احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دو شنبه 6 سنبله 1396 - ۰۵ سنبله ۱۳۹۶
روز گذشته عطا محمد نور والی ولایت بلخ در همایش حمایت مردم سمنگان از ائتلاف نجات افغانستان، سخنانی آتشین به آدرس حکومت و همچنین آقای حکمتیار حواله کرد که در آیینۀ آن، التهاب اوضاع سیاسیِ کشور و چشمانداز دلهرهآورِ آینده را میتوان به تماشا نشست.
آقای نور ضمن نام بردن از حکمتیار به عنوان یک «تسلیمی»، از مواضعِ قومی، مذهبی و سیاسیِ خصمانه و تفرقهافکنانۀ او یاد کرد و در خلال آنها، از سابقۀ سوءِ این چهره در دوران جهاد و مقاومت و همچنین از عهدشکنیها و سرسپردهگیهایِ وی از گذشته تا اکنون مواردی را خاطرنشان ساخت.
آقای نور حکومتِ موجود را انحصارگر، تفرقهانگیز، ناسپاس، توطیهچین، بیگانه با آرمانهای مردمِ افغانستان و متکی و مغرور به قدرتهای بیرونی خواند و افزود گردانندهگان اصلیِ این حکومت هر روز به دنبال طرح نقشۀ حذفِ چهرههای اصیل و روی کار آوردنِ چهرههای مطابق با ایدهها و برنامههایشان هستند.
والی ولایت بلخ همچنین به دوستان بینالمللی و کشورهای حامیِ افغانستان بهویژه ایالات متحده، قاطعانه توصیه کرد که در مسیر توطیهها و برنامههای غلطِ تعداد معدودی از ارگنشینان قرار نگیرند و به خواستههای تودههای میلیونیِ مردم احترام بگذارند. او در خطاب به جامعۀ جهانی گفت که ما بر ضد تروریسمِ طالبانی و داعشی و همچنین حمایتگرِ برنامههای جهانی برای صلح و سازندهگی هستیم، ولی هرگز نمیتوانیم از آرمانهای مردممان عقبنشینی کنیم.
این سخنان تند و جدیِ آقای نور ـ که برخی از آنها به گفتۀ ایشان از سرِ ناچاری و بر اساسِ واکنشهای خصمانۀ جانبِ مقابل، به بیان آمده ـ با موجِ تشویق و احساساتِ مردمِ حاضر در محفل و همچنین کاربران شبکههای اجتماعی مواجه شد.
اظهارات عطا محمد نور نهتنها به عنوان والی بلخ، بلکه به عنوان برجستهترین چهرۀ جمعیت اسلامی افغانستان، اوضاعِ ملتهبِ سیاسی کشور و موج اختلاف و تفرقۀ ایجاد شده در افغانستان را رونما میسازد؛ التهاب و افتراقی که پردازندۀ اصلی آن، حکومتی موصوف به «وحدت ملی» است.
در چند سال پسین، بهرغم همۀ شعارهای پُررنگ و لعابِ آقای غنی، وجهِ بارزِ چهرۀ حکومتِ وی، «تفرقۀ قومی، زبانی، سیاسی و مذهبی» بوده است و این یکی از دردناکترین طنزهای تلخ تاریخ سیاستِ جهان خواهد بود که حکومتی که برای تحقق وحدت ملی تشکیل شده بود، به مهندسی نفاق و تفرقه پرداخت و در عرض سه سال توانست این نفاق را از سالونهای ارگ به خانههای تمامِ مردم کانالکشی کنـد.
آقای غنی در این چند سال، چنان آشفته و پریشان عمل کرده است که همۀ کارشناسان سیاسی از تحلیل وضعیت افغانستان و اقداماتِ ارگ عاجز ماندهاند. معمولاً کارشناسان، تصمیمات سیاسی را با نیتخوانی سیاستگذار و تشخیص منافعِ او تحلیل میکننـد؛ اما آقای غنی چنان فضای سیاستِ افغانستان را گلآلود کرده که حتا منافع شخصی و تیمیِ وی را بهدرستی نمیتوان در اینمیان تشخیص کرد. بیشتر اوقات احساس میشود که آقای غنی در خصومت با خود بهسر میبرد؛ زیرا بینظمی و تفرقۀ ایجاد شده در کشور، نخست از همه اعتبار و وجاهتِ او به عنوان مقامِ اول در افغانستان را به باد داده و در نهایت، سقفِ ارگ را بر سرِ ارگنشینان فرود خواهد آورد.
برنامههای انحصارگرانۀ آقای غنی و دسیسهچینیهای ارگ برای به زیر کشیدنِ این و آن، چنان آهنگِ شتابناک و عجولانه دارد که بهجای بقا، فروپاشی حاکمیتِ فعلی را تضمین میکند. حکومتِ تحت رهبری آقای غنی، اکنون به حکومتی غرقشده در اختلاف و بیاعتمادی و صفحهیی شرمآور در تاریخ افغانستان تبدیل شده است. هرچند دو سال به آغاز برگزاری دور بعدیِ ریاستجمهوری باقی مانده، اما از همین حالا میتوان آهنگِ ناکامی و ختمِ حکومتداریِ موجود را شنید و به مردم افغانستان گفت: «به فکر حکومتی دیگر و نظامی شایستهتر باشید!»
Comments are closed.