احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:چهار شنبه 18 حوت 1395 - ۱۷ حوت ۱۳۹۵
دو روز پیش، آقای غنی در مراسم افتتاحِ هفتمین سال کاریِ مجلسِ شانزدهم، ضمن تأکید بر برگزاری انتخاباتِ پارلمانی و شورای ولسوالیها در آیندۀ نزدیک، گفت: «نه خودم ارادۀ دخالت در انتخابات را دارم و نه به کسی دیگر اجازه میدهم که دست به دخالت در این پروسۀ ملی بزند».
شنیدنِ چنین سخنی آنهم بدین صراحت از دهانِ رییسجمهور، چنان به کامِ مردمِ خسته از تقلبِ افغانستان شیرین و مشکوک بود که شاید بسیاریها ـ مانندِ ما ـ در همان لحظه رو به آسمان کرده و گفته باشند: «خـداوند از دهانت بشنود!»
این ضربالمثل که حالتِ دعاییه و تردید دارد، از آنجا کاربرد مییابد که اکثریتِ مردم افغانستان نهتنها از برگزاری یک انتخاباتِ سالم در کشور مأیوس شدهاند، که یکی از بزرگترین دلایلِ یأس و تردیدشان در اینباره، اعمالِ نفوذ ارگ و مهندسیِ انتخابات بر اساسِ علایقِ آقای غنیست. ریشۀ این شک و ناامیدی را میتوان در انتخاباتهای گذشته و نقشِ حکومت در آنها ردیابی کرد.
اگر از انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸ و پارلمانی ۱۳۸۹ در دورۀ آقای کرزی چشم بپوشیم، داستانِ پُرآبِ چشمِ انتخابات ۱۳۹۳ و راهیابی غنی به ارگ، بر همهگان معلوم است. در دورِ دومِ انتخابات ۹۳، چنان تقلبات حجیم و وقیح بودند که صدای جامعۀ جهانی نیز برآمد و سرانجام با فشار و پادرمیانی امریکا، دولت و حکومتِ معیوبِ امروزی شکل گرفت. در آن انتخابات، از کانالِ ارگ و علایقِ تباری و قبیلهییِ حلقاتی خاص در حکومتِ کرزی، تقلباتِ وسیعی به نفعِ آقای غنی صورت گرفت؛ تقلباتی که تیمِ تحول و تداوم چشمبسته از آن استقبال میکرد و به پیروزی در سایۀ آن کمر بسته بود.
با این حساب، گفتن از انتخاباتِ پاک و پیشگیری از مداخلۀ خود و دیگران توسط کسی که خود محصولِ یک انتخاباتِ ناپاک و سرشار از مداخله است، میتواند سوالهای فراوانی خلق کند: آیا آقای غنی بر تقلباتی که او را به کرسی ریاستِ دولت نشانده، تلویحاً معترف است. آیا غنی از گذشتۀ انتخاباتی خود پشیمان و شرمسار است و میخواهد آن را جبران کند و یا هم اینکه: آقای غنی به عکسِ این سوالها اشاره دارد؛ یعنی او همچنان ـ مانندِ گذشته و مانندِ سلفش آقای کرزی ـ تقلب را به نفعِ رقیب نمیپسندد ولی هرگونه اعمالِ نفوذ و تقلب به نفعِ خویشتن را لایقِ تحسین میداند. مبادا آقای غنی از ناکامیِ نسبیِ تقلباتِ ۹۳ و تقسیم نسبیِ قدرت با رقیب، نزدِ قوم و قبیله شرمسار است و اینبار قصدِ جبرانِ مافات دارد و میخواهد زمینههای پیروزیِ مشروعِ رقیب را که از نظرِ او «تقلب و ناسپاسی» است، بگیرد و در عوض، زمینههای تقلبِ خودیها برای خودش و یا خودیهایش را که از نظرِ وی عینِ «صداقت و قومداری» است، هموار کند؟
پاسخِ این سوالها را نمیدهیم، بلکه شما را به حرکاتِ اخیرِ ارگ در پارهیی از مسایلِ مهمِ کشوری و از قضا مرتبط با انتخاباتِ پیشِ رو ارجاع میدهیم.
آقای غنی و تیمش بلافاصله پس از پیروزی، به خوارداشتِ شریکِ قدرتش ـ یعنی تیمِ رقیبش در انتخاباتِ بیبرندۀ ۹۳ ـ در قالبِ سرپیچی از تطبیق مفاد توافقنامۀ سیاسی پرداخت. این تیم از تقسیمِ مساویانۀ قدرت سر باز زد، بهنحوی که حتا نمیتوان سهمِ شریکِ قدرتش را ۳۰% نیز تخمین کرد. این کار باعث جدالها و شکافهای فراوان در اردوگاهِ رقیب یعنی ریاستاجرایی شد. پس از آن، ارگ و اتاق فکرش، این جدالها و شکافها را با دام و دانه پاشیدنهای مکرر عمیق و عمیقتر ساخت. این تیم در برابرِ اصلاح نظام انتخاباتی و پیشزمینههای برگزاریِ یک انتخاباتِ شفاف، نهایتِ سختسری را نشان داد و تا به امروز توانست سلیقههای خود را به انحای مختلف اعمال کند و ما برآیندِ آن را در غایلۀ شناسنامههای برقی و امثالهم مشاهده میکنیم.
با این حساب، بهجرأت میتوان گفت که برای تیمِ ارگ هنوز انتخابات، رقابت و زدنِ حریف و حریفهای احتمالیِ جدیدتر پایان نیافته است و برای مردم نیز هنوز نگرانیِ مداخله در انتخاباتِ آینده و مهندسیِ ارگ در این پروسۀ بهاصطلاح ملی تداوم دارد.
اینها خوانشِ ما از وضعیتِ موجود و انتخاباتِ آینده است. اگر ارگ میگوید غیر از این است؛ باید صداقتِ خود را با اصلاحِ حرکاتِ ایذایی و مهندسانهاش در قبالِ مسایلِ سرنوشتسازِ کشور نشان دهد؛ مسایلی نظیرِ اصلاح عادلانۀ نظام انتخاباتی و توزیعِ شناسنامههای برقی.
Comments are closed.