افغانستان سرزمین محاط به هـزار و یک مصیبت

گزارشگر:سه شنبه 19 دلو 1395 - ۱۸ دلو ۱۳۹۵

از صفحه فیسبوک احمدولی مسعود/
در گذشته‌ها وقتی می‌خواندیم یا می‌نوشتیم، کشور ما افغانستان محاط به خشکه است، آنانی‌که درک نسبتاً بالایى داشتند، قلباً متأثر می‌شدند و این احساس مشترک در سیمای هـر یک ظاهر می‌شد که چرا به چنین روز و جغرافیایى افتاده‌ایم.
امروز همان افغانستان به گونه کامل، محاط به بحران و تهدید است، محاط به تروریزم و مخدرات است، محاط به فقر و فساد و صد و یک مصیبت دیگر، mandegar-3چنان بیچاره و درمانده شده‌ است که هر که از رهبر و رعیت به گفتهء عامیانه تلاش دارند، “خر خود را از گل بکشند”.
و باعث این هـمه سیر نزولى از نظر من، آفت سیاسی_اخلاقی رهبران خود کامه، خود ساخته و تحمیلى ایست که از ظرفیت رهـبرى سرزمین هـزارویک درد ما به پیمانهء ستارگان آسمان بدور اند.
بیشترین آنانی‌که از بیرون آمده اند، ماموران دیگران‌اند و سالیان دراز اینگونه بوده اند و هـمین‌گونه اینجا و آنجا باقى خواهـند ماند. و اما اغلب کسانی‌که از میان مردم به دولت راه یافته‌اند، دریغا که تا هـنوز جایگاه خود را در دولت نیافته اند، میان مأموریت و رسالت، میان وسیله و هـدف، سرانجام میان دوست و دشمن سرگردان اند و هـرچه را به نام سیاست دانسته و ندانسته به حساب دیگران واریز می‌کنند.
این‌جاست که وقتى در مقابل حریف کم مى‌آرند، مجبورند سرنوشت مردم را به طرف مقابل واگذار کنند و بعد براى توجیه ندانم کارى و ناتوانى خود قیل و قال راه‌اندازى نمایند. مبلغین بى‌برنامه‌اى که بیشتر با فرافگنى، مظلوم نمایى و ظاهـر سازى، از اصل مسوولیت خود به بی‌راهـه می‌روند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.