احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سه شنبه 2 جوزا 1396 - ۰۱ جوزا ۱۳۹۶
برخوردهای تیمی و جناحی رییس حکومت وحدت ملی انتقادهای زیادی را بر انگیخته است.
اشرفغنی در نتیجۀ تقلبات فراگیر انتخاباتی و بحران گستردۀ سیاسی در کشور و پس از امضای توافقنامۀ تشکیل حکومت وحدت ملی به قدرت رسید. بر بنیاد توافق نامۀ سیاسی، قدرت میان دو تیم انتخاباتی «مساویانه» تقسیم گردید و غنی در رأس و رقیب انتخاباتیاش در جایگاه صدراعظم اجرایی به عنوان فرد دوم کشور معرفی گردید.
آقای غنی، از همان روزهای نخستین شروع کارش دست به عملکردهای به شدت بستۀ جناحی، گروهی و قومی زد. او با گذشت هر روز فضا را بر شرکای خویش در دولت تنگ ساخت و قدرت و صلاحیت را بیشتر از پیش به ارگ متمرکز ساخت و با حلقۀ تمامیتخواه و بیریشهاش به دنبال تضعیف جریانها و شخصیتهای دیگر افتید.
در آغاز انتظار میرفت که اشرف غنی به عنوان یک تکنوکرات تحصیلیافته دست به اصلاحات گستردۀ سیاسی، اداری و اقتصادی بزند و آشفتگی و نابسامانیهای ناشی از حکمرانی ضعیف و نابکار کرزی را تا اندازهیی جبران نماید. اما با گذشت هر روز مشخص شد که رییس حکومت وحدت ملی ارادۀ اصلاحات و حکومتداری بهتر ندارد.
آقای غنی با نگاه اقتدارگرایانه و با گرایشی به شدت قومی و تیمی، حکومت وحدت ملی را درگیر نبردهای درونی و سیاسی ساخت و فرصتها و بسترهای تغییر و اصلاحات را اندک اندک محدود نمود. به توافقنامۀ سیاسی تشکیل حکومت که مبنای مشروعیت سیاسیاش میباشد پشت پا زد و شرکای خویش را نادیده انگاشت. به دلیل همین نگاه تیمی و قومی، وظایف و مسوولیتهای وزرات خارجه را به شورای امنیت ملی واگذار کرد و دستگاه سیاست خارجی را عملاً از فعالیت بازماند. در سفرهای خارجی رییس جمهوری، وزیر خارجه میباید او را همراهی نماید. اما آقای غنی به دلیل بیاعتمادی و نگاه تنگ، بسته و غرضآلود قومی از بردن صلاحالدین ربانی به سفرهای خارجی خودداری ورزید. در آخرین مورد، در سفر اشرفغنی به ریاض به جای وزیر خارجه، وزیر مالیه رییس حکومت وحدت ملی را همراهی میکند.
چنین رویکردهایی ضمن اینکه خلاف مخالف مصالح و منافع عمومی است و جایی در اصول حکومتداری ندارد؛ احساسات و واکنشهای جناحهای سیاسی و بخشی از مردم را بر میانگیزد و باعث فاصلۀ بیشتر شهروندان از حکومت خواهد شد.
اشرفغنی دست به اقدماتی زده است که اعتبار او را به عنوان یک مهرۀ سیاسی از میان برده است. او دیگر به عنوان یک سیاستمدار مورد اعتماد مردم و جامعۀ سیاسی کشور نیست.
جامعۀ متکثر افغانستان حاکمیت گروهی یک اقلیت حریص را بر نمیتابد. آقای غنی باید به وقعیتهای موجود تن بدهد و به لحاظ کردن توافق نامه سیاسی و واقعیتهای سیاسی کشور همت گمارد. کنار زدن متحدان تیمی خودش و نیز کنار زدن تیم رقیب، هیچ معنایی جز نگاه قومی غنی به قدرت ندارد و این نگاه کافی است که میزان بیاعتمادیهای قومی را میان شهروندان کشور بالا برده و فرصتهای ایجاد نزاعهای جدیدی را فراهم کند. بنابرین انتظار این است که جامعه جهانی که حامی و حافظ حکومت وحدت ملی در امر اسباب پنداشته میشود، باید اعمال و رفتار سیاسی آقای غنی را رسد کنند و اجازه ندهند که آقای غنی با رفتار غیر ملی اش، سبب خلق بحرانهای تازه و رو در رو قرار دان مردم گردد. داشتن نگاه قومی افراطی به بحث قدرت و سیاست از جانب هر کسی که باشد افغانستان را به تباهی و تنشهای قومی و جنگهای ویرانگر داخلی سوق میدهد که نباید چنین شود.
Comments are closed.