اختلالاتی شوند که در آن از احساسات خود دور شوند یا در درک احساسات با سوءتفاهم روبهرو شوند.
متخصصان باور دارند که آموزش طبیعی هوش هیجانی که باهنرهای آزاد و نظامهای ارزشی نیز همراه است، اهمیت ویژهیی دارد. در درسهایی که شامل داستانهای مهیج است، کودکان در مورد احساسات قهرمانان شروع به یادگیری میکنند. پس آنها میتوانند یاد بگیرند که چه چیزی باعث احساس شخصیتها به صورت شادمانی، خشم، ترس و… شده و چهگونه اینها با احساسات خود کنار آمده و یا مقابله کنند.
آموزش مهارتهای اجتماعی نیز یکی از راههای افزایش هوش هیجانی است. این آموزشها شامل برنامههای کنترل خشم و عصبانیت، همدلی، تشخیص و به رسمیت شناختن تشابهات و تفاوتهای مردم، اظهار ادب و صمیمیت و تعارف، اداره خود، برقراری ارتباط، ارزیابی خطرات، خودگفتاری مثبت، حل مساله و مشکل، تصمیمگیری، ایجاد هدف و مقاومت در مقابل فشار گروه همسن است.
موضوع دیگر، هوش هیجانی و مقابله با بحران است. دیده شده افرادی وجود دارند که به طور مداوم در مقابله با نتایج منفی دچار مشکل هستند و به نظر میرسد هیچگاه از شر حوادث بد در زندهگی خلاص نمیشوند. در مقابل، افرادی وجود دارند که حتا پس از غمانگیزترین تجارب به حال اولیه برمیگردند و حتا به جلو میروند. این موضوع مربوط به قابلیتهای هیجانی است که اجزای آن ترکیبکننده هوش هیجانی هستند.
هوش هیجانی به این صورت فرآیند مقابله را تشریح میکند:
ابتدا لازم است آنچه را احساس میکنیم، درک کنیم و از اینرو، برای ایجاد ارتباط با احساسات خود به دو طریق کلامی و غیر کلامی عمل میکنیم. از آن گذشته، لازم است احساسات دیگران را نیز درک کنیم و با آنها همدلی کنیم.
باید بدانیم که هیجانها در افکار اولویت ایجاد میکنند(منجر به پیدایش تفکرات خاص میشوند)، حافظه را شکل میدهند، دیدگاههای مختلف حل مساله خلق میکنند و خلاقیت را سهولت میبخشند.
منبع: آفتاب
Comments are closed.