احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۷ سنبله ۱۳۹۶
شرایط ناگوار و جنگی زمان برای شهید احمدشاه مسعود فرصت نداد تا خاطرات، برنامهها و افکارش را بنویسد. امروز تنها دو مقاله، شماری از نامهها و برشی از یادداشتهای روزانهاش قابل دسترس اند. شاید زندهگی انسانهای بزرگ همین گونه است. اما با گذشت هر روز نیاز به دانستن اندیشههای او بیشتر از هر زمانی دیگری احساس میشود.
مواد اصلی برای بهتر شناختن افکار قهرمان ملی افغانستان سخنرانیها و گفتوگوهایش است که در برهههای مختلف زندهگیاش انجام داده است. ما برای روشن شدن بخشی از افکار او گزین گویههایش را از چند منبع در پیوند به مشکلات افغانستان و پاکستان، سیاست امریکا در قبال افغانستان، طالبان، انتخابات، زنان و نیاز به وحدت ملی میان شهروندان افغانستان گزینش کرده و اینجا میآوریم.
طالبان نیرویی نیست که بتوان آن را شکست ناپذیر خواند. آنها در حال حاضر از مردم فاصله گرفته اند. آنها ضعیفتر از گذشته اند. تنها کمکهای ارایه شده از سوی پاکستان، اسامه بن لادن و دیگر گروههای افراطی است که طالبان را سر پا نگه داشته است. در صورت قطع این کمکها، بقای آنها بیش از حد دشوار خواهد شد. امیدواریم سیاست آیندۀ ایالات متحده، پاکستان را تحت فشار قرار داده و همچنین افغانستان را در برقراری صلح یاری رساند.
*آرزو دارم، مردم کشور با هر تعلق قومی، مذهبی، زبانی و حزبی، وحدت ملی و اتحاد خود را حفظ کنند و در سایۀ آن و با تکیه بر دین مبین اسلام، شاهد پیروزی و اعتلای کشور خود باشند.
*یکی از مسایلی که امروز جداً ما سر او ]به آن توجه[ داریم، این است که دوباره در داخل افغانستان]به [طرف یک وحدت ملی برویم. از این سبب از همه شخصیتهای مختلف دعوت کردیم و ما آغوش خود را به روی همه باز کردیم که بیایید مشترکاً در برابر متجاوز ایستاده شویم و در آینده هم حکومت مشترکی داشته باشیم… مردی در این است، با وجودی که]هر کسی[ هر چیز در دل خود دارد، از سبب خیر افغانستان، نجات افغانستان سر)روی( خواستههای حود پای بماند و برویم به طرف وحدت ملی.
*در ارتباط با مشکلات قومگرایی هم وظیفۀ ما است و هم وظفیۀ عام روشنفکران و تحصیلکردهها که در این قسمت خودشان قدم بردارند، مگر تذکر من این است که مردم افغانستان در سطح پایین، بین خود این مشکل را ندارند و متأسفانه آن مشکل از طرف یک تعداد روشنفکران ایجاد شده است.
*خواهش من از هر مرد و زن افغانستان این است که تعصبات و چند پارچهگیها و نفاقی را که دشمنان اسلام و دشمنان افغانستان خواستند در داخل افغانستان دامن بزنند، نباید این مسایل در بیرون سرایت کند و خواهش من از همۀ هموطنان این است که وحدت ملی خود را حفظ کنند و به طور دقیق متوجه باشند که چه کسانی از افغانستان دفاع میکند، واقعاً چه کسی در خط منافع افغانستان قرار دارد و چه کسی آلۀ دست خارج و مزدور عمال بیگانه است. وحدت خود را حفظ داشته باشند و نباید که مسایل زبانی، قومی و نژادی در صفوف مردم در بیرون تفرقهیی را به وجود بیاورد که خدای نخواسته سبب بروز مشکلاتی به آنان گردد، قسمی که در داخل به وجود آمده است.
*برای من شمال و جنوب، فارسی و پشتو مطرح نیست، ما میتوانیم در خانۀ مشترک خود به هر زبانی با هم حرف بزنیم.
*دامن زدن به اختلافات قومی بهنام: پشتون، تاجیک، ازبیک، هزاره، بلوچ وغیره، آب انداختن به آسیاب دشمن است.
*ملت پاکستان برادر ما است، فرهنگ مشترک داریم و روابطی در طول تاریخ داشتهایم. ما به هیچ صورت در فکر کشمکشهای بیهوده نیستیم و نمیخواهیم در منطقه بحران ایجاد کنیم. من بازهم تاکید میکنم که تا پاکستان در استراتژی خود تغییر نیاورد، مشکل افغانستان با آن کشور حل نخواهد شد.
*عقیدۀ من در مورد سیاست پاکستان روشن است، هر کشوری حق دارد تا منافع خود را در سطح ملی و بین المللی جستجو نماید، ولی پاکستان برای تطبیق استراتژی خود در افغانستان، از ظالمانهترین شیوهها استفاده نموده، طوری که تاریخ نظیر آن را کمتر دیده است.
*دشمنان افغانستان دشمنان من هستند و همچنان آنهایی که بر مردم ما جنگ را تحمیل میکنند. امروز پاکستان و کسانیکه در پشت سر آن قرار دارند.
