گزارشگر:نثاراحمد فیضی غوریانی، عضو مجلس نمایندهگان/ شنبه 18 سنبله 1396 - ۱۷ سنبله ۱۳۹۶
هر سال با فرا رسیدن هفتۀ شهید و تازه شدنِ یاد و خاطراتِ قهرمان ملی کشور، چیزی که به ذهنِ هر باشندۀ این سرزمینِ دردکشیده میرسد این است که چرا با اینهمه مجاهدت و تلاش در راه رسیدن به صلح و ثبات، هنوز فقط تصوری از این مفاهیم در ذهن و روانِ ما وجود دارد و به صورتِ عینی نتواستهایم آرمان شهدای خود را در عمل محقق سازیم؟ آیا آنها که جانهای خود را در راه آزادی و ارزشهای دینیشان نثار کردند، آرمانی جز تحقق این هدفها در سر میپروراندند؟ آیا هدف غایی آنها این نبود که افعانستان کشوری آزاد، آرام و پیشرو باشد؟
بدون تردید پرداختن به اینگونه سوالها در این شب و روزها از اهمِ مسایلیست که باید هر باشندۀ این کشور به آنها عطف توجه نشان دهد. میراث شهدا برای ما تنها این نیست که هر سال با برپایی محافل و مجالس از آنها یاد کنیم بدون آنکه واقعاً به دغدغهها و نگرانیهای اصلییی که آنها داشتند، توجه نشان دهیم.
شهدای کشور ما و در رأس آنها قهرمان ملی کشور به نسلهای بعدی میراثِ بزرگی را به یادگار گذاشتهاند که اگر واقعاً به محتوای این میراث سترگ پرداخته شود، میتوان گره بیشتر مشکلاتِ امروز جامعه را به مددِ آن باز کرد. هر سال تجلیل از هفتۀ شهید نباید به برگزاری محافل و مجالس بسنده شود، بل باید از این هفته به عنوان هفتۀ وحدت و رسیدن به اجماع ملی برای گشودن گرههای امروز مشکلاتمان استفاده صورت گیرد. کشوری و مردمی که سالهای سال برای آزادی و ارزشهای دینیاش رزمیده، این توانایی را باید داشته باشد که امروز در صلح، رفاه و باهمی زندهگی کند.
مرزهایی که امروز در جامعۀ ما باعث ایجاد فاصله شده اند، در سالهای مبارزه برای آزادی و رهایی کشور از اسارت، فاقد معنا بودند. در آن سالها کمتر کسی خود را به قوم و زبان تقلیل میداد. در آن سالها دغدغۀ مشترک اکثریت جامعه، رسیدن به کشوری باثبات، آزاد و مرفه بود؛ کشوری که در میان ملل جهان بتواند دوباره قد برافرازد و گذشتۀ تابناکِ خود را دوباره به عنوان کشوری پیشرفته و مترقی احیا سازد.
امروز وقتی به سخنان قهرمان ملی کشور توجه نشان میدهیم، میتوانیم عمق درد و نگرانیِ او را برای یک افغانستانِ آزاد و مرفه که خانۀ همه ساکنانِ آن باشد و همه در آن خود را شریک بدانند، احساس کنیم. قهرمان ملی کشور، افغانستان را برای همۀ ساکنان آن میخواست. برای هرکسی که در این کشور زندهگی میکند و حق دارد که در سرنوشت آن دخیل باشد. قهرمان ملی کشور افغانستان را برای یک قوم و زبان نمیخواست. او مخالف بیعدالتی، تبعیض و نابرابری از هر نوع و جنس آن بود. او میگفت زیباییهای افغانستان در تنوع و همگرایی آن است. قهرمان ملی، افغانستان را پُرشور و زنده میخواست. کشوری که بتواند در جامعۀ جهانی نقش فعال و مثبتِ خود را با حضور سازندهاش ثابت کند. آیا ما امروز چنین جامعهیی داریم؟ آیا به این هدفهای بزرگ و متعالی دست یافتهایم؟
پاسخِ ما به اینگونه پرسشها در حال حاضر یک «نه»ی بزرگ است. هرچند که طی شانزده سال گذشته دستاوردهای زیادی در عرصۀ دولتداری و بازسازی کشور داشتهایم اما هنوز فاصلۀ ما با جهان معاصر و آرمانهایی که شهدای ما برای آنها رزمیدند، بسیار زیاد است. ما هنوز با یک جامعۀ آباد، خودبسنده و مرفه فاصلۀ زیادی داریم. ما نیازهای اولیۀ زندهگی خود را مجبوریم که به کمک دیگران تأمین کنیم. اگر کمکهای جامعۀ جهانی در عرصۀ تأمین امنیت و دولتداری نباشد، بسیاری از بناهایی که طی شانزده سال اخیر برپا کردهایم، بهآسانی فرو میریزند.
قهرمان ملی اما چنین کشوری را نمیخواست. او برای آن رزمیده بود که مردمش صاحب کشوری باشند که واقعاً در آن احساس آرامش، شادی و امید داشته باشند. کشورشان، کشور عاری از تبعیض، بیعدالتی، جهل، عقبماندهگی، بیماری و جنگ باشد. آیا افغانستان امروز چنین کشوری است؟ حال و روز افغانستان به بیماری در حال احتضار میماند که هر لحظه نیاز به درمان و رسیدهگی دارد. آیا اگر قهرمان ملی کشور زنده میبود، بازهم افغانستان چنین حال و روزی میداشت؟
این سوال اساسی است، چون یکی از آرمانهای مهمِ قهرمان ملی کشور و همۀ شهدای افغانستان، خودکفایی و توسعۀ کشور در همۀ ابعاد و بهویژه بعد اقتصادی آن بود. این مسایل در چنین روزهایی که هفتۀ شهید است، باید مطرح شوند. ما نیاز داریم که هفتۀ شهید را به هفتۀ همبستهگی و یا آنگونه که جناب احمدولی مسعود رییس بنیاد قهرمان ملی کشور در طرح تازۀشان گفته اند، به هفتۀ وفاق ملی تبدیل کنیم.
هفتۀ شهید باید هفتۀ بسیج برای صلح و تأمین امنیت باشد؛ زیرا اولویت فعلیِ کشور ما تأمین امنیت و ثبات است. هفتۀ شهید، زمان برادری و همدیگرپذیری است و باید از این هفته فرا بگیریم که بر گذشته هرچه که بوده، به خاطر آیندۀ مردم و کشورِ خود چشم بپوشیم. نباید فضایی را بهوجود آوریم که دشمنان افغانستان از آن سود ببرند. دامن زدن به اختلافات و یا خلق اختلافاتِ تازه، با آرمانهای شهدای ما در مغایرت قرار دارد و عملاً آب به آسیاب دشمن انداختن است.
Comments are closed.