*پاکستان در طول حیات سیاسی خویش با هند و افغانستان رابطۀ خصمانه داشته و از دو جانب شمال و جنوب در رنج به سر میبرد. پاکستان با هند روی کشمیر و با افغانستان روی خط دیورند که یک معضلۀ سرحدی است، اختلاف دیرینه دارد. بنابراین، از دیدگاه پاکستان، ایجاد یک حکومت مزدور در افغانستان، از یکسو اهداف اقتصادی آن کشور را بر آورده میسازد، از سوی دیگر از نظر دفاعی در جنگهای بعدی با هندوستان، برایش از اهمیت حیاتی برخوردار است چه به آن کشور عمق استراتژیک می بخشد و نیروی مقاومتش را در برابر حملات هند افزایش میدهد.
*وضعیت منطقه دیر یا زود به گونهیی میشود که کشورهای جنگ افروز متوجه خواهند شد که جنگ در افغانستان به نفع آنها نیست و خودشان برای استقرار صلح و امنیت در این کشور تلاش خواهند کرد.
*ما برای آزادی می رزمیم.
*برای من زیستن در زیر چتر بردهگی پست ترین نوع زندهگی است.
*برای حیات مادی همه چیز میتوان داشت: آب، نان و مسکن. ولی اگر آزادی ما بر باد رفت، اگر غرور ملی ما در هم شکسته شد و اگر استقلال ما نابود گشت در آن صورت این زندهگی برای ما کوچکترین لذت و ارزشی نخواهد داشت.
*پیروزی در جهاد افتخار یک شخص نیست٬ در نتیجۀ نبرد سر سختانۀ تمام مجاهدین که بهخاطر آرمان مقدس آزادی و استقلال شهید میشدند٬ اما اسارت دشمن را نمیپذیرفتند٬ این پیروزی نصیب ما شد. قبول کنید که روحیۀ رزمی ما از مورال سربازی که بهخاطر اشغال کشور دیگری آمده بود٬ از تفاوت و برتری کُلی بر خوردار بود.
*طالبان نیروی نیست که بتوان آن را شکست ناپذیر خواند. آنها در حال حاضر از مردم فاصله گرفته اند. آنها ضعیفتر از گذشته اند. تنها کمکهای ارایه شده از سوی پاکستان، اسامه بن لادن و دیگر گروههای افراطی است که طالبان را سر پا نگه داشته است. در صورت قطع این کمکها، بقای آنها بیش از حد دشوار خواهد شد. امیدواریم سیاست آیندۀ ایالات متحده، پاکستان را تحت فشار قرار داده و همچنین افغانستان را در برقراری صلح یاری رساند.
*زنان نیمی از پیکرۀ جامعۀ بشری هستند، حق و حقوق مدنی دارند. زنان کشور ما در دوران جهاد دوشادوش ما، در صحنه ایستاده بودند، فداکاریها کردند. من در دوران جهاد، زنان زیادی را دیدم که کارهای بزرگی کرده اند. خیلی خاطرهها از زنان فداکار بهخاطر دارم که در شرایط سخت، زیر بمبارانهای دشمن جانفشانیها کردند.
*ما با ایجاد یک کمیسیونی که قدرت را به حکومت موقت تسلیم بدهد، موافق هستیم، انتقال قدرت را قبول داریم، لویه جرگه را قبول داریم، با آتشبس و صلح سراسر در کشور موافقیم.
*ادامۀ جنگ بعد از سقوط کمونیستها، بخصوص جنگ تحمیل شدۀ داخلی که عامل توطیۀ بیرونی است، باعث نهایت تأسف ماست، ما هرگز توقع چنین چیزی را نداشتیم، مگر! چه میتوان کرد؟ کشورهای همسایه تحرکاتی در افغانستان ایجاد کردند، روی منافعی که در کشور ما دارند یک تعداد آدمهای خودخواه و جاه طلب را تحریک نمودند.
*انسان خالی از اشتباه نیست. در مجموع خدا بهتر میداند که ما هرگز قدرت انحصاری و بیشتر را از طریق جنگ و جدال نخواستهایم. ما صلح و ثبات را به نفع خود به نفع وطن خود و به نفع اسلام دیده و میبینیم.
*انتخابات را یکی از مسایل اساسی برای امروز و فردای افغانستان میدانم و کشورم میدانم. نظر شخصی من است که بدون یک انتخابات و بدون آمدن یک نظام دموکراسی در افغانستان، سرنوشت و آیندۀ کشور به هیچ صورت تعیین نمیشود و فقط با یک نظامی که توسط آرا و ارادۀ زن و مرد افغانستان تعیین شود، میتوان یک صلح صلح دوامدار و پایدار را در افغانستان تضمین نمود.
*طریق خدمت به مردم افغانستان این است که به طرف وحدت ملی برویم، تاریخ هم ثابت کرده که فقط وحدت ملی بوده که از افغانستان در برابر متجاوزین دفاع کرده است.
منابع:
۱-شمارۀ ۱۷ و ۱۸ مجلۀ میهن، سال دوم، اسد و سنبلۀ ۱۳۸۰ خورشیدی.
۲-اندیشه های احمدشاه مسعود، شمس الحق آریانفر، ۱۳۸۵، بنیاد شهید مسعود.
۳-مردی استوار و امیدوار به افق های دور، به کوشش احمد شاه فرزان و مهندس توریالی غیاثی، بهار ۱۳۷۹ خورشیدی.
۴-مردِ عشق مردِ آزادی، گردآورنده ناصر فرزان، تابستان ۱۳۸۲ خورشیدی.
Comments are closed.